limit order

جمله های نمونه

1. But by using a limit order you also protect yourself from buying the stock at too high a price.
[ترجمه گوگل]اما با استفاده از یک سفارش محدود، از خود در برابر خرید سهام با قیمت بسیار بالا نیز محافظت می کنید
[ترجمه ترگمان]اما با استفاده از یک دستور محدود، شما همچنین از خودتان در برابر خرید سهام با قیمت بسیار بالا محافظت می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Propose that the "plastic limit order" the implementation of a special fund to build flexible plastic bag recycling incentives, the establishment of inter-linkage mechanism policy implementation.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد که "سفارش حد پلاستیک" اجرای یک صندوق ویژه برای ساخت مشوق های بازیافت کیسه های پلاستیکی انعطاف پذیر، ایجاد مکانیزم بین پیوندی اجرای سیاست
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد کنید که \"دستور حد پلاستیک\" اجرای یک صندوق ویژه برای ایجاد انگیزه های بازیافت کیسه پلاستیکی انعطاف پذیر، ایجاد مکانیزم اتصال داخلی را پیشنهاد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. "They did get in a limit order yesterday, " Auris said. "And another one this morning. They're not taking any more orders until they've filled those two. "
[ترجمه گوگل]آئوریس گفت: «آنها دیروز یک سفارش محدود دریافت کردند "و یکی دیگر امروز صبح آنها تا زمانی که این دو را پر نکرده باشند، دیگر سفارشی نمی گیرند "
[ترجمه ترگمان]Auris گفت: \" آن ها دیروز به حد مجاز رسیدند و یکی دیگر از آن ها امروز صبح آن ها تا زمانی که این دو را پر کنند دستور دیگری نمی دهند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A limit order lets you control the price, with no assurance a fill.
[ترجمه گوگل]یک سفارش محدود به شما امکان می دهد قیمت را کنترل کنید، بدون اطمینان از پر کردن
[ترجمه ترگمان]یه حکم محدود به شما اجازه میده که قیمت رو کنترل کنید، بدون هیچ تضمینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Buy Limit Order can only be executed at the Limit Price or lower, and a Sell Limit Order can only be executed at the Limit Price or higher.
[ترجمه گوگل]سفارش خرید محدود فقط با قیمت محدود یا پایین تر قابل اجرا است و سفارش فروش محدود فقط با قیمت محدود یا بالاتر قابل اجرا است
[ترجمه ترگمان]سفارش Limit را فقط در حد Price و یا پایین تر اجرا کنید، و یک سفارش Limit محدود فقط می تواند در حد قیمت و یا بالاتر اجرا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If you use a limit order, it may never get filled.
[ترجمه گوگل]اگر از یک سفارش محدود استفاده می کنید، ممکن است هرگز پر نشود
[ترجمه ترگمان]اگر از یک دستور محدود استفاده می کنید، ممکن است هرگز پر شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Research on the features of limit order books under continuous double auction mechanism in the order-driven market is an important field of financial market microstructure theory.
[ترجمه گوگل]تحقیق در مورد ویژگی های دفترهای سفارش محدود تحت مکانیزم حراج مضاعف مداوم در بازار سفارش محور یک زمینه مهم از نظریه ساختار بازار مالی است
[ترجمه ترگمان]تحقیق درباره ویژگی های کتاب های نظم محدود تحت مکانیسم مزایده دوطرفه پیوسته در بازار سفارش محور، زمینه مهمی از نظریه ریزساختار بازار مالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An investor can wait for a transaction to match their order by placing it within the limit order system.
[ترجمه گوگل]یک سرمایه‌گذار می‌تواند با قرار دادن آن در سیستم سفارش محدود منتظر باشد تا یک تراکنش مطابق با سفارش خود باشد
[ترجمه ترگمان]یک سرمایه گذار می تواند برای انجام معامله با قرار دادن آن در سیستم سفارش حد صبر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Once the stop price is reached, the stop-limit order becomes a limit order to buy or to sell at a specified price.
[ترجمه گوگل]پس از رسیدن به قیمت توقف، دستور توقف حد به یک سفارش محدود برای خرید یا فروش با قیمت مشخص تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که قیمت توقف به دست آمد، سفارش محدود به یک سفارش محدود برای خرید یا فروش در یک قیمت مشخص تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The paper analyzes the effect of interval between trades, volume, and limit order information on price movements under short-selling forbidden and order-driven mechanism.
[ترجمه گوگل]این مقاله اثر فاصله بین معاملات، حجم و اطلاعات سفارش محدود را بر حرکت قیمت تحت مکانیسم فروش ممنوع و سفارش محور تحلیل می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله به تجزیه و تحلیل اثر فاصله بین معاملات، حجم، و محدود کردن اطلاعات سفارش بر روی جنبش های قیمت تحت مکانیسم ممنوعه و سفارش سفارش می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. China is one of the largest emerging markets in the world that adopts the limit order trading mechanism.
[ترجمه گوگل]چین یکی از بزرگترین بازارهای نوظهور در جهان است که مکانیسم معاملاتی سفارش محدود را اتخاذ می کند
[ترجمه ترگمان]چین یکی از بزرگ ترین بازارهای نوظهور در جهان است که مکانیزم خرید محدود را می پذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You may see a spot where you want to get out - a profit target, where you can place a limit order.
[ترجمه گوگل]ممکن است جایی را ببینید که می‌خواهید از آن خارج شوید - یک هدف سود، جایی که می‌توانید یک سفارش محدود قرار دهید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید نقطه ای را ببینید که می خواهید از آن خارج شوید - یک هدف سود، جایی که می توانید یک سفارش محدود را در آن قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Depending on your firms commission structure, a market order may also be less expensive than a limit order.
[ترجمه گوگل]بسته به ساختار کمیسیون شرکت شما، یک سفارش بازار ممکن است کمتر از یک سفارش محدود باشد
[ترجمه ترگمان]بسته به ساختار کمیسیون شرکت های شما، یک سفارش بازار ممکن است ارزان تر از سفارش محدود باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Understanding the difference between a market order and a limit order could help during a fast market.
[ترجمه گوگل]درک تفاوت بین سفارش بازار و سفارش محدود می تواند در یک بازار سریع کمک کند
[ترجمه ترگمان]درک تفاوت بین سفارش بازار و یک دستور محدود می تواند در طی یک بازار سریع به شما کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• instruction to buy or sell stocks only within a certain price range; restriction on the price range

پیشنهاد کاربران

سفارش محدود
سفارش حددار
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
محدودیت سفارش
نوعی سفارش برای خرید یا فروش با قیمت مشخص یا قیمت بهتر است.

بپرس