lily white

/ˈlɪliˈwaɪt//ˈlɪliwaɪt/

(معمولا کنایه آمیز) بی گناه، معصوم، منزه، بسیار سفید، سفید سفید، سوسنی، سفید پوست (به ویژه اگر هوادار برتری سپیدان باشد)، سفید چون زنبق، خیلی سفید

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: white as a lily.

(2) تعریف: pure and innocent; beyond reproach; unsullied.

(3) تعریف: (informal) practicing or seeking the exclusion of blacks or other nonwhites.

- a lily-white organization
[ترجمه گوگل] یک سازمان سوسن-سفید
[ترجمه ترگمان] یه سازمان سفید و سفید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: one who advocates, or is a member of an organization that advocates, exclusion of nonwhites, esp. a member of a former faction of the Republican party in the southern United States that opposed the inclusion of blacks in the party.

تخصصی

[نساجی] خیلی سفید

پیشنهاد کاربران

بپرس