lilting

/ˈlɪltɪŋ//ˈlɪltɪŋ/

معنی: خوشحال، موزون، خوش نوا
معانی دیگر: خوشنوا، موزون، خوشحال

جمله های نمونه

1. she was lilting a song
ترانه ای را به طور موزون می خواند.

2. He had a pleasant, lilting northern accent.
[ترجمه گوگل]او لهجه شمالی دلپذیر و درخشانی داشت
[ترجمه ترگمان]لهجه northern و lilting داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She spoke in her soft lilting brogue.
[ترجمه گوگل]او در بروگ نرم و روشن خود صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]او با صدای نرم و نرم و نرم خود حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He walked with a lilting gait, his left Achilles tendon apparently shortened, pulling his left heel up.
[ترجمه گوگل]او با یک راه رفتن تند راه می رفت، تاندون آشیل چپش ظاهراً کوتاه شده بود و پاشنه چپش را بالا می کشید
[ترجمه ترگمان]با گام های بلند و موزون راه می رفت و صدای پای چپش کم می شد و پاشنه پای چپش کم می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A tuneless, wordless lilting song that rose and fell and meandered like a stream.
[ترجمه گوگل]ترانه‌ای بی‌کلام و بی‌کلام که بالا و پایین می‌رفت و مثل جویبار می‌پیچید
[ترجمه ترگمان]صدایی بی روح و یکنواخت و یکنواخت که از جا برمی خاست و مثل نهر پر از meandered می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Talk and song from tongues of lilting grace, whose sounds caress my ear.
[ترجمه گوگل]سخن و آواز از زبانهای مهربانی که صداهایشان گوشم را نوازش می کند
[ترجمه ترگمان]با صدای بلند و grace، که به نظر می رسد گوش من را نوازش می کند، حرف بزنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We struck up in a lilting voice.
[ترجمه گوگل]با صدایی تند زدیم
[ترجمه ترگمان]ما با صدای بلندی به هم زدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The flute broke into a light lilting air.
[ترجمه گوگل]فلوت در هوای روشنی شکست
[ترجمه ترگمان]صدای فلوت در هوا طنین انداخت و در هوا طنین انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. That passes my mind's eye lilting, dreamily.
[ترجمه گوگل]که رویایی از چشمانم می گذرد
[ترجمه ترگمان]در حالی که با حالتی اندیش ناک و اندیش ناک چشم از سرم بیرون می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And sings her lilting lulabies in the arms of the winds.
[ترجمه گوگل]و لالایی های تندش را در آغوش بادها می خواند
[ترجمه ترگمان]و در میان امواج باد آواز lilting را می خواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He heard a man's gruff voice and a loud slap, followed by familiar lilting laughter.
[ترجمه گوگل]صدای خشن مردی و سیلی بلندی را شنید که به دنبال آن خنده‌های خنده‌ای آشنا شنیده شد
[ترجمه ترگمان]صدای خشن و خشن مردی را شنید که با صدای بلند و familiar همراه او به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But what may have been problematic to the feet was pure pleasure to the ear, more languid song than lilting dance.
[ترجمه گوگل]اما چیزی که ممکن است برای پاها مشکل ساز باشد، لذتی خالص برای گوش بود، آهنگی سست تر از رقص تند
[ترجمه ترگمان]اما چیزی که ممکن بود از روی پای در بیاید لذت خالص و more از رقص و آواز lilting بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She then turned her attention to seeking out objects of amusement for herself, and tripped merrily on, lilting a tune to supply the lack of conversation.
[ترجمه گوگل]سپس توجه خود را به جستجوی وسایل تفریحی برای خود معطوف کرد و با خوشحالی به راه افتاد و آهنگی را برای رفع کمبود مکالمه به صدا درآورد
[ترجمه ترگمان]سپس توجهش را جلب کرد تا وسایل سرگرمی را برای خودش بیابد، و با خوشحالی شروع به چرخیدن کرد و با خوشحالی شروع به چرخیدن کرد تا موضوع صحبت را عوض کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The 1913 Lullaby on an ancient Irish Tune is altogether edgier, with a sinuous winding melody and lilting polytonal exchanges.
[ترجمه گوگل]لالایی 1913 در آهنگ باستانی ایرلندی کاملاً هیجان‌انگیزتر است، با ملودی پیچ در پیچ و رد و بدل‌های چند صدایی درخشان
[ترجمه ترگمان]لالایی سال ۱۹۱۳ در یک سنت قدیمی ایرلندی روی هم رفته، با یک ملودی پیچ و پر پیچ وخم و exchanges polytonal پر پیچ وخم، روی هم رفته پر زرق و برق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خوشحال (صفت)
shining, pleasant, happy, high, vivacious, merry, amused, delighted, glad, cheerful, lucky, fortunate, gleeful, jolly, cheery, sprightly, sunny, joyful, riant, festal, mirthful, felicific, gladsome, lilting, gleesome

موزون (صفت)
tunable, elegant, harmonic, symphonious, lilting, well-proportioned, well-shaped

خوش نوا (صفت)
tunable, tuneable, melodic, melodious, lilting

انگلیسی به انگلیسی

• a lilting voice or song rises and falls in pitch in a pleasant way.

پیشنهاد کاربران

بپرس