like clockwork


بسیار منظم و دقیق و هموار

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: easily and accurately; automatically; precisely.

جمله های نمونه

1. Like clockwork, he cranks out a new book every year.
[ترجمه گوگل]او مانند ساعت، هر سال یک کتاب جدید منتشر می کند
[ترجمه ترگمان]او هر سال کتاب جدیدی را بیرون می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Queen's holiday is arranged to go like clockwork, everything pre-planned to the minute.
[ترجمه گوگل]تعطیلات ملکه طوری تنظیم شده است که مانند ساعت پیش برود، همه چیز از قبل برنامه ریزی شده است
[ترجمه ترگمان]تعطیلات ملکه قرار است مثل ساعت حرکت کند، همه چیز قبل از هر دقیقه برنامه ریزی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The sports day went like clockwork, with every race starting and finishing on time.
[ترجمه گوگل]روز ورزش مانند ساعت بود و هر مسابقه به موقع شروع می شد و به پایان می رسید
[ترجمه ترگمان]روز ورزش مانند ساعت حرکت می کرد و هر مسابقه شروع می شد و به مرور زمان تمام می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Like clockwork the three nurses and I followed along with the male radio voice and did a ten-minute exercise routine.
[ترجمه گوگل]مثل ساعت، من و سه پرستار همراه با صدای رادیو مرد دنبال کردیم و یک تمرین ده دقیقه ای انجام دادیم
[ترجمه ترگمان]درست مثل ساعت سه پرستار و من با صدای رادیو گوش به دنبالش راه افتادم و یک ورزش ده دقیقه ای انجام دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Every time they do it, it comes off like clockwork.
[ترجمه گوگل]هر بار که این کار را انجام می دهند، مانند ساعت از کار خارج می شود
[ترجمه ترگمان]هر دفعه که این کار رو می کنن مثل ساعت می مونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Gilfach Iago and Inclino Top continued like clockwork and gave us no surprises.
[ترجمه گوگل]گیلفاچ یاگو و اینکلینو تاپ مانند ساعتی ادامه دادند و هیچ غافلگیری نکردند
[ترجمه ترگمان]Gilfach Iago و Inclino تاپ مثل ساعت کار می کردند و هیچ چیز غافلگیر کننده ای به ما نمی دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At 6:30 every evening, like clockwork, Ari went out to milk the cows.
[ترجمه گوگل]ساعت 6:30 هر شب، مثل ساعت، آری برای دوشیدن گاوها بیرون می رفت
[ترجمه ترگمان]ساعت ۶: ۳۰ هر شب، مثل ساعت \"آری\" رفت سراغ گاوها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Like clockwork, she goes to the local health clinic every third month for three new cycles of free birth control pills.
[ترجمه گوگل]مانند ساعت، او هر سه ماه یک بار برای سه دوره جدید قرص های ضد بارداری رایگان به کلینیک بهداشتی محلی می رود
[ترجمه ترگمان]مانند ساعت، او هر ماه برای سه چرخه جدید قرص های کنترل تولد رایگان به کلینیک سلامت محلی می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These Rhodes lay like clockwork, though of course they all have a poor period, a sort of resting period.
[ترجمه گوگل]این رودس مانند ساعت قرار گرفته اند، البته همه آنها دوره ضعیفی دارند، نوعی دوره استراحت
[ترجمه ترگمان]این رودس مانند عقربه ساعت کار می کرد، هر چند که آن ها دوره سختی داشتند، نوعی دوره استراحت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Sometimes it ran like clockwork, sometimes-as I wrote at the time-it ran like the movie Clockwise.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات مانند ساعت کار می کرد، گاهی اوقات - همانطور که در آن زمان نوشتم - مانند فیلم Clockwise اجرا می شد
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها مثل ساعت کار می کرد، گاهی - همان طور که در زمان نوشته بودم - مثل فیلم Clockwise بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The operation went like clockwork.
[ترجمه گوگل]عملیات مانند ساعت پیش رفت
[ترجمه ترگمان] عملیات مثل ساعت پیش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The party went like clockwork.
[ترجمه گوگل]مهمانی مثل ساعت پیش رفت
[ترجمه ترگمان] مهمونی مثل ساعت پیش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A universe that ran like clockwork also evinced design.
[ترجمه گوگل]جهانی که مانند ساعت می چرخید نیز طراحی را نشان می داد
[ترجمه ترگمان]دنیایی که مانند عقربه ساعت حرکت می کرد، طراحی را نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The charity event was well organized and ran like clockwork.
[ترجمه گوگل]مراسم خیریه به خوبی سازماندهی شده بود و مانند ساعت برگزار شد
[ترجمه ترگمان]رویداد خیریه به خوبی سازماندهی شده بود و مانند عقربه ساعت می دوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The concert went like clockwork.
[ترجمه گوگل]کنسرت مثل ساعت پیش رفت
[ترجمه ترگمان]کنسرت مثل ساعت حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• smoothly, precisely

پیشنهاد کاربران

با نظم و ترتیب
با ملایمت و بی زحمت
like clockwork
( دقیق ) مِثل ساعت
موشکاف
مانند مو از ماست کشیدن

بپرس