likability

جمله های نمونه

1. Even as Mr. Romney plays down the likability quotient, he isn't ceding the issue to Mr. Obama.
[ترجمه گوگل]حتی در حالی که آقای رامنی ضریب دوست‌داشتنی را کم‌اهمیت می‌کند، او این موضوع را به آقای اوباما واگذار نمی‌کند
[ترجمه ترگمان]حتی وقتی که آقای رامنی از بهره likability بهره می برد، این مساله را به آقای اوباما واگذار نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. How does likability of a theme affect perceived mood?
[ترجمه گوگل]چگونه دوست داشتنی بودن یک موضوع بر خلق و خوی درک شده تأثیر می گذارد؟
[ترجمه ترگمان]چگونه تفسیر یک موضوع بر حالت درک شده تاثیر می گذارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Watch related video The president's personal approval and likability ratings are high.
[ترجمه گوگل]ویدیوی مرتبط را تماشا کنید میزان تایید شخصی و محبوبیت رئیس جمهور بالاست
[ترجمه ترگمان]ویدئوی مربوطه را مشاهده کنید که تایید شخصی رئیس جمهور و رتبه بندی likability بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We discuss these results in the section Likability.
[ترجمه گوگل]ما این نتایج را در بخش Likability بحث می کنیم
[ترجمه ترگمان]در بخش likability این نتایج را مورد بحث و بررسی قرار می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. E-Poll asked survey participants to rank 800 characters on 36 characteristics, including sincerity, likability and coolness.
[ترجمه گوگل]نظرسنجی الکترونیکی از شرکت کنندگان در نظرسنجی خواست تا 800 کاراکتر را بر اساس 36 ویژگی از جمله صداقت، دوست داشتنی و خونسردی رتبه بندی کنند
[ترجمه ترگمان]این نظرسنجی از شرکت کنندگان در نظرسنجی خواست تا ۸۰۰ کاراکتر را در ۳۶ ویژگی از جمله خلوص، likability و coolness رتبه بندی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Obama may have many character traits that affect his likability.
[ترجمه گوگل]اوباما ممکن است ویژگی های شخصیتی زیادی داشته باشد که بر دوست داشتن او تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]اوباما ممکن است ویژگی های شخصیتی زیادی داشته باشد که بر likability تاثیر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Brookings Institution analyst Stephen Hess said that for both men, it is a question of likability.
[ترجمه گوگل]استفان هس، تحلیلگر موسسه بروکینگز، گفت که برای هر دو مرد، مسئله دوست داشتنی بودن است
[ترجمه ترگمان]تحلیلگر موسسه بروکینگز، استفان هس، گفت که برای هر دو مرد، این مساله of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Stroman cheats a bit, and sneaks in too many moments of razzmatazz sparkle and likability.
[ترجمه گوگل]استرومن کمی تقلب می‌کند، و در لحظات بسیار زیادی از درخشش و دوست‌داشتن رازماتاز ​​دزدکی می‌کند
[ترجمه ترگمان]Stroman کمی تقلب می کند، و در لحظات بسیار زیادی از razzmatazz و likability پرسه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Nielsen and E-Poll Market Research produce an N-Score for celebrities that measures appeal, likability and awareness.
[ترجمه گوگل]Nielsen و E-Poll Market Research یک N-Score برای افراد مشهور تولید می کنند که جذابیت، دوست داشتن و آگاهی را اندازه می گیرد
[ترجمه ترگمان]تحقیقات بازار Nielsen و E - Poll یک امتیاز N - امتیاز برای افراد مشهوری است که جاذبه، likability و آگاهی را اندازه گیری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• quality of being agreeable, pleasantness

پیشنهاد کاربران

بپرس