lighthearted

/ˈlaɪtˌhɑːrtəd//ˈlaɪtˌhɑːtəd/

شاد، خرم، دل سبز، بی غم، سرخوش، زنده دل، بانشاط، خوش قلب، مشرور، سبکبار، خوشدل، سبکدل، امیدوار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: lightheartedly (adv.), lightheartedness (n.)
• : تعریف: cheerful or gay; carefree.
مترادف: blithe, carefree, happy-go-lucky, insouciant, lightsome, sans souci
متضاد: anxious, despondent, grim, heavy-hearted, miserable, serious, solemn
مشابه: airy, breezy, cheerful, chipper, devil-may-care, gay, gladsome, happy, jaunty, light, optimistic, sunny, upbeat

جمله های نمونه

1.
سرخوش

2. He leans towards more lighthearted subjects in his later works.
[ترجمه شان] او در کار های اخیر خود، بیشتر به موضوعات شاد توجه ( تکیه ) دارد.
|
[ترجمه گوگل]او در آثار بعدی خود به سوژه‌های سبک‌تر تمایل دارد
[ترجمه ترگمان]او در کاره ای بعدی خود به سمت موضوعات شاد و سرحال تری خم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The children looked lighthearted now that the final exam was over.
[ترجمه گوگل]بچه ها الان که امتحان نهایی تموم شده بود، دلتنگ به نظر می رسیدند
[ترجمه ترگمان]بچه ها اکنون با نشاط به نظر می رسیدند که امتحان نهایی پایان یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She felt lighthearted and gay.
[ترجمه گوگل]او احساس سبکی و همجنس گرایی می کرد
[ترجمه ترگمان]احساس شادی و نشاط می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But serious or lighthearted Central News always brought you the offbeat, like the catfish who loved to be fed by hand.
[ترجمه گوگل]اما «سنترال نیوز» جدی یا ساده‌لوح، مثل گربه‌ماهی‌هایی که دوست داشتند با دست غذا بخورند، همیشه چیزهای بدی برای شما به ارمغان می‌آورد
[ترجمه ترگمان]اما اخبار جدی یا جالب در اخبار آسیای میانه همیشه شما را offbeat، مانند گربه ماهی که دوست می داشت با دست تغذیه شود، به ارمغان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She was annoyed at [ with ] his lighthearted attitude.
[ترجمه گوگل]او از [با] نگرش آرام او عصبانی بود
[ترجمه ترگمان]او از این موضوع ناراحت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It would be something lighthearted, some comedy.
[ترجمه گوگل]این می تواند یک چیز آرام، کمی کمدی باشد
[ترجمه ترگمان]شاید هم یک کمدی باشد، یک کمدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. What he proposed was lighthearted seriousness or serious lightheartedness -- like that of a sportsman in a game or an actor in a play.
[ترجمه گوگل]چیزی که او پیشنهاد کرد، جدیت یا سبک دلی جدی بود -- مانند یک ورزشکار در یک بازی یا یک بازیگر در یک نمایش
[ترجمه ترگمان]چیزی که او پیشنهاد کرد جدی و جدی بود - مانند بازی یک ورزش کار در یک بازی یا یک بازیگر در یک بازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It was a lighthearted, funny card with a cartoon on the front.
[ترجمه گوگل]این یک کارت سبک و بامزه بود که جلوی آن یک کارتون بود
[ترجمه ترگمان]کارت lighthearted و funny بود که کارتونی در جلوی آن قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Her afterword is both earnest and lighthearted, an author's reflections and a politician's commentary.
[ترجمه گوگل]پس‌گفتار او هم جدی و هم سبک است، تأملات یک نویسنده و تفسیر یک سیاستمدار
[ترجمه ترگمان]نامزدی او هم جدی و هم با نشاط است، بازتاب نویسنده و تفسیر یک سیاست مدار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I have long . affixed Curtain With a lighthearted mood to Waipojia.
[ترجمه گوگل]من مدت طولانی دارم پرده ای با حالتی آرام به Waipojia چسبانده شد
[ترجمه ترگمان] خیلی وقت دارم پرده Curtain را با حالتی حاکی از شادی به سوی Waipojia چسبیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He had a lighthearted disposition and a soul filled with optimism.
[ترجمه گوگل]او روحیه ای آرام و روحی سرشار از خوش بینی داشت
[ترجمه ترگمان]او خلق خوشی داشت و روحی سرشار از خوش بینی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She was annoyed at his lighthearted attitude.
[ترجمه گوگل]او از رفتار سبک دل او آزرده شد
[ترجمه ترگمان]از این رفتار lighthearted ناراحت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Lighthearted floral and star shapes leap off of the deep blue background creating a holiday feel.
[ترجمه گوگل]شکل‌های گل‌ها و ستاره‌ای روشن از پس‌زمینه آبی تیره بیرون می‌آیند که احساس تعطیلات را ایجاد می‌کنند
[ترجمه ترگمان]تصاویر گل و گل lighthearted از پشت پس زمینه آبی عمیق ایجاد می شوند که حس تعطیلات را ایجاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I might try a lighthearted approach and tell them that George Burns used to sing of how he wished he were 80 again; they don't like to hear it.
[ترجمه گوگل]من ممکن است یک روش ساده را امتحان کنم و به آنها بگویم که جورج برنز عادت داشت که چگونه آرزو می کرد دوباره 80 ساله شود آنها دوست ندارند آن را بشنوند
[ترجمه ترگمان]ممکن است سعی کنم به او نزدیک شوم و به آن ها بگویم که جورج برنز از اینکه او دوباره هشتاد سالش است، آواز می خواند، آن ها دوست ندارند بشنوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• cheerful, gay, carefree
someone or something that is light-hearted is cheerful and entertaining.

پیشنهاد کاربران

سرزنده. سرحال. شاد و شنگول
خودمونی
“Lighthearted” is an adjective that describes something or someone that is cheerful, carefree, and not serious/ amusing and not serious
صفتی است که چیزی یا شخصی را توصیف می کند که شاد، بی خیال و جدی نیست.
...
[مشاهده متن کامل]

سرگرم کننده و غیر جدی
The documentary takes a lighthearted look at the world of filmmaking.
a lighthearted person is someone who is happy and cheerful, and does not take things too seriously.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/lighthearted• https://www.merriam-webster.com/dictionary/lighthearted
بی تفاوت
بی خیال، بی خیال دموکرات، سهل انگار، تصمیمات سهل انگارانه و بدون عاقبت اندیشی
آسوده خاطر
خوش قلب
خون سرد، بی خیال
تعریف دلتنگ
1: بدون مراقبت ، اضطراب ، یا جدیت : خوش شانس
نشاط خلق و خوی
2: شاد خوش بین و امیدوار : آسان گیر
آنها می توانند در میان بدبختی دلشان راحت باشد
free from care, anxiety, or seriousness : HAPPY - GO - LUCKY
...
[مشاهده متن کامل]

a lighthearted mood
2: cheerfully optimistic and hopeful : EASYGOING
they can be lighthearted in the midst of misery

زندە دل، بانشاط، بی غم، شاد
سرخوش، سبک سر، سهل گیر، خوش بین
آسوده خاطر، فارغ، سبک بال
( فیلم ) شاد
● سرخوش
● شوخی وار
Light hearted
آسان گیر
Quite light hearted
بسیار آسان گیر . بسیار جدی
Cheerful and without problems
خوشبینانه، امیدوار
نه چندان جدی
غیر جدی
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman :
not intended to be serious
غیر جدی
cheerful or carefree in mood or disposition; funny and not serious
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس