2. He leans towards more lighthearted subjects in his later works.
[ترجمه شان] او در کار های اخیر خود، بیشتر به موضوعات شاد توجه ( تکیه ) دارد.
|
[ترجمه گوگل]او در آثار بعدی خود به سوژههای سبکتر تمایل دارد [ترجمه ترگمان]او در کاره ای بعدی خود به سمت موضوعات شاد و سرحال تری خم می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The children looked lighthearted now that the final exam was over.
[ترجمه گوگل]بچه ها الان که امتحان نهایی تموم شده بود، دلتنگ به نظر می رسیدند [ترجمه ترگمان]بچه ها اکنون با نشاط به نظر می رسیدند که امتحان نهایی پایان یافته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She felt lighthearted and gay.
[ترجمه گوگل]او احساس سبکی و همجنس گرایی می کرد [ترجمه ترگمان]احساس شادی و نشاط می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. But serious or lighthearted Central News always brought you the offbeat, like the catfish who loved to be fed by hand.
[ترجمه گوگل]اما «سنترال نیوز» جدی یا سادهلوح، مثل گربهماهیهایی که دوست داشتند با دست غذا بخورند، همیشه چیزهای بدی برای شما به ارمغان میآورد [ترجمه ترگمان]اما اخبار جدی یا جالب در اخبار آسیای میانه همیشه شما را offbeat، مانند گربه ماهی که دوست می داشت با دست تغذیه شود، به ارمغان آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She was annoyed at [ with ] his lighthearted attitude.
[ترجمه گوگل]او از [با] نگرش آرام او عصبانی بود [ترجمه ترگمان]او از این موضوع ناراحت شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It would be something lighthearted, some comedy.
[ترجمه گوگل]این می تواند یک چیز آرام، کمی کمدی باشد [ترجمه ترگمان]شاید هم یک کمدی باشد، یک کمدی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. What he proposed was lighthearted seriousness or serious lightheartedness -- like that of a sportsman in a game or an actor in a play.
[ترجمه گوگل]چیزی که او پیشنهاد کرد، جدیت یا سبک دلی جدی بود -- مانند یک ورزشکار در یک بازی یا یک بازیگر در یک نمایش [ترجمه ترگمان]چیزی که او پیشنهاد کرد جدی و جدی بود - مانند بازی یک ورزش کار در یک بازی یا یک بازیگر در یک بازی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It was a lighthearted, funny card with a cartoon on the front.
[ترجمه گوگل]این یک کارت سبک و بامزه بود که جلوی آن یک کارتون بود [ترجمه ترگمان]کارت lighthearted و funny بود که کارتونی در جلوی آن قرار داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Her afterword is both earnest and lighthearted, an author's reflections and a politician's commentary.
[ترجمه گوگل]پسگفتار او هم جدی و هم سبک است، تأملات یک نویسنده و تفسیر یک سیاستمدار [ترجمه ترگمان]نامزدی او هم جدی و هم با نشاط است، بازتاب نویسنده و تفسیر یک سیاست مدار [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I have long . affixed Curtain With a lighthearted mood to Waipojia.
[ترجمه گوگل]من مدت طولانی دارم پرده ای با حالتی آرام به Waipojia چسبانده شد [ترجمه ترگمان] خیلی وقت دارم پرده Curtain را با حالتی حاکی از شادی به سوی Waipojia چسبیده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He had a lighthearted disposition and a soul filled with optimism.
[ترجمه گوگل]او روحیه ای آرام و روحی سرشار از خوش بینی داشت [ترجمه ترگمان]او خلق خوشی داشت و روحی سرشار از خوش بینی داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She was annoyed at his lighthearted attitude.
[ترجمه گوگل]او از رفتار سبک دل او آزرده شد [ترجمه ترگمان]از این رفتار lighthearted ناراحت شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Lighthearted floral and star shapes leap off of the deep blue background creating a holiday feel.
[ترجمه گوگل]شکلهای گلها و ستارهای روشن از پسزمینه آبی تیره بیرون میآیند که احساس تعطیلات را ایجاد میکنند [ترجمه ترگمان]تصاویر گل و گل lighthearted از پشت پس زمینه آبی عمیق ایجاد می شوند که حس تعطیلات را ایجاد می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I might try a lighthearted approach and tell them that George Burns used to sing of how he wished he were 80 again; they don't like to hear it.
[ترجمه گوگل]من ممکن است یک روش ساده را امتحان کنم و به آنها بگویم که جورج برنز عادت داشت که چگونه آرزو می کرد دوباره 80 ساله شود آنها دوست ندارند آن را بشنوند [ترجمه ترگمان]ممکن است سعی کنم به او نزدیک شوم و به آن ها بگویم که جورج برنز از اینکه او دوباره هشتاد سالش است، آواز می خواند، آن ها دوست ندارند بشنوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• cheerful, gay, carefree someone or something that is light-hearted is cheerful and entertaining.
پیشنهاد کاربران
سرزنده. سرحال. شاد و شنگول
خودمونی
“Lighthearted” is an adjective that describes something or someone that is cheerful, carefree, and not serious/ amusing and not serious صفتی است که چیزی یا شخصی را توصیف می کند که شاد، بی خیال و جدی نیست. ... [مشاهده متن کامل]
سرگرم کننده و غیر جدی The documentary takes a lighthearted look at the world of filmmaking. a lighthearted person is someone who is happy and cheerful, and does not take things too seriously.
بی تفاوت
بی خیال، بی خیال دموکرات، سهل انگار، تصمیمات سهل انگارانه و بدون عاقبت اندیشی
آسوده خاطر خوش قلب
خون سرد، بی خیال
تعریف دلتنگ 1: بدون مراقبت ، اضطراب ، یا جدیت : خوش شانس نشاط خلق و خوی 2: شاد خوش بین و امیدوار : آسان گیر آنها می توانند در میان بدبختی دلشان راحت باشد free from care, anxiety, or seriousness : HAPPY - GO - LUCKY ... [مشاهده متن کامل]
a lighthearted mood 2: cheerfully optimistic and hopeful : EASYGOING they can be lighthearted in the midst of misery
زندە دل، بانشاط، بی غم، شاد
سرخوش، سبک سر، سهل گیر، خوش بین
آسوده خاطر، فارغ، سبک بال
( فیلم ) شاد
● سرخوش ● شوخی وار
Light hearted آسان گیر Quite light hearted بسیار آسان گیر . بسیار جدی
Cheerful and without problems
خوشبینانه، امیدوار
نه چندان جدی
غیر جدی معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman : not intended to be serious
غیر جدی cheerful or carefree in mood or disposition; funny and not serious