1. Lightheadedness, weakness, and fainting are symptoms that a heart may be beating too slowly.
[ترجمه گوگل]سبکی سر، ضعف و غش علائمی هستند که نشان می دهد قلب ممکن است خیلی کند باشد
[ترجمه ترگمان]ضعف، ضعف، ضعف و ضعف، علایم بیماری است که ممکن است به آرامی به تپش افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ضعف، ضعف، ضعف و ضعف، علایم بیماری است که ممکن است به آرامی به تپش افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. This should not be confused with symptoms of lightheadedness or fainting.
[ترجمه گوگل]این را نباید با علائم سبکی سر یا غش اشتباه گرفت
[ترجمه ترگمان]این نباید با علائم بیماری lightheadedness یا غش کردن گیج بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نباید با علائم بیماری lightheadedness یا غش کردن گیج بشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. In cases of rupture, lightheadedness or shock may occur.
[ترجمه گوگل]در موارد پارگی، سبکی سر یا شوک ممکن است رخ دهد
[ترجمه ترگمان]در موارد گسیختگی، ممکن است lightheadedness یا شوک رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در موارد گسیختگی، ممکن است lightheadedness یا شوک رخ دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The woman developed lightheadedness, dyspnoea, tongue numbness, muscle twitching and formication on the legs and back.
[ترجمه گوگل]این زن دچار سبکی سر، تنگی نفس، بی حسی زبان، انقباض عضلانی و شکل گیری در پاها و پشت شد
[ترجمه ترگمان]زن lightheadedness، dyspnoea، بی حسی زبان، ماهیچه منقبض و formication را روی پاها و پشتش ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زن lightheadedness، dyspnoea، بی حسی زبان، ماهیچه منقبض و formication را روی پاها و پشتش ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Unlike nonspecific lightheadedness or dizziness, vertigo has relatively few causes.
[ترجمه گوگل]بر خلاف سبکی سر غیر اختصاصی یا سرگیجه، سرگیجه دلایل نسبتا کمی دارد
[ترجمه ترگمان]برخلاف lightheadedness غیر اختصاصی یا سرگیجه، سرگیجه دلایل نسبتا کمی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخلاف lightheadedness غیر اختصاصی یا سرگیجه، سرگیجه دلایل نسبتا کمی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Giddiness or lightheadedness is a sign of too much wind property, a sign that the wind property has been provoked.
[ترجمه گوگل]سرگیجه یا سبکی سر نشانه خاصیت باد زیاد است، نشانه تحریک خاصیت باد است
[ترجمه ترگمان]giddiness یا lightheadedness نشانه ای از خاصیت باد بسیار زیاد است که نشانه آن است که دارایی باد مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]giddiness یا lightheadedness نشانه ای از خاصیت باد بسیار زیاد است که نشانه آن است که دارایی باد مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Hyperventilation brings on many sensations such as lightheadedness and tightness of the chest that occur during a panic attack.
[ترجمه مرضیه ابراهیمی] هنگام بروز حمله عصبی، اختلال تنفسی حالت هایی مثل ضعف و تنگی نفس را با خود به همراه می آورد.|
[ترجمه گوگل]تهویه بیش از حد باعث ایجاد احساسات بسیاری مانند سبکی سر و سفتی قفسه سینه می شود که در هنگام حمله پانیک رخ می دهد[ترجمه ترگمان]hyperventilation احساسات بسیاری از قبیل lightheadedness و تنگی قفسه سینه را به ارمغان می آورد که در طی یک حمله عصبی رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Dizziness. Heart attacks can cause lightheadedness and loss of consciousness. So can potentially dangerous heart rhythm abnormalities known as arrhythmias.
[ترجمه گوگل]سرگیجه حملات قلبی می تواند باعث سبکی سر و از دست دادن هوشیاری شود بنابراین، ناهنجاری های بالقوه خطرناک ریتم قلب که به عنوان آریتمی شناخته می شوند، می توانند
[ترجمه ترگمان]سرم گیج می رود حملات قلبی می تواند باعث lightheadedness و از دست دادن هوشیاری شود بنابراین می توان اختلالات ضربان قلب خطرناک و خطرناکی را که به عنوان آریتمی می توان شناخته شد، به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سرم گیج می رود حملات قلبی می تواند باعث lightheadedness و از دست دادن هوشیاری شود بنابراین می توان اختلالات ضربان قلب خطرناک و خطرناکی را که به عنوان آریتمی می توان شناخته شد، به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This rapid heartbeat can lead to dizziness or lightheadedness, fainting and shortness of breath, and may set the stage for sudden cardiac arrest.
[ترجمه گوگل]این ضربان قلب سریع می تواند منجر به سرگیجه یا سبکی سر، غش و تنگی نفس شود و ممکن است زمینه را برای ایست قلبی ناگهانی فراهم کند
[ترجمه ترگمان]این ضربان قلب سریع می تواند منجر به سرگیجه یا گیجی، غش و کوتاهی تنفس شود و ممکن است باعث ایست قلبی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این ضربان قلب سریع می تواند منجر به سرگیجه یا گیجی، غش و کوتاهی تنفس شود و ممکن است باعث ایست قلبی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. When blood pressure drops suddenly, the brain is deprived of an adequate blood supply which can lead to dizziness or lightheadedness.
[ترجمه گوگل]هنگامی که فشار خون به طور ناگهانی کاهش می یابد، مغز از منبع خون کافی محروم می شود که می تواند منجر به سرگیجه یا سبکی سر شود
[ترجمه ترگمان]وقتی فشار خون به طور ناگهانی افت می کند، مغز از یک منبع خونی مناسب محروم می شود که می تواند منجر به گیجی و یا سرگیجه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی فشار خون به طور ناگهانی افت می کند، مغز از یک منبع خونی مناسب محروم می شود که می تواند منجر به گیجی و یا سرگیجه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In children, abnormal heart rates may cause fatigue, upset stomach, dizziness and lightheadedness.
[ترجمه گوگل]در کودکان، ضربان قلب غیر طبیعی ممکن است باعث خستگی، ناراحتی معده، سرگیجه و سبکی سر شود
[ترجمه ترگمان]در کودکان، ضربان قلب غیر عادی ممکن است باعث خستگی، ناراحتی شکم، سرگیجه و خستگی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در کودکان، ضربان قلب غیر عادی ممکن است باعث خستگی، ناراحتی شکم، سرگیجه و خستگی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. His wife found him, summoned Emergency Medical Services, and reported that he had developed diaphoresis, dyspnea, and lightheadedness after a bowel movement.
[ترجمه گوگل]همسرش او را پیدا کرد، اورژانس را احضار کرد و گزارش داد که او پس از اجابت مزاج دچار اسهال، تنگی نفس و سبکی سر شده است
[ترجمه ترگمان]همسرش او را پیدا کرد، خدمات اورژانس پزشکی را احضار کرد و گزارش داد که او diaphoresis، dyspnea و lightheadedness را پس از حرکت روده بزرگ کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همسرش او را پیدا کرد، خدمات اورژانس پزشکی را احضار کرد و گزارش داد که او diaphoresis، dyspnea و lightheadedness را پس از حرکت روده بزرگ کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Don't ignore warning signs if they occur while running, such as vaginal bleeding, cramping, excessive nausea, lightheadedness, or extreme headaches.
[ترجمه گوگل]اگر هنگام دویدن علائم هشدار دهنده مانند خونریزی واژینال، گرفتگی عضلات، حالت تهوع بیش از حد، سبکی سر یا سردردهای شدید را نادیده بگیرید
[ترجمه ترگمان]علایم هشدار را نادیده نگیرید اگر در حین دویدن روی می دهند، از قبیل خونریزی واژینال، تهوع بیش از حد، lightheadedness و یا سردردهای شدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علایم هشدار را نادیده نگیرید اگر در حین دویدن روی می دهند، از قبیل خونریزی واژینال، تهوع بیش از حد، lightheadedness و یا سردردهای شدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This easily gives way to warm, cool sense of discomfort, even those who feel weak physique dizziness, lightheadedness .
[ترجمه گوگل]این به راحتی جای خود را به احساس ناراحتی گرم و خنک می دهد، حتی کسانی که احساس می کنند بدن ضعیفی دارند سرگیجه، سبکی سر
[ترجمه ترگمان]این به راحتی باعث می شود که احساس ناراحتی، سرد شدن و حتی آن هایی که احساس سرگیجه می کنند، احساس راحتی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این به راحتی باعث می شود که احساس ناراحتی، سرد شدن و حتی آن هایی که احساس سرگیجه می کنند، احساس راحتی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید