light meter

/ˈlaɪtˈmiːtər//laɪtˈmiːtə/

معنی: نور سنج، اسباب کوچک نور سنجی
معانی دیگر: رجوع شود به: exposure meter

جمله های نمونه

1. A Weston light meter in a leather case dangled from his neck like an amulet.
[ترجمه گوگل]یک نورسنج وستون در یک کیف چرمی مانند یک تعویذ از گردنش آویزان شده بود
[ترجمه ترگمان]یک کنتور سبک وستون در یک جعبه چرمی مانند یک طلسم از گردنش آویزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A light meter can be used to assess the level of lighting present.
[ترجمه گوگل]برای ارزیابی سطح روشنایی موجود می توان از نورسنج استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]یک کنتور سبک می تواند برای ارزیابی سطح روشنایی موجود مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Light meter out of left breast pocket. Check it at f /
[ترجمه گوگل]نورسنج از جیب سینه سمت چپ آن را در f / بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]نورسنج از جیب چپ بیرون می رود در f \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/ \/
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Something seems wrong with the light meter in my camera.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد نورسنج دوربین من مشکلی دارد
[ترجمه ترگمان]یک چیز در دوربین من اشتباه به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Can a light meter on a Pentax manual camera get jammed?
[ترجمه گوگل]آیا نورسنج در دوربین دستی پنتاکس می تواند گیر کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا یک نورسنج در یک دوربین دستی می تواند فشرده شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Film and Camera Formats, Built - In Light Meter, etc.
[ترجمه گوگل]فرمت های فیلم و دوربین، نورسنج داخلی و غیره
[ترجمه ترگمان]دوربین و Camera RAW، Built - در نورسنج، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. For me, it is the accuracy of the Nikon light meter that really sets it apart.
[ترجمه گوگل]برای من، دقت نورسنج نیکون است که واقعاً آن را متمایز می کند
[ترجمه ترگمان]برای من، این دقت نیکون نورسنج است که واقعا آن را جدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To meter on the appropriate subject, using spot metering or light meter, read the exposure, switch camera to M, dial in the exposure and recompose the scene and shoot.
[ترجمه گوگل]برای اندازه گیری روی سوژه مناسب، با استفاده از نورسنجی نقطه ای یا نورسنج، نوردهی را بخوانید، دوربین را روی M تغییر دهید، نوردهی را شماره گیری کنید و صحنه را دوباره ترکیب کنید و عکس بگیرید
[ترجمه ترگمان]برای سنجش سوژه مناسب، با استفاده از نورسنجی نقطه ای یا نورسنج، نوردهی را بخوانید، دوربین را به M فشار دهید، نوردهی در نوردهی را بگیرید و صحنه را مجددا ترکیب بندی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Measure light intensity above and under the mangrove canopy by using the light meter.
[ترجمه گوگل]شدت نور را در بالا و زیر سایبان حرا با استفاده از نورسنج اندازه گیری کنید
[ترجمه ترگمان]شدت نور را در بالا و تحت پوشش mangrove با استفاده از نورسنج اندازه گیری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Transmissional of quadrochromatic is transparent, illuminating the back of the manuscript, using transmission light meter Imaging.
[ترجمه گوگل]انتقال چهار رنگ شفاف است و پشت نسخه خطی را با استفاده از تصویربرداری نورسنج عبوری روشن می کند
[ترجمه ترگمان]تصویر quadrochromatic از quadrochromatic شفاف است و پشت نسخه خطی را با استفاده از تصویر برداری light transmission روشن می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نور سنج (اسم)
light meter, photometer

اسباب کوچک نورسنجی (اسم)
light meter

تخصصی

[سینما] نورسنج - نورسنج / وسایل سنجش نور
[برق و الکترونیک] نور سنج

انگلیسی به انگلیسی

• device which measures the intensity of light

پیشنهاد کاربران

سلام و عرض ادب و احترام
استاد سرکار خانم امینی بابت حمایت شما بسیار ممنونم ، بیزحمت پیشنهادهایتان
برای لغات را بیشتر بفرمایید، thank you
very much ، more information via whatssApp , Telegram in my profile
وسیله ای که نشان می دهد چه میزان نور وجود دارد و در عکاسی ها یا دستگاه رنگ سنج استفاده میشود
light meter ( فیزیک - اپتیک )
واژه مصوب: نورسنج
تعریف: وسیلۀ کوچک و قابل حمل برای اندازه‏گیری نور

بپرس