🔸 تعریف ها:
1. ( ادبی – شاعرانه ) :
به آرامی و با سبکی فرود آمدن، معمولاً برای پرندگان، فرشتگان، یا شخصیت های خیال انگیز
مثال: The dove lighted down upon the branch.
کبوتر به آرامی روی شاخه فرود آمد.
... [مشاهده متن کامل]
2. ( قدیمی – توصیفی ) :
در انگلیسی قدیمی، به جای "land" یا "alight" برای توصیف فرود آمدن نرم و بی صدا به کار می رفت
مثال: She lighted down from her horse with grace.
با وقار از اسبش پایین آمد.
3. ( نمادین – استعاری ) :
در متون مذهبی یا عرفانی، ممکن است به نزول روح، الهام، یا آرامش اشاره داشته باشد
مثال: The spirit lighted down upon him.
روح بر او فرود آمد.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
alight – descend – settle – perch – land gently – come to rest
1. ( ادبی – شاعرانه ) :
به آرامی و با سبکی فرود آمدن، معمولاً برای پرندگان، فرشتگان، یا شخصیت های خیال انگیز
مثال: The dove lighted down upon the branch.
کبوتر به آرامی روی شاخه فرود آمد.
... [مشاهده متن کامل]
2. ( قدیمی – توصیفی ) :
در انگلیسی قدیمی، به جای "land" یا "alight" برای توصیف فرود آمدن نرم و بی صدا به کار می رفت
مثال: She lighted down from her horse with grace.
با وقار از اسبش پایین آمد.
3. ( نمادین – استعاری ) :
در متون مذهبی یا عرفانی، ممکن است به نزول روح، الهام، یا آرامش اشاره داشته باشد
مثال: The spirit lighted down upon him.
روح بر او فرود آمد.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
پیاده شدن، فرود آمدن