1. Pancreatic and bile ducts were ligated, and the abdominal wall was sutured.
[ترجمه گوگل]مجاری پانکراس و صفراوی بستند و دیواره شکم بخیه شد
[ترجمه ترگمان]مجرای لوزالمعده و صفرا ligated بود و دیواره شکم در حال sutured بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Only one strand of the linkers ligated to the cDNA and the single strand gap was repaired with Taq polymerase prior to amplification.
[ترجمه گوگل]فقط یک رشته از پیوند دهنده ها به cDNA و شکاف تک رشته ای قبل از تقویت با Taq پلیمراز ترمیم شد
[ترجمه ترگمان]تنها یک رشته از the ligated به the و فاصله یک رشته با پلیمراز polymerase قبل از تقویت تعمیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Open, identify, ligate, remove, irrigate, close.
[ترجمه گوگل]باز کردن، شناسایی، بستن، حذف، آبیاری، بستن
[ترجمه ترگمان]Open، identify، ligate، آبیاری، بسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Surgical ligate excises back deep vein to reach its the illness after main branch gets be amelioratived greatly.
[ترجمه گوگل]ليگات جراحي وريد عمقي پشت را جدا ميكند تا پس از بهبود زياد شاخه اصلي به بيماري خود برسد
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه شاخه اصلی به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد، جراحی باید سیاه رگ عمیق را پس بگیرد تا به بیماری برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Discussed were the position to ligate ileocolie artery and the mark to seek for this artery.
[ترجمه گوگل]در مورد موقعیت بستن شریان ایلئوکولی و علامت جستجو برای این شریان بحث شد
[ترجمه ترگمان]موقعیت سرخرگ ileocolie و نشانه گرفتن این سرخرگ را مورد بحث قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Ligate the anterior descending branch of the left coronary artery with slipknot to block the blood flow and reperfuse the myocardium.
[ترجمه گوگل]شاخه نزولی قدامی شریان کرونری چپ را با لغزش ببندید تا جریان خون مسدود شود و میوکارد خونرسانی مجدد کند
[ترجمه ترگمان]استفاده از شاخه نزولی جلویی شریان کرونری چپ با slipknot برای مسدود کردن جریان خون و reperfuse سلول های myocardium
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Conclusion: The most suitable position to ligate lingual artery is the hyoglossus segment.
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری: مناسبترین موقعیت برای بستن شریان لینگوال، بخش هیوگلوسوس است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: مناسب ترین موقعیت برای ligate کردن سرخرگ زبانی، بخش hyoglossus است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Methods:To ligate left ventricular branch(LVB) to make acute myocardial ischemia model of rabbit.
[ترجمه گوگل]روش کار: بستن شاخه بطن چپ (LVB) برای ساخت مدل ایسکمی حاد میوکارد خرگوش
[ترجمه ترگمان]روش ها: برای ligate چپ شاخه چپ مغز (LVB)برای ایجاد نمونه acute از پوست خرگوش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Open identify ligate irrigate close.
[ترجمه گوگل]باز شناسایی لیگات آبیاری بستن
[ترجمه ترگمان]Open را به طور کامل آبیاری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Through a midline abdominal incision, a cholecystectomy was performed and the lesser pancreatic duct was ligated.
[ترجمه گوگل]از طریق یک برش شکمی خط وسط، کوله سیستکتومی انجام شد و مجرای پانکراس کوچکتر بسته شد
[ترجمه ترگمان]از طریق برش میانی قلب، یک cholecystectomy انجام شد و مجرای اصلی لوزالمعده از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Methods: The self-made knot pusher made of stainless steel can be used to ligate inner ring and suture incorporeal knot extracorporeal.
[ترجمه گوگل]روش ها: فشار دهنده گره ساخته شده از فولاد ضد زنگ می تواند برای بستن حلقه داخلی و بخیه زدن گره غیر بدنی خارج از بدن استفاده شود
[ترجمه ترگمان]روش های: pusher گرهی self ساخته شده از فولاد ضد زنگ را می توان برای ligate حلقه داخلی و بخیه غیر عاطفی گره دار به کار برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. After the flesh that carry Gao and seminiferous duct ligate but short-term be in local the phlogistic sex that forms an asepsis sex area, cause ache.
[ترجمه گوگل]بعد از گوشتی که حامل گائو و مجرای اسپرم ساز است اما به صورت موضعی کوتاه مدت باشد، جنس فلوژیستیک که ناحیه جنسی آسپسیس را تشکیل می دهد، باعث درد می شود
[ترجمه ترگمان]بعد از گوشتی که Gao و seminiferous لوله ligate را حمل می کند اما کوتاه مدت در رابطه با سکس phlogistic که یک ناحیه جنسی asepsis را تشکیل می دهد، باعث درد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. At that time, it had only been demonstrated that RNA could cleave or ligate phosphodiester bonds.
[ترجمه گوگل]در آن زمان، تنها نشان داده شده بود که RNA می تواند پیوندهای فسفودی استر را بشکند یا پیوند دهد
[ترجمه ترگمان]در آن زمان، تنها ثابت شده بود که RNA می تواند پیوندهای هیدروژنی را تقسیم یا تقسیم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Objective To explore the safety and feasibility of using ordinary silk thread to ligate cystic duct and cystic artery in three-port laparoscopic cholecystectomy.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی ایمنی و امکان استفاده از نخ ابریشم معمولی برای بستن مجرای سیستیک و شریان کیستیک در کوله سیستکتومی لاپاروسکوپی سه پورت
[ترجمه ترگمان]هدف برای بررسی ایمنی و امکان استفاده از یک رشته معمولی از نخ ابریشم برای ligate مجاری ادراری و فیبروز کیستی در cholecystectomy three port
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید