ligate


معنی: بستن، مسدود کردن رگ
معانی دیگر: (به ویژه با شریان بند) بستن، (رگ یا خون ریزی را) بند آوردن، بستن شریان

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: ligates, ligating, ligated
مشتقات: ligation (n.)
• : تعریف: to tie up or bind (a bleeding artery) with a ligature.

جمله های نمونه

1. Pancreatic and bile ducts were ligated, and the abdominal wall was sutured.
[ترجمه گوگل]مجاری پانکراس و صفراوی بستند و دیواره شکم بخیه شد
[ترجمه ترگمان]مجرای لوزالمعده و صفرا ligated بود و دیواره شکم در حال sutured بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Only one strand of the linkers ligated to the cDNA and the single strand gap was repaired with Taq polymerase prior to amplification.
[ترجمه گوگل]فقط یک رشته از پیوند دهنده ها به cDNA و شکاف تک رشته ای قبل از تقویت با Taq پلیمراز ترمیم شد
[ترجمه ترگمان]تنها یک رشته از the ligated به the و فاصله یک رشته با پلیمراز polymerase قبل از تقویت تعمیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Open, identify, ligate, remove, irrigate, close.
[ترجمه گوگل]باز کردن، شناسایی، بستن، حذف، آبیاری، بستن
[ترجمه ترگمان]Open، identify، ligate، آبیاری، بسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Surgical ligate excises back deep vein to reach its the illness after main branch gets be amelioratived greatly.
[ترجمه گوگل]ليگات جراحي وريد عمقي پشت را جدا مي‌كند تا پس از بهبود زياد شاخه اصلي به بيماري خود برسد
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه شاخه اصلی به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد، جراحی باید سیاه رگ عمیق را پس بگیرد تا به بیماری برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Discussed were the position to ligate ileocolie artery and the mark to seek for this artery.
[ترجمه گوگل]در مورد موقعیت بستن شریان ایلئوکولی و علامت جستجو برای این شریان بحث شد
[ترجمه ترگمان]موقعیت سرخرگ ileocolie و نشانه گرفتن این سرخرگ را مورد بحث قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ligate the anterior descending branch of the left coronary artery with slipknot to block the blood flow and reperfuse the myocardium.
[ترجمه گوگل]شاخه نزولی قدامی شریان کرونری چپ را با لغزش ببندید تا جریان خون مسدود شود و میوکارد خونرسانی مجدد کند
[ترجمه ترگمان]استفاده از شاخه نزولی جلویی شریان کرونری چپ با slipknot برای مسدود کردن جریان خون و reperfuse سلول های myocardium
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conclusion: The most suitable position to ligate lingual artery is the hyoglossus segment.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: مناسب‌ترین موقعیت برای بستن شریان لینگوال، بخش هیوگلوسوس است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: مناسب ترین موقعیت برای ligate کردن سرخرگ زبانی، بخش hyoglossus است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Methods:To ligate left ventricular branch(LVB) to make acute myocardial ischemia model of rabbit.
[ترجمه گوگل]روش کار: بستن شاخه بطن چپ (LVB) برای ساخت مدل ایسکمی حاد میوکارد خرگوش
[ترجمه ترگمان]روش ها: برای ligate چپ شاخه چپ مغز (LVB)برای ایجاد نمونه acute از پوست خرگوش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Open identify ligate irrigate close.
[ترجمه گوگل]باز شناسایی لیگات آبیاری بستن
[ترجمه ترگمان]Open را به طور کامل آبیاری کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Through a midline abdominal incision, a cholecystectomy was performed and the lesser pancreatic duct was ligated.
[ترجمه گوگل]از طریق یک برش شکمی خط وسط، کوله سیستکتومی انجام شد و مجرای پانکراس کوچکتر بسته شد
[ترجمه ترگمان]از طریق برش میانی قلب، یک cholecystectomy انجام شد و مجرای اصلی لوزالمعده از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Methods: The self-made knot pusher made of stainless steel can be used to ligate inner ring and suture incorporeal knot extracorporeal.
[ترجمه گوگل]روش ها: فشار دهنده گره ساخته شده از فولاد ضد زنگ می تواند برای بستن حلقه داخلی و بخیه زدن گره غیر بدنی خارج از بدن استفاده شود
[ترجمه ترگمان]روش های: pusher گرهی self ساخته شده از فولاد ضد زنگ را می توان برای ligate حلقه داخلی و بخیه غیر عاطفی گره دار به کار برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. After the flesh that carry Gao and seminiferous duct ligate but short-term be in local the phlogistic sex that forms an asepsis sex area, cause ache.
[ترجمه گوگل]بعد از گوشتی که حامل گائو و مجرای اسپرم ساز است اما به صورت موضعی کوتاه مدت باشد، جنس فلوژیستیک که ناحیه جنسی آسپسیس را تشکیل می دهد، باعث درد می شود
[ترجمه ترگمان]بعد از گوشتی که Gao و seminiferous لوله ligate را حمل می کند اما کوتاه مدت در رابطه با سکس phlogistic که یک ناحیه جنسی asepsis را تشکیل می دهد، باعث درد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. At that time, it had only been demonstrated that RNA could cleave or ligate phosphodiester bonds.
[ترجمه گوگل]در آن زمان، تنها نشان داده شده بود که RNA می تواند پیوندهای فسفودی استر را بشکند یا پیوند دهد
[ترجمه ترگمان]در آن زمان، تنها ثابت شده بود که RNA می تواند پیوندهای هیدروژنی را تقسیم یا تقسیم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To explore the safety and feasibility of using ordinary silk thread to ligate cystic duct and cystic artery in three-port laparoscopic cholecystectomy.
[ترجمه گوگل]هدف بررسی ایمنی و امکان استفاده از نخ ابریشم معمولی برای بستن مجرای سیستیک و شریان کیستیک در کوله سیستکتومی لاپاروسکوپی سه پورت
[ترجمه ترگمان]هدف برای بررسی ایمنی و امکان استفاده از یک رشته معمولی از نخ ابریشم برای ligate مجاری ادراری و فیبروز کیستی در cholecystectomy three port
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بستن (فعل)
close, truss, attach, ban, impute, bar, stick, connect, colligate, bind, hitch, seal, clog, assess, tie up, choke, shut, shut down, block, fasten, belt, bang, pen, shut off, tighten, blockade, hasp, clasp, knit, jam, wattle, plug, congeal, curdle, curd, jell, lock, coagulate, cork, spile, picket, padlock, ligate, obturate, occlude, portcullis, posset, switch on

مسدود کردن رگ (فعل)
ligate

انگلیسی به انگلیسی

• tie, fasten together, bind

پیشنهاد کاربران

اتصال DNAمخمر در شاتل وکتور در سلولی و مولکولی

بپرس