lifter

/ˈlɪftər//ˈlɪftə/

معنی: بالا بر، برطرف کننده، بلند کننده، مرتفع کننده، متعال کننده
معانی دیگر: بالابر، بلند کننده، مرتفع کننده، برطرف کننده

جمله های نمونه

1. I raised it, as some sweating weight lifter might raise above his head his dumbbells of iron.
[ترجمه گوگل]آن را بالا بردم، چون یک وزنه بردار عرق کرده ممکن است دمبل های آهنی اش را بالای سرش بلند کند
[ترجمه ترگمان]من آن را بالا بردم، همان طور که مقداری weight sweating از بالای سرش dumbbells را بالا می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The lifters were tested three weeks ago and were booted out of the Olympics for taking Clenbuterol.
[ترجمه گوگل]این بالابرها سه هفته پیش مورد آزمایش قرار گرفتند و به دلیل مصرف کلنبوترول از المپیک کنار گذاشته شدند
[ترجمه ترگمان]The سه هفته پیش تست شدند و برای گرفتن clenbuterol از المپیک بیرون رانده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The store manager caught shop - lifter red - handed.
[ترجمه گوگل]مدیر فروشگاه مغازه - بالابر قرمز - دست گرفت
[ترجمه ترگمان]مدیر فروشگاه با دست قرمز در فروشگاه گیر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Pneumatic lifter for easy operation instant lamp gives more efficiency during copying.
[ترجمه گوگل]بالابر پنوماتیک برای عملکرد آسان لامپ فوری کارایی بیشتری را در هنگام کپی می دهد
[ترجمه ترگمان]Pneumatic lifter برای یک لامپ فوری عملیات آسان، در طول کپی کردن، کارایی بیشتری می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The dynamic characteristic analysis of ship lifter has always been a weak part of the lifter field.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل مشخصه دینامیکی بالابر کشتی همیشه بخش ضعیفی از زمینه بالابر بوده است
[ترجمه ترگمان]تحلیل مشخصه دینامیک کشتی lifter همواره بخشی ضعیف از میدان lifter بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The lifter ( name ) -------- will not make other attempt.
[ترجمه گوگل]بالابر (نام) -------- تلاش دیگری انجام نخواهد داد
[ترجمه ترگمان] (اسم)- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Having no automatic tool lifter, having no automatic vertical feed structure and cutter frame setting are frequent problems in the cutter frame of B665 transverse planing machine.
[ترجمه گوگل]نداشتن ابزار بالابر خودکار، نداشتن ساختار تغذیه عمودی خودکار و تنظیم قاب کاتر از مشکلات متداول در قاب کاتر دستگاه تراش عرضی B665 است
[ترجمه ترگمان]نداشتن ابزار اتوماتیک، با وجود اینکه هیچ ساختار عمودی خودکار و تنظیمات دستگاه برش در حالت خودکار وجود ندارد، مشکلات متعددی در دستگاه برش بر روی ماشین رنده transverse B۶۶۵ وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The glory lifter of my head.
[ترجمه گوگل]جلال بالابر سر من
[ترجمه ترگمان]عظمت سر من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. How many attempts is a lifter allowed to achieve good lift?
[ترجمه گوگل]یک بالابرنده برای دستیابی به بلند کردن خوب چند بار مجاز است؟
[ترجمه ترگمان]برای رسیدن به آسانسور خوب چند بار تلاش می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Scissor Lifter The scissor lifter can easily raise the goods to a higher place. It can be used as goods elevator, connecter of the conveying line, and facility of loading and unloading on ground, etc.
[ترجمه گوگل]قیچی بالابر قیچی بالابر به راحتی می تواند کالا را به مکان بالاتری برساند می توان از آن به عنوان آسانسور کالا، اتصال دهنده خط انتقال و تسهیلات بارگیری و تخلیه زمینی و غیره استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]Scissor Lifter The lifter می تواند به راحتی کالاها را به مکان بالاتری برساند می تواند به عنوان آسانسور کالا، connecter خط انتقال، و تاسیسات بارگیری و تخلیه بر روی زمین و غیره به کار رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He's a body-builder and weight - lifter. Have you seeing him in a swimsuit? He sees like Tarzan.
[ترجمه گوگل]او یک بدنساز و وزنه بردار است آیا او را با لباس شنا دیده اید؟ او مانند تارزان می بیند
[ترجمه ترگمان]او یک جسم ساز و weight است تو اون رو با مایو دیدی؟ !! !! !! !! !! !! !! !! !!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. First they saw a weight - lifter. He was very strong.
[ترجمه گوگل]ابتدا یک وزنه بردار را دیدند او بسیار قوی بود
[ترجمه ترگمان]ابتدا they را دیدند اون خیلی قوی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The weight - lifter lifted the rock without effort.
[ترجمه گوگل]وزنه - بلندکننده بدون تلاش سنگ را بلند کرد
[ترجمه ترگمان]The بدون تلاش سنگ را از زمین بلند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The safe coefficient of magnet lifter is
[ترجمه گوگل]ضریب ایمنی بالابر آهنربا است
[ترجمه ترگمان]ضریب امنیت بالابر شبکه فلزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بالا بر (اسم)
lift, elevator, lifter

برطرف کننده (اسم)
lifter, resolver

بلند کننده (اسم)
lifter

مرتفع کننده (اسم)
lifter

متعال کننده (اسم)
lifter

تخصصی

[عمران و معماری] بالابر

انگلیسی به انگلیسی

• person or thing which lifts; mechanical device used to raise and move something

پیشنهاد کاربران

بپرس