lift off

/ˈlɪftˈɒf//lɪftɒf/

بلند شدن هواپیما یا موشک، (لحظه ی به پرواز درآمدن چرخبال و موشک به طور عمودی) بر خیزش، فراز خیزش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the moment of launching a missile or rocket, or the motion itself.

جمله های نمونه

1. The rocket is due to lift off at noon on Friday.
[ترجمه گوگل]این موشک قرار است ظهر روز جمعه پرتاب شود
[ترجمه ترگمان]این موشک قرار است ظهر روز جمعه بلند شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It's difficult to lift off the cover of the box.
[ترجمه گوگل]برداشتن پوشش جعبه سخت است
[ترجمه ترگمان]سخت است که جلد جعبه را بلند کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. My new wallpaper stripper uses high-pressure steam to lift off the paper.
[ترجمه گوگل]کاغذ دیواری جدید من از بخار فشار بالا برای بلند کردن کاغذ استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]این رقاصه جدید من برای برداشتن این روزنامه از بخار فشار بالا استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The spaceship will lift off from the launching pad at 7 a. m.
[ترجمه مسعود] فضاپیما در ساعت 7 صبح، از سکوی پرتاب جدا خواهد شد.
|
[ترجمه گوگل]سفینه فضایی در ساعت 7 صبح از سکوی پرتاب بلند خواهد شد متر
[ترجمه ترگمان]سفینه فضایی سفینه فضایی در ساعت ۷ صبح از سکوی پرتاب جدا خواهد شد متر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Nevertheless he felt the pressure lift off him as the young man wriggled his way through the crowd.
[ترجمه گوگل]با این وجود او احساس کرد که فشار از روی او برداشته می شود، زیرا مرد جوان راه خود را در میان جمعیت چرخ می داد
[ترجمه ترگمان]با این همه احساس می کرد که آن مرد جوان از میان جمعیت راه خود را پیش می راند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Copper pads lift off when soldering Excessive heat applied during soldering.
[ترجمه گوگل]لنت های مسی هنگام لحیم کاری از بین می روند گرمای بیش از حد اعمال شده در حین لحیم کاری
[ترجمه ترگمان]هنگامی که لحیم کاری و گرمای بیش از حد در طول لحیم کاری و لحیم کاری انجام شود، لایه های مس حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Destination Sarajevo. Lift off for Operation Cheshire.
[ترجمه گوگل]مقصد سارایوو برای عملیات چشایر بلند شوید
[ترجمه ترگمان]سارایوو به خاطر عملیات Cheshire بلند شو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In my imagination, I can lift off the top of my head, just like a lid.
[ترجمه گوگل]در تصوراتم، می توانم بالای سرم را بلند کنم، درست مثل یک درپوش
[ترجمه ترگمان]در ذهنم، می توانم بالای سرم را بلند کنم، درست مثل یک سرپوش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The fatty skin covering should easily lift off in one piece.
[ترجمه گوگل]پوشش پوست چرب باید به راحتی به صورت یک تکه جدا شود
[ترجمه ترگمان]پوشش پوست چرب باید به راحتی در یک تکه بلند شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Might even get a lift off some blokes.
[ترجمه گوگل]حتی ممکن است برخی از بلوک ها را کنار بگذارد
[ترجمه ترگمان]حتی ممکن است چند تا از بچه ها را بلند کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Lift off commenced with a start signal to the five F-l engines of the first stage.
[ترجمه گوگل]بلند کردن با یک سیگنال شروع به پنج موتور F-l مرحله اول آغاز شد
[ترجمه ترگمان]بلند کردن با علامت شروع به موتور پنج F - l اولین مرحله شروع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Remove hood screws and lift off hood.
[ترجمه گوگل]پیچ های هود را بردارید و هود را بردارید
[ترجمه ترگمان]پیچ های کاپوت را بردارید و کاپوت را بلند کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Lift off the first check valve cover.
[ترجمه گوگل]اولین پوشش سوپاپ را بردارید
[ترجمه ترگمان] اولین چک valve رو بلند کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Can the Planetary Fortress lift off?
[ترجمه گوگل]آیا قلعه سیاره ای می تواند بلند شود؟
[ترجمه ترگمان]ایا دژ planetary می تواند بلند شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I watched the rocket lift off. It was spectacular.
[ترجمه گوگل]بلند شدن موشک را تماشا کردم دیدنی بود
[ترجمه ترگمان]راکت را تماشا کردم تماشایی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The lift-off was delayed about seven minutes.
[ترجمه گوگل]بلند کردن هواپیما حدود هفت دقیقه به تاخیر افتاد
[ترجمه ترگمان]آسانسور حدود هفت دقیقه به تاخیر افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Five, four, three, two, one, zero. We have lift-off!
[ترجمه گوگل]پنج، چهار، سه، دو، یک، صفر ما لیفت آف داریم!
[ترجمه ترگمان]پنج، چهار، سه، دو، یک، صفر! ما بلند شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Lift-off is always the moment of truth for a new rocket.
[ترجمه گوگل]پرتاب همیشه لحظه حقیقت برای یک موشک جدید است
[ترجمه ترگمان]بلند کردن همیشه لحظه حقیقت برای یک راکت نو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. The rocket tumbled out of control shortly after lift-off.
[ترجمه گوگل]این موشک مدت کوتاهی پس از بلند شدن از کنترل خارج شد
[ترجمه ترگمان]راکت کمی بعد از بلند کردن از کنترل خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Ten minutes to lift-off.
[ترجمه گوگل]ده دقیقه مانده به بلند شدن
[ترجمه ترگمان] ده دقیقه تا بلند شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. I did a quick equipment check, like an astronaut preparing for lift-off.
[ترجمه گوگل]من یک بررسی سریع تجهیزات انجام دادم، مانند یک فضانورد که برای بلند شدن آماده می شود
[ترجمه ترگمان]من یک بررسی سریع انجام دادم، مثل یک فضانورد که برای بلند شدن آماده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Workers began fueling the spaceship for liftoff.
[ترجمه گوگل]کارگران شروع به سوخت رسانی به سفینه فضایی برای بلند شدن کردند
[ترجمه ترگمان]کارگران شروع به سوخت گیری مجدد سفینه برای پرتاب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. Its lift on, lift-off operations there will now also be spread across two container terminals and an inland storage site.
[ترجمه گوگل]عملیات حمل و نقل آن در آنجا اکنون در دو پایانه کانتینری و یک سایت ذخیره سازی داخلی نیز گسترش خواهد یافت
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر بر روی دو ترمینال کانتینر و یک محل نگهداری داخلی نیز گسترش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. Launch attempts were scrubbed seconds before liftoff on Thursday and Friday because of technical glitches.
[ترجمه گوگل]تلاش برای پرتاب چند ثانیه قبل از بلند شدن در روزهای پنجشنبه و جمعه به دلیل نقص فنی متوقف شد
[ترجمه ترگمان]به دلیل مشکلات فنی، تلاش های راه اندازی قبل از پرتاب پنج شنبه و جمعه شسته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. Lift-off is set for 10:55 a. m.
[ترجمه گوگل]بلند کردن برای ساعت 10:55 تنظیم شده است متر
[ترجمه ترگمان]بلند کردن را برای ساعت ۱۰: ۵۵ a تنظیم کنید متر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. With just minutes to go before liftoff, South Korean engineers postponed the launch of the country's first space-bound rocket.
[ترجمه گوگل]تنها چند دقیقه مانده به پرتاب، مهندسان کره جنوبی پرتاب اولین موشک به فضا را به تعویق انداختند
[ترجمه ترگمان]با تنها چند دقیقه قبل از بلند شدن، مهندسان کره جنوبی راه اندازی اولین موشک زمین به هوا را به تعویق انداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. If Atlantis launches on July liftoff would take place at 11:40 a. m.
[ترجمه گوگل]اگر آتلانتیس در ماه ژوئیه پرتاب شود، پرواز در ساعت 11:40 صبح انجام خواهد شد متر
[ترجمه ترگمان]اگر آتلانتیس در ماه جولای راه اندازی شود در ساعت ۱۱: ۴۰ دقیقه برگزار می شود متر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. But just two hours after liftoff, the satellite went missing, according to Russia's Itar-Tass and Interfax news agencies.
[ترجمه گوگل]به گزارش خبرگزاری های ایتارتاس و اینترفاکس روسیه، اما تنها دو ساعت پس از بلند شدن، ماهواره ناپدید شد
[ترجمه ترگمان]اما براساس گزارش آژانس خبری ایتار - تاس و آژانس خبری اینترفکس روسیه، تنها دو ساعت پس از بلند شدن، ماهواره ناپدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. Liftoff occurred on the last day of the launch window that began August 2
[ترجمه گوگل]بلند شدن در آخرین روز از پنجره پرتاب که از 2 آگوست آغاز شد، رخ داد
[ترجمه ترگمان]Liftoff در آخرین روز از پنجره پرتاب که ۲ اوت آغاز شد روی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• lift-off is the launching of a rocket into space.
rising of an aircraft or rocket into the air; moment when an aircraft or rocket rises into the air

پیشنهاد کاربران

از بین رفتن
بالا رفتن
درباره هواپیما ✈️🛩️👨‍✈️💺🧑‍✈️ مراحل پرواز هواپیما به صورت زیر هست :
1. Taxi تاکسی کردن
2. Takeoff 🛫📈 برخاست
3. Climb اوج گیری - افزایش ارتفاع
4. Cruise پرواز پیمایش - پایاسیر
5. Descent کاهش ارتفاع
...
[مشاهده متن کامل]

6. Landing 🛬 📉 فرود
تعاریف را طبق ویکیپدیا بررسی کنیم :
⬛ TAXIING ⬛
Movement of an aircraft on the ground, under its own power, in contrast to towing or pushback where the aircraft is moved by a tug. The aircraft usually moves on wheels, but the term also includes aircraft with skis or floats ( for water - based travel )
حرکت هواپیما بر روی زمین، تحت قدرت محرکه خود می باشد، در تضاد با بکسل و یا فشار به عقب که در این حال هواپیما توسط یک یدک کش نقل مکان کرد. هواپیما معمولاً روی چرخ ها حرکت می کند ، اما این اصطلاح شامل هواپیما هایی با اسکی یا شناور نیز می شود ( برای حرکت بر روی آب )
⬛ TAKEOFF ⬛
Phase of flight in which a vehicle leaves the land or water surface
Takeoff is the phase of flight in which an aerospace vehicle leaves the ground and becomes airborne. For aircraft traveling vertically, this is known as liftoff
برخاست یا تیک آف ( به انگلیسی: Takeoff ) مرحله ای از پرواز است که در آن هواپیما در حال تغییر از حرکت بر روی زمین ( تاکسی ) به پرواز در آسمان می باشد که معمولاً از روی باند پرواز شروع می شود. بالونها، هلیکوپترها و هواپیماهای عمود پرواز نیازی به باند پرواز برای برخاست ندارند. برخاست عکس عمل فرود می باشد
⬛ CLIMB ⬛
Flight maneuver
In aviation, a climb is the operation of increasing the altitude of an aircraft. It is also the logical phase of a typical flight ( the climb phase or climbout ) following takeoff and preceding the cruise. During the climb phase there is an increase in altitude to a predetermined level
⬛ CRUISE ⬛
Cruise is the phase of aircraft flight that starts when the aircraft levels off after a climb, until it begins to descend for landing. Cruising usually consumes the majority of a flight, and it may include changes in heading ( direction of flight ) , airspeed and altitude.
پایاسیر یا پرواز پیمایشی یا کروز ( به انگلیسی: Cruise ) حالتی از پرواز هواپیما است، که در آن هواپیما در مسیر هوایی اصلی قرار دارد یا میان نقاط از پیش تعیین شدهٔ مسیر با سرعت و ارتفاع مناسب قرار دارد یا اینکه دارای عدد ماخ ( Mach number ) و سطح پرواز ( Flight level ) مناسب است.
⬛ LANDING ⬛
Transition from being in flight to being on a surface
Landing is the last part of a flight, where a flying animal, aircraft, or spacecraft returns to the ground
فرود آخرین مرحله پرواز می باشد، که از آن طریق یک جاندار پرنده یا یک هواگرد یا فضاپیما به زمین یا هر سطح دیگری بازمی گردد.
🟩 ALIGHTING 🟩 به آب نشینی - فرود روی آب
When the flying object returns to water, the process is called alighting, although it is commonly called "landing", "touchdown"a or "splashdown" as well
🟩 PUSHBACK 🟩
In aviation, pushback is an airport procedure during which an aircraft is pushed backwards away from its parking position, usually at an airport gate by external power. Pushbacks are carried out by special, low - profile vehicles called pushback tractors or tugs.
پوش بک ( به انگلیسی: Pushback ) در هوانوردی عملیاتی فرودگاهی است که هواپیما به عقب هل داده شده و توسط نیرویی خارجی از گیت فرودگاهی دور می شود. پوش بک توسط وسیلهٔ نقلیه ای کم ارتفاع و مخصوص که پوش بک تراکتور یا tug نامیده می شود انجام می گیرد.
🟩 TOWING 🟩
Towing is coupling two or more objects together so that they may be pulled by a designated power source or sources. The towing source may be a motorized land vehicle, vessel, animal, or human, and the load being anything that can be pulled. These may be joined by a chain, rope, bar, hitch, three - point, fifth wheel, coupling, drawbar, integrated platform, or other means of keeping the objects together while in motion.
یدک کشی یا یدک کشیدن یا بکسل کردن، به روند کشیدنِ یک یا چند وسیلهٔ نقلیه به یکدیگر، به طوری که یک وسیلهٔ نقلیه بتواند در امتداد و پشت یک وسیلهٔ نقلیهٔ دیگر کشیده شود، بدون آن که به نیروی محرکهٔ درونی نیاز داشته باشد.
🟩 RUNWAY 🟩 باند فرودگاه
Area of surface used by aircraft to takeoff from and land on
a "defined rectangular area on a land aerodrome prepared for the landing and takeoff of aircraft". Runways may be a man - made surface ( often asphalt, concrete, or a mixture of both ) or a natural surface ( grass, dirt, gravel, ice, sand or salt )
باند فرودگاه قسمتی از فرودگاه می باشد که در آن امکان برخاستن و نشستن هواپیما وجود دارد. این باند ممکن است توسط انسان ساخته شده باشد ( که اغلب از آسفالت، بتن یا ترکیبی از هر دو ساخته می شود ) یا دارای یک سطح طبیعی ( مانند چمن، خاک یا شن ) باشد. طول باند پرواز ممکن است بسیار متفاوت باشد اما باند پروازی با طول ۱۸۲۹ متر می تواند برای هواپیماهای زیر ۲۰۰٬۰۰۰ پوند مناسب باشد. برای هواپیماهای با وزن بیشتر به باندی با طول حداقل ۲۴۳۸ متر ( در سطح دریا ) نیاز است. در صورتی که فرودگاه در ارتفاعی بالاتر از سطح دریا واقع باشد این مقدار افزایش می یابد. مثلاً فرودگاهی که در ارتفاع ۱۰۰۰۰ پا از سطح دریا واقع شده باشد برای برخاستن هواپیماهای غول پیکر به ۳۰۴۸ متر باند نیاز دارد.
🟩 VTOL 🟩
Aircraft takeoff and landing done vertically
A vertical take - off and landing ( VTOL ) aircraft is one that can hover, take off and land vertically without relying on a runway. This classification can include a variety of types of aircraft including helicopters as well as thrust - vectoring fixed - wing aircraft and other hybrid aircraft with powered rotors such as cyclogyros/cyclocopters and gyrodynes.
هواگرد برخاست و فرود عمود ( به انگلیسی: Vertical Take off and Landing ) یا به اختصار ویتول ( به انگلیسی: VTOL ) که به صورت غیررسمی به آن هواگرد عمودپرواز می گویند، هواگردی است که می تواند بدون اتکا به باند فرودگاه به صورت عمودی از زمین بلند شده، در یک نقطه از هوا شناور گردد، و به صورت عمودی فرود بیاید. این طبقه بندی می تواند انواع مختلفی از هواگردها از جمله هلیکوپترها و همچنین هواگردهای ثابت بال با قابلیت جهت دهی رانش و سایر هواپیماهای هیبریدی با روتورهای نیرودار مانند سیکلوژیروس/سیکلوکوپتر و جایروداین را شامل شود.
🟩 LIFTOFF 🟩 همون Takeoff ولی عمودی شکل
the vertical take - off of a spacecraft, rocket, or helicopter
For aircraft traveling vertically, this is known as liftoff
🟩 SPLASHDOWN 🟩 آب فرود
Method of landing a spacecraft by parachute in a body of water
Splashdown is the method of landing a spacecraft by parachute in a body of water. It was used by crewed American spacecraft prior to the Space Shuttle program, by SpaceX Dragon and Dragon 2 capsules, and is planned for use by the upcoming Orion Multipurpose Crew Vehicle
به فرود یک فضاپیما یا قطعه ای از آن توسط چتر بر روی آب دریا آب فُرود ( به انگلیسی: Splashdown ) گفته می شود. فضاپیماهای سرنشین دار آمریکایی پیش از برنامه شاتل فضایی از این روش استفاده می کردند و سفینه های سایوز روسی و شنژو چینی نیز برای موارد اضطراری توان انجام آب فرود را دارند. تنها نمونه از آب فرود فضاپیماها در تاریخ شوروی که البته برنامه ریزی نشده بود مربوط است به فرود سایوز ۲۳. این فضاپیما بر سطح یخ زده یک دریاچه فرود آمد و فضانورد را با خطر مرگ روبه رو کرد.
🟩 TAXIWAY 🟩
A taxiway is a path for aircraft at an airport connecting runways with aprons, hangars, terminals and other facilities. They mostly have a hard surface such as asphalt or concrete, although smaller general aviation airports sometimes use gravel or grass.
خَزِشْراه یا تاکسی وی ( به انگلیسی: Taxiway ) ، مسیری در فرودگاه است که باند فرودگاه را با رمپها، آشیانه ها، ترمینال ها و دیگر امکانات فرودگاه متصل می سازد. بیشتر تاکسی وی ها دارای سطح سختی چون آسفالت یا بتون هستند، ولی در برخی از فرودگاه های کوچک، سطوح شنی یا چمن نیز به کار گرفته می شود.

برداشتن ( بلندکردن ) کسی یا چیزی از روی سطح یا مکانی
lift - off ( حمل‏ونقل هوایی )
واژه مصوب: خیزش 1
تعریف: جدا شدن هواگَرد یا فضاپیما از زمین یا پرندۀ مادر
پیش رانش
پرتاب
جدا شدن دو قطعهیا دو سطح از روی هم با نیروی آیرو دینامیکی
خیزش
خیز
جذب آهن ربایی ( مواد )
دریافت توپ توسط دروازه بان در فوتبال
کنده شدن
( موشک و غیره ) بلند شدن - پرتاب
پرتاب
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس