lift a finger

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to make an attempt to work or help.

- We all worked hard, but he wouldn't lift a finger.
[ترجمه مینا] ما همه سخت کار میکردیم اما او دست به سیاه و سفید نزد
|
[ترجمه گوگل] همه ما سخت کار کردیم، اما او یک انگشت بلند نمی کرد
[ترجمه ترگمان] همه ما سخت کار کردیم، اما او انگشتش را بلند نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

هیچ کاری نکردن
کمک کردن
معمولا به شکل منفی :
دست به سیاه و سفید نزدن
• without you having to lift a finger. . .
. . . بدون اینکه خودت مجبور بشی دست به سیاه و سفید بزنی
کون گشاده ( با پوزش )
دست به سیاه و سفید نزدن
دست به سیاه و سفیدزدن

بپرس