lift a finger

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to make an attempt to work or help.

- We all worked hard, but he wouldn't lift a finger.
[ترجمه مینا] ما همه سخت کار میکردیم اما او دست به سیاه و سفید نزد
|
[ترجمه گوگل] همه ما سخت کار کردیم، اما او یک انگشت بلند نمی کرد
[ترجمه ترگمان] همه ما سخت کار کردیم، اما او انگشتش را بلند نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی: کاری نکردن / هیچ کمکی نکردن / حتی یه ذره زحمت نکشیدن
در زبان محاوره ای: حتی انگشت کوچیکشم تکون نداد، هیچ کاری نکرد، کمک نکرد، زحمت به خودش نداد
🔸 تعریف ها:
1. ( بیان بی تفاوتی یا تنبلی ) : برای توصیف کسی که هیچ تلاشی برای کمک یا انجام کاری نمی کنه
...
[مشاهده متن کامل]

مثال: He didn’t lift a finger to help me move. حتی انگشتشم تکون نداد که کمکم کنه اسباب کشی کنم.
2. ( بیان نارضایتی از عدم همکاری ) : برای ابراز ناراحتی از کسی که در موقعیتی که انتظار کمک می رفت، کاملاً بی تفاوت بوده
مثال: She won’t lift a finger around the house. تو خونه هیچ کاری نمی کنه.
🔸 مترادف ها: do nothing – be lazy – refuse to help – stay idle – avoid effort

هیچ کاری نکردن
کمک کردن
معمولا به شکل منفی :
دست به سیاه و سفید نزدن
• without you having to lift a finger. . .
. . . بدون اینکه خودت مجبور بشی دست به سیاه و سفید بزنی
کون گشاده ( با پوزش )
دست به سیاه و سفید نزدن
دست به سیاه و سفیدزدن