lifo

/ˈliːfoʊ//ˈliːfəʊ/

(این روش محاسبه ی موجودی انبار و حسابداری: کالای فروخته یا مصرف شده را به قیمت آخرین محموله ی خریداری شده حساب می کنند و کالای فروش نرفته را به قیمت اولین محموله ی خریداری شده محاسبه می کنند) روش لایفو

جمله های نمونه

1. But the use of LIFO will yield lower reported profits and lower income taxes.
[ترجمه گوگل]اما استفاده از LIFO سود گزارش شده کمتر و مالیات بر درآمد کمتری را به همراه خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]اما استفاده از LIFO سود گزارش شده را کاهش خواهد داد و مالیات بر درآمد را کاهش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Although LIFO presents the least plausible flow of goods for most businesses, many firms use it.
[ترجمه گوگل]اگرچه LIFO کمترین جریان کالا را برای اکثر مشاغل ارائه می دهد، بسیاری از شرکت ها از آن استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]اگرچه LIFO کم ترین جریان قابل قبولی از کالاها را برای بسیاری از شرکت ها ارایه می دهد، اما بسیاری از شرکت ها از آن استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Does Intel use LIFO or FIFO? Where would you find this information?
[ترجمه گوگل]آیا اینتل از LIFO یا FIFO استفاده می کند؟ این اطلاعات را از کجا پیدا می کنید؟
[ترجمه ترگمان]آیا اینتل از FIFO ها یا FIFO استفاده می کند؟ این اطلاعات را از کجا پیدا می کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The stack is a last-in-first-out (LIFO) queue that holds subroutine return addresses, items of data, pointers, and so on.
[ترجمه گوگل]پشته یک صف آخرین در اولین خروجی (LIFO) است که آدرس های بازگشتی زیر روال، آیتم های داده، اشاره گرها و غیره را در خود نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]این دسته یک صف آخری است که در ردیف اول (LIFO)قرار دارد که آدرس های بازگشت زیر روال، آیتم های داده ای، نکات و غیره را در دست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The average cost method is a compromise between LIFO and FIFO.
[ترجمه گوگل]روش هزینه متوسط ​​سازش بین LIFO و FIFO است
[ترجمه ترگمان]روش هزینه متوسط، سازش بین FIFO ها و FIFO ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. However, on the other hand, the use of LIFO during a period of inflation is apt to produce a balance sheet figure for inventory that is far below the current replacement cost of the goods on hand.
[ترجمه گوگل]با این حال، از سوی دیگر، استفاده از LIFO در طول دوره تورم برای تولید رقمی در ترازنامه برای موجودی بسیار مناسب است که بسیار کمتر از هزینه جایگزینی فعلی کالاهای موجود است
[ترجمه ترگمان]با این حال، از سوی دیگر، استفاده از LIFO در طول یک دوره تورم برای تهیه موجودی برگه موجودی برای موجودی که بسیار پایین تر از هزینه جایگزین فعلی کالاها در دست است، مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. No warning is issued in the second scenario because the linker operates in a last-in first-out (LIFO) manner.
[ترجمه گوگل]هیچ اخطاری در سناریوی دوم صادر نمی‌شود، زیرا پیوند دهنده به روش آخرین خروجی اول (LIFO) عمل می‌کند
[ترجمه ترگمان]هیچ هشدار در سناریوی دوم صادر نمی شود چون ارتباط دهنده به روش اول (LIFO)عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It removes the last element in the List[Sentence dictionary], last-in first-out (LIFO) style.
[ترجمه گوگل]این آخرین عنصر در فهرست [Sentence فرهنگ لغت]، سبک آخرین در اولین خروجی (LIFO) را حذف می کند
[ترجمه ترگمان]این روش آخرین عنصر را در فهرست [ واژه نامه جمله ]، آخرین - در سبک اول (LIFO)حذف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This simple design, possible because the data obeys strict LIFO order, means that no complex data structure is needed to track stack contents - a simple pointer to the top of the stack will do.
[ترجمه گوگل]این طراحی ساده، امکان پذیر است زیرا داده ها از دستور LIFO پیروی می کنند، به این معنی است که هیچ ساختار داده پیچیده ای برای ردیابی محتویات پشته مورد نیاز نیست - یک اشاره گر ساده به بالای پشته این کار را انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]این طراحی ساده ممکن است به این دلیل که داده ها از سفارش اکید پیروی می کنند، به این معنی که هیچ ساختار داده ای پیچیده ای برای ردیابی محتویات پشته مورد نیاز نیست - یک اشاره گر ساده تا بالای پشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The difference between the current replacement cost of a company's inventory and the LIFO cost shown in the accounting records.
[ترجمه گوگل]تفاوت بین هزینه جایگزینی فعلی موجودی یک شرکت و هزینه LIFO نشان داده شده در سوابق حسابداری
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین هزینه جایگزین فعلی موجودی شرکت و هزینه LIFO نشان داده شده در سوابق حسابداری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Although this assumption is not in accord with physical movement of merchandise in most business, there is a strong logical argument to support LIFO method.
[ترجمه گوگل]اگرچه این فرض با حرکت فیزیکی کالا در بیشتر مشاغل مطابقت ندارد، استدلال منطقی قوی برای حمایت از روش LIFO وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اگر چه این فرض با حرکت فیزیکی کالا در اغلب کسبوکار همخوانی ندارد، یک استدلال منطقی قوی برای پشتیبانی از روش LIFO وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Perhaps for this reason, many businesses change from FIFO to LIFO.
[ترجمه گوگل]شاید به همین دلیل، بسیاری از مشاغل از FIFO به LIFO تغییر می کنند
[ترجمه ترگمان]شاید به همین دلیل، بسیاری از کسبوکارها از FIFO ها به LIFO تغییر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Threads that block their execution on a completion port are released in last - in - first - out ( LIFO ) order.
[ترجمه گوگل]رشته هایی که اجرای آنها را در یک پورت تکمیل مسدود می کنند به ترتیب آخرین در اولین خروجی (LIFO) منتشر می شوند
[ترجمه ترگمان]Threads که اجرای آن ها بر روی یک درگاه تکمیل را مسدود می کنند، در مرتبه اول (LIFO)آزاد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The LR parsing table excludes the GOTO unit and a LIFO stack is eliminated during a parsing process.
[ترجمه گوگل]جدول تجزیه LR واحد GOTO را حذف می کند و یک پشته LIFO در طول یک فرآیند تجزیه حذف می شود
[ترجمه ترگمان]جدول تفکیک LR واحد GOTO و یک پشته LIFO در طی یک فرآیند تجزیه حذف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Represents a thread - safe last in - first out ( LIFO ) collection.
[ترجمه گوگل]نمایانگر مجموعه ای thread- safe last in- first out (LIFO) است
[ترجمه ترگمان]مجموعه ای از اولین مجموعه (LIFO)را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Last In First Out
موضوع: کامپیوتر
LIFO روشیست که بیشتر پشته های برنامهٔ ریزپردازنده عمل می کنند. آخرین داده یا دستورالعمل در پشته ، اوّل بازیابی می گردد.

تخصصی

[کامپیوتر] علامت اختصاری last-in first out . یک پشته (تعریف 1 ) ؛ ساختار داده یا دستگاه حافظه که از آن اقلام را با ترتیب معکوس در ذخیره ی آنها بازیابی می کنند، بر خلاف FIFO . - اولین صادره از آخرین وارده ؛ به ترتیب عکس ورود Last in First Out

انگلیسی به انگلیسی

• last thing to enter will be the first one to exit; data storage system in which the first thing stored is the last to be retrieved (computers); system of inventory tracking in which the last goods stocked are considered to be the first items sold (business)

پیشنهاد کاربران

LIFO = Last In, First Out
آخرین ورودی، اولین خروجی ( LIFO ) روشی برای ارزیابی موجودی است که فرض می کند آخرین اقلام خریداری شده اولین اقلام فروخته شده هستند.
یعنی این که بهای تمام شده کالای فروخته شده ( COGS ) با استفاده از بهای تمام شده آخرین اقلام موجودی خریداری شده محاسبه می شود.
آخرین ورودی، اولین خروجی

بپرس