1. The boy needs a life-saving transplant operation.
[ترجمه گوگل]این پسر به یک عمل پیوند نجات بخش نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]این پسر به عمل پیوند نجات نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این پسر به عمل پیوند نجات نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The agency has been vilified by some doctors for being unnecessarily slow to approve life-saving drugs.
[ترجمه گوگل]این آژانس توسط برخی از پزشکان به دلیل کندی غیر ضروری در تأیید داروهای نجات دهنده مورد سرزنش قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]این موسسه توسط برخی از پزشکان نادیده گرفته شده است که به طور غیر ضروری برای تایید داروهای نجات بخش زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این موسسه توسط برخی از پزشکان نادیده گرفته شده است که به طور غیر ضروری برای تایید داروهای نجات بخش زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. All of the staff have been trained in lifesaving.
[ترجمه گوگل]همه کارکنان در زمینه نجات غریق آموزش دیده اند
[ترجمه ترگمان]تمام پرسنل میتونن نجات پیدا کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تمام پرسنل میتونن نجات پیدا کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She decided her child should go to America for life-saving treatment.
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت که فرزندش برای درمان نجات بخشی به آمریکا برود
[ترجمه ترگمان]او تصمیم گرفت که فرزندش برای درمان نجات زندگی به آمریکا برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او تصمیم گرفت که فرزندش برای درمان نجات زندگی به آمریکا برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The first indications were that the life-saving operation had gone well.
[ترجمه گوگل]اولین نشانه ها حاکی از آن بود که عملیات نجات جان به خوبی پیش رفته است
[ترجمه ترگمان]نشانه های اولیه حاکی از آن بودند که عملیات نجات به خوبی پیش رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نشانه های اولیه حاکی از آن بودند که عملیات نجات به خوبی پیش رفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Critics maintain excessive regulation can stand in the way of business expansion and faster approval of life-saving drugs.
[ترجمه گوگل]منتقدان معتقدند که مقررات بیش از حد می تواند مانع گسترش تجارت و تایید سریعتر داروهای نجات دهنده باشد
[ترجمه ترگمان]منتقدان، مقررات بیش از حد را حفظ می کنند و می توانند در روش گسترش کسب وکار و تصویب سریع تر مواد مخدر صرفه جویی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]منتقدان، مقررات بیش از حد را حفظ می کنند و می توانند در روش گسترش کسب وکار و تصویب سریع تر مواد مخدر صرفه جویی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Bartlett sells his idea as a lifesaving tonic for the Dole campaign.
[ترجمه گوگل]بارتلت ایده خود را به عنوان یک تونیک نجات دهنده برای کمپین Dole می فروشد
[ترجمه ترگمان]بارتلت از این فکر است که بارتلت برای این اردو کشی از آن استفاده خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بارتلت از این فکر است که بارتلت برای این اردو کشی از آن استفاده خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. And the first indications were that his potential life-saving operation went well.
[ترجمه گوگل]و اولین نشانه ها حاکی از آن بود که عملیات نجات جان او به خوبی پیش رفت
[ترجمه ترگمان]و اولین نشانه های این بود که عملیات نجات جانش به خوبی پیش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و اولین نشانه های این بود که عملیات نجات جانش به خوبی پیش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Instead, they say industry should engage in the debate to promote the life-saving benefits from testing treatments on animals.
[ترجمه گوگل]در عوض، آنها می گویند صنعت باید در این بحث شرکت کند تا مزایای نجات جان حاصل از آزمایش درمان روی حیوانات را ترویج کند
[ترجمه ترگمان]به جای آن، آن ها می گویند که صنعت باید در مباحثات شرکت کند تا مزایای نجات جان حیوانات از آزمایش بر روی حیوانات را ترویج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به جای آن، آن ها می گویند که صنعت باید در مباحثات شرکت کند تا مزایای نجات جان حیوانات از آزمایش بر روی حیوانات را ترویج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It involved another Down's baby, a girl called Alexandra, who required a life-saving operation to remove an intestinal obstruction.
[ترجمه گوگل]این شامل یک نوزاد دیگر داون بود، دختری به نام الکساندرا، که برای رفع انسداد روده نیاز به یک عمل جراحی نجات بخش داشت
[ترجمه ترگمان]ان شامل یک کودک دیگر بود، دختری به نام الکساندرا که به عملیات نجات جانش نیاز داشت تا مانع از انسداد روده ای شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ان شامل یک کودک دیگر بود، دختری به نام الکساندرا که به عملیات نجات جانش نیاز داشت تا مانع از انسداد روده ای شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. But a craft that size would carry alternative life-saving equipment.
[ترجمه گوگل]اما یک کاردستی به این اندازه میتواند تجهیزات نجات جانی جایگزین را حمل کند
[ترجمه ترگمان]اما یک کشتی کوچک می تواند تجهیزات صرفه جویی در زندگی را حمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما یک کشتی کوچک می تواند تجهیزات صرفه جویی در زندگی را حمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. For that he was awarded his first life-saving medal.
[ترجمه گوگل]به همین دلیل او اولین مدال نجات زندگی خود را دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]او اولین مدال نجات خود را دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او اولین مدال نجات خود را دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Rhys was to receive the potentially life-saving operation at the unit before its closure.
[ترجمه گوگل]Rhys قرار بود قبل از بسته شدن، عملیات نجات بالقوه را در واحد دریافت کند
[ترجمه ترگمان]Rhys برای دریافت عملیات نجات بالقوه در واحد قبل از بسته شدن آن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Rhys برای دریافت عملیات نجات بالقوه در واحد قبل از بسته شدن آن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The 59-year-old star needed two life-saving operation to remove blood clots and was left in a deep coma after brain surgery.
[ترجمه گوگل]این ستاره 59 ساله برای از بین بردن لخته های خون به دو عمل نجات دهنده نیاز داشت و پس از جراحی مغز در کمای عمیق رها شد
[ترجمه ترگمان]این ستاره ۵۹ ساله به دو عملیات نجات برای حذف لخته های خون نیاز داشت و پس از جراحی مغز در کما فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این ستاره ۵۹ ساله به دو عملیات نجات برای حذف لخته های خون نیاز داشت و پس از جراحی مغز در کما فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید