بیماری خطرناک. بیماری تهدید کننده زندگی. بیماری کشنده. بیماری مرگ آور
مثال:
It’s exhausting trying to convince yourself that you might have a life - threatening illness.
طاقت فرساست که تلاش کنی خودت را متقاعد کنی که ممکن است یک بیماری خطرناک و کشنده داشته باشی.
مثال:
طاقت فرساست که تلاش کنی خودت را متقاعد کنی که ممکن است یک بیماری خطرناک و کشنده داشته باشی.
بیماری کشنده