life threatening

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: having the potential to kill, as an injury or disease.

- The flu is not normally life-threatening, but can be, especially for elderly people.
[ترجمه گوگل] آنفولانزا به طور معمول تهدید کننده زندگی نیست، اما می تواند به ویژه برای افراد مسن باشد
[ترجمه ترگمان] این بیماری به طور معمول تهدید کننده نیست، بلکه می تواند به ویژه برای افراد مسن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

کشنده
a life - threatening dicease
یک بیماری کشنده
مرگبار
life - threatening combat
مبارزه ی مرگبار
Likely to cause death مترادفش
معنی:کشنده
کشنده
مرگ بار
تهدیدکننده ی حیات
تهدیدکننده ی زندگی
به نقل از فر هنگ پویا:
مهلک
دارای خطر مرگ
مهلک
مرگ آور
به نحوی که جان را به خطر بیاندازد
کشنده
جانکاه
تهدید کننده زندگی
خطرناک
تهدیدزای زندگی، تهدیدزا برای زندگی
جان گیر - تهدید کننده زندگی
تهدیدکننده حیات
کُشنده
، دارای قابلیت تهدید به مرگ
( especially of an illness or injury ) potentially fatal. ( به ویژه یک بیماری یا آسیبی ) که بالقوه مرگبار یا کشنده است.
"cancer is not the only life - threatening condition"
"سرطان تنها وضعیت تهدید کننده زندگی نیست"
life threatening combat نبرد مرگبار - جنگ مرگبار -
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس