• : تعریف: the length of time that an individual of any species lives or can be expected to live. • مشابه: life
جمله های نمونه
1. Men have a shorter lifespan than women.
[ترجمه یه بنده خدا] مردان طول عمر کوتاه تری نسبت به زنان دارند
|
[ترجمه گوگل]طول عمر مردان کمتر از زنان است [ترجمه ترگمان]مردان بیشتر از زنان طول عمر کوتاه تر دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The average human lifespan in the developed countries has increased over the last hundred years.
[ترجمه گوگل]متوسط طول عمر انسان در کشورهای توسعه یافته طی صد سال گذشته افزایش یافته است [ترجمه ترگمان]متوسط عمر انسانی در کشورهای توسعه یافته طی صد سال گذشته افزایش یافته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A 15-year lifespan is not uncommon for a dog.
[ترجمه گوگل]طول عمر 15 ساله برای سگ غیر معمول نیست [ترجمه ترگمان]طول عمر یک سگ ۱۵ ساله غیر معمول نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A TV set has an average lifespan of 11 years.
[ترجمه گوگل]عمر متوسط یک تلویزیون 11 سال است [ترجمه ترگمان]یک مجموعه تلویزیونی متوسط طول عمر ۱۱ سال دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The project's lifespan is estimated at about five years.
[ترجمه گوگل]طول عمر این پروژه حدود پنج سال برآورد شده است [ترجمه ترگمان]طول عمر این پروژه حدود ۵ سال تخمین زده می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Worms have a lifespan of a few months.
[ترجمه گوگل]عمر کرم ها چند ماه است [ترجمه ترگمان]در کرم چند ماه طول می کشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Most boilers have a lifespan of 15 to 20 years.
[ترجمه گوگل]عمر بیشتر بویلرها بین 15 تا 20 سال است [ترجمه ترگمان]اکثر boilers عمر ۱۵ تا ۲۰ سال دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Although humans may have the longest lifespan of any mammal, giant tortoises have the longest recorded lives among vertebrates.
[ترجمه گوگل]اگرچه انسان ها ممکن است طولانی ترین طول عمر را در میان پستانداران داشته باشند، لاک پشت های غول پیکر طولانی ترین عمر ثبت شده را در بین مهره داران دارند [ترجمه ترگمان]اگر چه انسان ها ممکن است بیش ترین طول عمر هر پستاندار را داشته باشند، اما tortoises غول پیکر طولانی ترین زندگی ثبت شده در مهره داران را دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The relatively short human lifespan is thus put in a clearer biological perspective.
[ترجمه گوگل]بنابراین، طول عمر نسبتاً کوتاه انسان در چشم انداز بیولوژیکی واضح تری قرار می گیرد [ترجمه ترگمان]بنابراین طول عمر نسبتا کوتاه انسان در یک دیدگاه بیولوژیکی روشن تر بیان می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This places an upper limit on our lifespan.
[ترجمه گوگل]این یک محدودیت برای طول عمر ما قرار می دهد [ترجمه ترگمان]این یک حد بالایی در طول عمر ما است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This term relates to the effect upon natural lifespan of a decrease in premature mortality.
[ترجمه گوگل]این اصطلاح به تأثیر کاهش مرگ و میر زودرس بر طول عمر طبیعی مربوط می شود [ترجمه ترگمان]این عبارت به تاثیر بر طول عمر طبیعی کاهش مرگ و میر زود هنگام مربوط می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Saltwater fish have a shorter lifespan in the aquarium.
[ترجمه گوگل]ماهی های آب شور در آکواریوم عمر کوتاه تری دارند [ترجمه ترگمان]ماهی Saltwater دارای طول عمر کوتاه تر در آکواریوم است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Not an acceptable lifespan in my opinion.
[ترجمه گوگل]از نظر من طول عمر قابل قبولی نیست [ترجمه ترگمان]یک عمر قابل قبول در نظر من نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The lifespan of cetaceans varies among species, the larger species generally living longer.
[ترجمه گوگل]طول عمر سیتاسیان در بین گونه ها متفاوت است، گونه های بزرگتر معمولاً طولانی تر زندگی می کنند [ترجمه ترگمان]طول عمر of در میان گونه ها متفاوت است، گونه های بزرگ تر عموما بیشتر عمر می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. This debate as to whether the human lifespan is indeed finite remains unresolved.
[ترجمه گوگل]این بحث در مورد اینکه آیا عمر انسان واقعاً محدود است یا خیر حل نشده باقی مانده است [ترجمه ترگمان]این بحث در مورد اینکه آیا طول عمر انسان در واقع محدود است، حل نشده باقی می ماند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[عمران و معماری] دوره عمر [بهداشت] طول عمر
انگلیسی به انگلیسی
• number of years that an animal or plant is expected to live number of years that an animal or plant is expected to live the lifespan of a person, animal, or plant is the period of time during which they are alive. the lifespan of a product, organization, or idea is the period of time during which it exists or is used.
پیشنهاد کاربران
درازای عمر دیرزیستی قدمت
طول عمر هر موجود زنده و یا اشیا.
در بعضی جاها به معنای "طول دوره" هم استفاده میشه
چرخه زندگی
عمر مفید ( انسان یا حیوان )
به معنای طول عمر
گستره زندگی
گذر عمر گذر زندگی من این معنی هارو پیشنهاد کردم امیدوارم موفق باشین دوستان و هموطنان عزیزم