1. A life force indwells in nature.
[ترجمه گوگل]یک نیروی حیات در طبیعت ساکن است
[ترجمه ترگمان]نیروی زندگی در طبیعت بو جود می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. But as much life force as possible must be restored to the preclear to make the case work well.
[ترجمه گوگل]اما باید تا آنجا که ممکن است نیروی حیاتی به پرکلیر بازگردانده شود تا پرونده به خوبی کار کند
[ترجمه ترگمان]اما همان طور که ممکن است نیروی زندگی تا آنجا که ممکن است به the بازگردانده شود تا کار را به خوبی انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Fire is the life force and animator which enlivens the dream.
[ترجمه گوگل]آتش نیروی حیات و انیماتور است که رویا را زنده می کند
[ترجمه ترگمان]آتش نیروی زندگی و انیمیشن ساز است که خواب را خراب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Are God, Jesus and a universal life force equivalent?
[ترجمه گوگل]آیا خدا، عیسی و یک نیروی حیات جهانی معادل هستند؟
[ترجمه ترگمان]آیا خدا و عیسی و یک نیروی زندگی جهانی برابر هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He looked very ill—his life force seemed to have drained away.
[ترجمه گوگل]او بسیار بیمار به نظر می رسید - به نظر می رسید که نیروی زندگی او از بین رفته است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که او خیلی مریض به نظر می رسید - انگار نیروی زندگی او از بین رفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Prana shakti, the life force, and manas shakti, the mental force, are the two fundamental creators.
[ترجمه گوگل]پرانا شاکتی، نیروی حیات، و ماناس شاکتی، نیروی ذهنی، دو خالق اساسی هستند
[ترجمه ترگمان]Prana shakti، نیروی زندگی و ماناس shakti، نیروی ذهنی، دو creators اساسی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The best resistance to expansion and contraction, long life force.
[ترجمه گوگل]بهترین مقاومت در برابر انبساط و انقباض، نیروی عمر طولانی
[ترجمه ترگمان]بهترین مقاومت برای توسعه و انقباض، نیروی زندگی طولانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The pressure of city life force him to move to the country.
[ترجمه گوگل]فشار زندگی شهری او را مجبور به مهاجرت به کشور می کند
[ترجمه ترگمان]فشار زندگی شهری او را وادار به نقل مکان به کشور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Therefore, having a strong life force is important.
[ترجمه گوگل]بنابراین داشتن نیروی حیاتی قوی مهم است
[ترجمه ترگمان]بنابراین داشتن یک نیروی زندگی قوی مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The life force is vigorous. The delight that accompanies it counter - balances all pains and hardships, that confront men.
[ترجمه گوگل]نیروی حیات قوی است لذتی که با آن همراه است، تمام دردها و سختیها را متعادل میکند که با انسان مواجه میشود
[ترجمه ترگمان]نیروی حیات قوی است شادی همراه با آن، همه دردها و سختی ها را کنار می زند، که با مردان رو به رو می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. They view sexual energy as a divine, all-encompassing life force that sleeps within the individual, permeates the universe, and affects everything we do from birth to death.
[ترجمه گوگل]آنها انرژی جنسی را به عنوان یک نیروی حیاتی الهی و فراگیر می بینند که در درون فرد می خوابد، در کائنات نفوذ می کند و بر هر کاری که از تولد تا مرگ انجام می دهیم تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]آن ها انرژی جنسی را یک نیروی زندگی یکپارچه و فراگیر می دانند که در درون فرد می خوابد، به جهان نفوذ می کند، و هر کاری که ما از تولد تا مرگ انجام می دهیم را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. There is a Universal Life Force Energy that flows through all living organisms.
[ترجمه گوگل]یک انرژی نیروی حیات جهانی وجود دارد که در تمام موجودات زنده جریان دارد
[ترجمه ترگمان]یک انرژی نیروی زندگی جهانی وجود دارد که از طریق تمام موجودات زنده جریان می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Freedom has always been the life force of Western civilization.
[ترجمه گوگل]آزادی همواره نیروی حیاتی تمدن غرب بوده است
[ترجمه ترگمان]آزادی همواره نیروی زندگی تمدن غربی بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. It bring us into harmony with the Universal Life Force Energy.
[ترجمه گوگل]ما را با انرژی نیروی حیات جهانی هماهنگ می کند
[ترجمه ترگمان]این امر ما را به هماهنگی با نیروی جهانی نیروی زندگی می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید