• (1)تعریف: the continuous changes undergone by an organism in its development from its earliest stage until it is able to reproduce.
• (2)تعریف: a series of such changes.
جمله های نمونه
1. The dormant period is another stage in the life cycle of the plant.
[ترجمه گوگل]دوره خواب یکی دیگر از مراحل چرخه زندگی گیاه است [ترجمه ترگمان]دوره خفته مرحله دیگری در چرخه زندگی گیاه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Beetles undergo a complete metamorphosis in their life cycle.
[ترجمه گوگل]سوسک ها در چرخه زندگی خود دچار دگردیسی کامل می شوند [ترجمه ترگمان]beetles دست خوش نوعی دگردیسی کامل در چرخه زندگی خود می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Each new product would have a relatively long life cycle.
[ترجمه گوگل]هر محصول جدید یک چرخه عمر نسبتا طولانی خواهد داشت [ترجمه ترگمان]هر محصول جدید یک چرخه عمر نسبتا طولانی خواهد داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Ostertagia ostertagi O. ostertagi has a direct life cycle.
[ترجمه گوگل]Ostertagia ostertagi O ostertagi یک چرخه زندگی مستقیم دارد [ترجمه ترگمان]Ostertagia ostertagi O ostertagi یک چرخه زندگی مستقیم دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Some swear by the techniques of Life Cycle Assessment, whilst others see it as a crude substitute for sound judgment.
[ترجمه marie] برخی از مردم اعتقادی کامل به ارزیابی چرخه ی حیات دارند، درصورتی که از نظر برخی دیگر، این مسئله با عقل جور درنمی آید.
|
[ترجمه گوگل]برخی به تکنیک های ارزیابی چرخه زندگی سوگند یاد می کنند، در حالی که برخی دیگر آن را جایگزینی خام برای قضاوت صحیح می دانند [ترجمه ترگمان]برخی به وسیله تکنیک های ارزیابی چرخه زندگی قسم می خورند، در حالی که برخی دیگر آن را به عنوان جانشین خام برای قضاوت صدا تلقی می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. As with every other aspect of the desert life cycle, time is of the essence.
[ترجمه گوگل]مانند هر جنبه دیگری از چرخه زندگی بیابان، زمان از اهمیت بالایی برخوردار است [ترجمه ترگمان]مانند هر جنبه از چرخه حیات بیابانی، زمان از ذات است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Their life cycle is much like that of ferns.
[ترجمه گوگل]چرخه زندگی آنها بسیار شبیه به چرخه زندگی سرخس است [ترجمه ترگمان]چرخه زندگی آن ها بسیار شبیه به سرخس ها است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In its life cycle the parasite exists in two forms or stages: cysts and trophozoites.
[ترجمه گوگل]انگل در چرخه زندگی خود به دو شکل یا مرحله وجود دارد: کیست و تروفوزوئیت [ترجمه ترگمان]در چرخه زندگی این انگل به دو شکل و یا چند مرحله وجود دارد: کیست و trophozoites [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Even within a species, different parts of the life cycle illustrate the association.
[ترجمه گوگل]حتی در یک گونه، بخشهای مختلف چرخه زندگی این ارتباط را نشان میدهد [ترجمه ترگمان]حتی درون یک گونه، بخش های مختلف چرخه زندگی این انجمن را نشان می دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In the past, death struck right through the life cycle.
[ترجمه گوگل]در گذشته، مرگ مستقیماً در چرخه زندگی رخ می داد [ترجمه ترگمان]در گذشته، مرگ از طریق چرخه حیات درست شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There is a predictable life cycle to the enjoyment of wealth by a particular sector as a result of technological gains.
[ترجمه گوگل]یک چرخه زندگی قابل پیش بینی برای لذت بردن از ثروت توسط یک بخش خاص در نتیجه دستاوردهای تکنولوژیکی وجود دارد [ترجمه ترگمان]یک چرخه زندگی قابل پیش بینی برای لذت بردن از ثروت توسط یک بخش خاص به عنوان نتیجه ای از دستاوردهای تکنولوژیکی وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Like most butterflies they share the same basic life cycle.
[ترجمه گوگل]مانند بسیاری از پروانه ها، چرخه زندگی اولیه یکسانی دارند [ترجمه ترگمان]مانند بیشتر پروانه ها، آن ها یک چرخه زندگی ابتدایی را به اشتراک می گذارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. However, the complex life cycle and the effects of the virus on the immune system make this a very difficult task.
[ترجمه گوگل]با این حال، چرخه زندگی پیچیده و اثرات ویروس بر سیستم ایمنی، این کار را بسیار دشوار می کند [ترجمه ترگمان]اما چرخه حیات پیچیده و اثرات ویروس بر سیستم ایمنی این کار را بسیار دشوار می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Both free-living and parasitic phases of the life cycle are similar to those of the bovine species.
[ترجمه گوگل]هر دو مرحله زندگی آزاد و انگلی چرخه زندگی مشابه گونه های گاو است [ترجمه ترگمان]هر دو فاز عاری از زندگی و انگل چرخه زندگی شبیه به انواع گونه های گاوی هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Stage by stage, the whole complex life cycle of the parasite was worked out.
[ترجمه گوگل]مرحله به مرحله، کل چرخه زندگی پیچیده انگل بررسی شد [ترجمه ترگمان]مرحله به مرحله، کل چرخه حیات پیچیده این انگل به کار گرفته شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
دوره زندگی (اسم)
lifetime, life cycle, life history
تخصصی
[کامپیوتر] چرخه دوام . [بهداشت] چرخه زندگی [صنعت] چرخه حیات - در مدیریت پروژه چرخه حیات پروژه است که نمایانگر مراحل اصلی و قدم های عمده در اجرای پروژه از شروع تا پایان آن می باشد. [آب و خاک] چرخه حیات
انگلیسی به انگلیسی
• progression of the various stages of life of an organism (initial formation, growth, development, maturation, and death) the life-cycle of an animal or plant is the series of changes it passes through from the beginning of its life until its death.
پیشنهاد کاربران
[عمومی] چرخه زندگی [زیست شناسی] چرخه زندگی زیستی [حسابداری] چرخه تولید محصول
عمر سازمان عمر پروژه
life cycle ( مدیریت ) واژه مصوب: چرخة عمر تعریف: سیر حیات سازمان که به طور معمول شامل چهار مرحلة شکل گیری ( birth or incorporation ) و رشد ( initial growth ) و بلوغ ( expansion ) و افول ( decline ) است
دوران حیات، چرخه حیات، زیست چرخ
طول عمر، دوره زندگی
چرخه حیات
دوره زندگی چرخه حیات طول عمر عمر پروژه مدت زمان احداث
در حسابداری صنعتی ( بهای تمام شده ) عمدتا به معنی چرخه تولید و ایجاد محصول