lieutenant governor

/luːˈtenəntˈɡəvərnər//lefˈtenəntˈɡʌvənə/

معنی: معاون فرماندار، نایب الحکومه
معانی دیگر: (در ایالات امریکا) معاون فرماندار، امر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: lieutenant governorship (n.)
(1) تعریف: in the United States, an elected official of a state who ranks just below the governor and who assumes the governor's position in the event of the latter's absence or death.

(2) تعریف: in Canada, the official head of the government of a province, appointed to that post by the governor general.

جمله های نمونه

1. He later served as lieutenant governor and a brief stint as the unpopular governor of Massachusetts.
[ترجمه گوگل]او بعداً به عنوان ستوان فرماندار و مدت کوتاهی به عنوان فرماندار نامحبوب ماساچوست خدمت کرد
[ترجمه ترگمان]او بعدها به عنوان نایب فرماندار و دوره کوتاهی به عنوان فرماندار منفور ماساچوست کار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. No one pictured a lieutenant governor with a disability when Queen's Park was built.
[ترجمه گوگل]وقتی پارک کوئینز ساخته شد، هیچ کس یک فرماندار با معلولیت را تصویر نکرد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که پارک ملکه ساخته شد، هیچ کس یک فرماندار با معلولیت را به تصویر نکشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Lieutenant Governor Jim Guy Tucker, House Speaker John Lipton, and Senate President Jerry Bookout assured me they would take care of the state in my absence.
[ترجمه گوگل]معاون فرماندار جیم گای تاکر، جان لیپتون رئیس مجلس نمایندگان و جری بوکوت رئیس سنا به من اطمینان دادند که در غیاب من از ایالت مراقبت خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]آقای فرماندار \"جیم گای\"، سخنگوی مجلس، جان Lipton، و جری Bookout، رئیس جمهور سنا، به من اطمینان دادند که در غیاب من از دولت مراقبت خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Palin will hand power to her deputy, lieutenant governor Sean Parnell.
[ترجمه گوگل]پیلین قدرت را به معاون خود، ستوان فرماندار شان پارنل واگذار خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]پالین قدرت خود را به معاونش، سین Parnell، واگذار خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Thornburgh had dispatched his Lieutenant Governor, William Scranton, to Three Mile Island to bring back a first-hand assessment.
[ترجمه گوگل]تورنبرگ، معاون فرماندار خود، ویلیام اسکرانتون، را به جزیره تری مایل اعزام کرده بود تا ارزیابی دست اول را ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]Thornburgh ستوان his، ویلیام Scranton را به جزیره سه مایل انتقال داده بود تا یک ارزیابی دست اول را برگرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Appearing on the same broadcast, Illinois Lieutenant Governor Pat Quinn described Blagojevich as a man who became increasingly isolated during his time in office.
[ترجمه گوگل]پت کوین، معاون فرماندار ایلینوی، با حضور در همان برنامه، بلاگویویچ را مردی توصیف کرد که در طول دوران ریاستش به طور فزاینده ای منزوی شد
[ترجمه ترگمان]پت کوین، فرماندار ایلینویز در همان برنامه، Blagojevich را به عنوان مردی توصیف کرد که به طور فزاینده ای در زمان ریاست جمهوری خود منزوی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Carol Molnau, Lieutenant Governor of Minnesota, Commissioner of the Minnesota Department of Transportation.
[ترجمه گوگل]کارول مولنائو، معاون فرماندار مینه سوتا، کمیسر اداره حمل و نقل مینه سوتا
[ترجمه ترگمان]کارول Molnau، ستوان Governor مینه سوتا، کمیسر بخش حمل ونقل مینه سوتا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As Lieutenant Governor of Pennsylvania during the Three Mile Island crisis, William Scranton III observed and experienced much of that pervasive fear.
[ترجمه گوگل]ویلیام اسکرانتون سوم به عنوان ستوان فرماندار پنسیلوانیا در طول بحران جزیره سه مایل، بسیاری از این ترس فراگیر را مشاهده و تجربه کرد
[ترجمه ترگمان]به عنوان فرماندار پنسیلوانیا در طی بحران جزیره سه مایلی، ویلیام Scranton سوم مشاهده کرد و بیشتر آن ترس فراگیر را تجربه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Following Blagojevich's removal, Lieutenant Governor Pat Quinn quickly was sworn into office as the new Illinois governor.
[ترجمه گوگل]پس از برکناری بلاگویویچ، ستوان فرماندار پت کوین به سرعت به عنوان فرماندار جدید ایلینویز سوگند یاد کرد
[ترجمه ترگمان]پس از حذف Blagojevich، آقای فرماندار پت کوین به سرعت به عنوان فرماندار جدید ایلینویز سوگند یاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In 198 at the age of thirty-seven, John Wade was elected lieutenant governor.
[ترجمه گوگل]در سال 198 در سن سی و هفت سالگی، جان وید به عنوان ستوان فرماندار انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۸ سالگی در سن سی و هفت سالگی، جان وید به عنوان معاون فرماندار انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An unscientific poll of my friends revealed that no one knew who the lieutenant governor was.
[ترجمه گوگل]یک نظرسنجی غیرعلمی از دوستانم نشان داد که هیچ کس نمی داند معاون فرماندار کیست
[ترجمه ترگمان]یک نظر غیر علمی غیر علمی از دوستان من آشکار کرد که هیچ کس نمی داند فرمانده هنگ کیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Three years as a legislative liaison, six years in the state senate, four tedious years as lieutenant governor.
[ترجمه گوگل]سه سال به عنوان رابط قانونگذاری، شش سال در سنای ایالت، چهار سال خسته کننده به عنوان معاون فرماندار
[ترجمه ترگمان]سه سال به عنوان رابط گذاری، شش سال در مجلس سنای ایالتی، چهار سال خسته کننده به عنوان فرمانده ستوان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Scranton's visit to Three Mile Island did not signal the end of the crisis, but it did remove some of the haunting mystery of the event for the Lieutenant Governor and those he worked with.
[ترجمه گوگل]بازدید اسکرانتون از جزیره تری مایل نشان دهنده پایان بحران نبود، اما بخشی از رمز و راز غم انگیز این رویداد را برای ستوان فرماندار و کسانی که با آنها کار می کرد حذف کرد
[ترجمه ترگمان]دیدار Scranton از جزیره سه مایل پایان بحران را نشان نداد، اما برخی از معمای مرموز این رویداد برای نایب فرماندار و کسانی که با آن ها کار می کرد را حذف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. After two terms in office, she earned statewide recognition by pursuing the nomination for lieutenant governor — which she lost by only 000 votes.
[ترجمه گوگل]پس از دو دوره ریاست جمهوری، او با پیگیری نامزدی ستوان فرماندار - که تنها با 000 رای از دست داد - در سراسر ایالت به رسمیت شناخته شد
[ترجمه ترگمان]بعد از دو دوره در اداره، او با دنبال کردن کاندید شدن برای نایب فرماندار در ایالت به رسمیت شناخته شد - که تنها با ۰۰۰ رای از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I also won the caucuses in Hawaii, thanks to Governor John Waihee, and in Missouri, where Lieutenant Governor Mel Carnahan endorsed me, despite having his own primary campaign for governor.
[ترجمه گوگل]من همچنین به لطف فرماندار جان وایهی در هاوایی و در میسوری که معاون فرماندار مل کارناهان از من حمایت کرد، علیرغم اینکه کمپین اولیه خود را برای فرمانداری داشت، پیروز شدم
[ترجمه ترگمان]همچنین به خاطر فرماندار جان Waihee، فرماندار میسوری، و در میسوری، جایی که فرماندار مل Carnahan با وجود اینکه کمپین اصلی خود را برای فرماندار گذرانده است، مرا تایید کرد، در هاوایی پیروز شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

معاون فرماندار (اسم)
lieutenant governor

نایب الحکومه (اسم)
lieutenant governor

پیشنهاد کاربران

معاون فرماندار
مقام حکومتی
The lieutenant governor can work hand and glove with the new administration to make sure that the right bills get put forward

بپرس