lieutenant colonel

/luːˈtenəntˈkɜːrnl̩//lefˈtenəntˈkɜːnl̩/

معنی: سرهنگ دوم، ناخدا دوم
معانی دیگر: (ارتش) سرهنگ دوم، نایب سرهنگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a U.S. military officer whose rank is above that of major and below that of colonel.

جمله های نمونه

1. A lieutenant colonel ranks above a major.
[ترجمه محمد] درجه سرهنگ دوم بالا تر از درجه سرگرد است
|
[ترجمه گوگل]یک سرهنگ درجه یک بالاتر از سرگرد است
[ترجمه ترگمان]درجه سرهنگی بالاتر از یک سرگرد درجه یک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He's a retired Lieutenant Colonel and a bit of a martinet.
[ترجمه گوگل]او یک سرهنگ بازنشسته و کمی مارتینتی است
[ترجمه ترگمان]او یک ستوان بازنشسته سرهنگ و یک تکه چوب خشک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. One 12-year-old boy arrived, claiming to be a lieutenant colonel.
[ترجمه گوگل]یک پسر 12 ساله آمد و ادعا کرد که سرهنگ دوم است
[ترجمه ترگمان]یک پسر ۱۲ ساله وارد شد و ادعا کرد که یک سرهنگ دوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He had been a lieutenant colonel in public relations in Baltimore.
[ترجمه گوگل]او سرهنگ دوم روابط عمومی در بالتیمور بود
[ترجمه ترگمان]در روابط اجتماعی در بالتیمور، سرهنگ دوم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He found the lieutenant colonel, although only touching fifty, almost impossibly grand.
[ترجمه گوگل]او سرهنگ دوم را پیدا کرد، اگرچه فقط پنجاه را لمس کرد، تقریباً غیرممکن بود
[ترجمه ترگمان]سرهنگ دوم را پیدا کرد، هرچند که تقریبا پنجاه سال داشت، تقریبا به طرز فجیعی بزرگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The middle ranks include Senior Colonel, Colonel, Lieutenant Colonel, and Major.
[ترجمه گوگل]رده های میانی شامل سرهنگ ارشد، سرهنگ، سرهنگ دوم و سرگرد است
[ترجمه ترگمان]صفوف وسطی شامل سرهنگ دوم سرهنگ دوم سرهنگ دوم سرهنگ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Junior specialized technical officers: specialized technical reserve Lieutenant Colonel, Major, Captain, Lieutenant or Second Lieutenant.
[ترجمه گوگل]افسران فنی تخصصی جوان: ذخیره تخصصی فنی سرهنگ، سرگرد، کاپیتان، ستوان یا ستوان دوم
[ترجمه ترگمان]افسران فنی متخصص فنی: ستوان یکم متخصص فنی متخصص، سرهنگ، کاپیتان، ستوان، ستوان دوم ستوان دوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The battalion had a new commander : Lieutenant Colonel William F. Harris, 3 Naval Academy 193 who had taken over from Major Roach on 11 November.
[ترجمه گوگل]این گردان دارای یک فرمانده جدید بود: سرهنگ دوم ویلیام اف
[ترجمه ترگمان]این گردان یک فرمانده جدید داشت: ستوان سرهنگ ویلیام اف هریس، ۳ آکادمی نیروی دریایی (۱۹۳)که در ۱۱ نوامبر گذشته از روچ، روچ را دریافت کرد،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. During the Spanish-American War, Roosevelt was lieutenant colonel of the Rough Rider Regiment, which he led on a charge at the battle of San Juan.
[ترجمه گوگل]در طول جنگ اسپانیا و آمریکا، روزولت سرهنگ دوم هنگ راف رایدر بود که در نبرد سن خوان رهبری آن را برعهده داشت
[ترجمه ترگمان]در طول جنگ اسپانیا - آمریکا، روزولت ستوان یکم هنگ سوار Rough بود که او را به اتهام نبرد سان خوان هدایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. His second in command, Lieutenant Colonel Clint Jones, seemed more conservative and skeptical of me, but we had a pleasant talk about his daughter, whom I had known and liked in Washington.
[ترجمه گوگل]دومين فرمانده او، سرهنگ كلينت جونز، محافظه‌كارتر به نظر مي‌رسيد و نسبت به من بدبين بود، اما درباره دخترش كه در واشنگتن مي‌شناختم و دوستش داشتم، صحبت خوشايندي داشتيم
[ترجمه ترگمان]دوم، ستوان، سرهنگ کلینت جونز، از من محافظه کار و شکاک به نظر می رسید، اما در مورد دخترش، که من در واشنگتن می شناختم صحبت خوبی داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The commanding officer of Australia's Overwatch Battle Group, Lieutenant Colonel Chris Websdane, told the departing soldiers that their mission had been a success.
[ترجمه گوگل]افسر فرمانده گروه نبرد Overwatch استرالیا، سرهنگ دوم کریس وبسدان، به سربازان در حال خروج گفت که ماموریت آنها موفقیت آمیز بوده است
[ترجمه ترگمان]افسر فرمانده گروه نبرد overwatch استرالیا، سرهنگ سرهنگ کریس Websdane، به سربازان ترک گفت که ماموریت آن ها موفقیت آمیز بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Lieutenant Colonel Eichmann is a remote evil name only whispered.
[ترجمه گوگل]سرهنگ دوم آیشمن یک نام شیطانی از راه دور است که فقط زمزمه می شود
[ترجمه ترگمان]سرهنگ جولی ان فقط یک اسم شیطانی است که فقط زیر لب زمزمه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Air Force lieutenant colonel Mayaw Vuyu, of Amis extraction, has designed the world's first infrared chin-up bar training device.
[ترجمه گوگل]سرهنگ نیروی هوایی Mayaw Vuyu، از شرکت Amis استخراج، اولین دستگاه آموزشی مادون قرمز چانه بالا را طراحی کرده است
[ترجمه ترگمان]نیروی هوایی سرهنگ دوم Mayaw Vuyu، از استخراج Amis، اولین سیستم تمرین مادون قرمز جهان را طراحی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Lieutenant Colonel McSally commands twenty - seven aircraft and more than sixty crew members.
[ترجمه گوگل]سرهنگ مک سالی بیست و هفت هواپیما و بیش از شصت خدمه را فرماندهی می کند
[ترجمه ترگمان]ستوان سرهنگ McSally فرماندهی بیست و هفت هواپیما و بیش از شصت نفر خدمه را بر عهده دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Lieutenant Colonel Frank Slade: But not a 6 snitch.
[ترجمه گوگل]سرهنگ سرهنگ فرانک اسلید: اما نه یک 6 اسنیچ
[ترجمه ترگمان]\"سرهنگ سرهنگ\" فرانک اسلید - اما نه یه خبرچین معمولی -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سرهنگ دوم (اسم)
lieutenant colonel

ناخدا دوم (اسم)
lieutenant colonel

انگلیسی به انگلیسی

• military rank in the united states armed forces that is below colonel and above major; one who holds the rank of lieutenant colonel

پیشنهاد کاربران

مثال:
He was a lieutenant colonel or a major, I don't remember exactly.
او یک �سرهنگ دوم� بود یا سرگرد الان دقیقا یادم نیست.
سرهنگ دوم، ناخدا دوم
ترتیب درجه های نظامی:
recruit / private E - 1 سرباز صفر
private E - 2 سرباز دوم
private first class سرباز یکم
specialist / corporal سرجوخه
sergeant گروهبان سوم
staff sergeant گروهبان دوم
...
[مشاهده متن کامل]

sergeant first class گروهبان یکم
master sergeant / first sergeant استوار دوم
sergeant major استوار یکم
third lieutenant ستوان سوم
second lieutenant ستوان دوم
first lieutenant ستوان یکم
captain سروان
major سرگرد
lieutenant colonel سرهنگ دوم
colonel سرهنگ تمام
second brigadier general سرتیپ دوم
brigadier general سرتیپ
major general سرلشگر
lieutenant general سپهبد
general / full general ارتشبد
منبع: سایت chimigan. com

بپرس