lieutenancy

/lefˈtenənsi//lefˈtenənsi/

معنی: درجه ستوانی، نیابت، ناوبانی، قلمرو ستوانی
معانی دیگر: نظ درجه ستوانی

جمله های نمونه

1. The lord lieutenancy was originally devised by the Tudors as a means of internal security.
[ترجمه گوگل]لرد ستوان در ابتدا توسط تودورها به عنوان وسیله ای برای امنیت داخلی ابداع شد
[ترجمه ترگمان]لرد lieutenancy در اصل به عنوان وسیله ای برای امنیت داخلی طراحی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He says: The lieutenancy of bush-administration returns remnant one year, present superintendency strength is relative weaker.
[ترجمه گوگل]او می گوید: ستوان اداره بوش یک سال باقی مانده است، قدرت سرپرستی فعلی نسبتا ضعیف تر است
[ترجمه ترگمان]او می گوید: باقی مانده های حکومت بوش - دولت در یک سال باقی مانده و قدرت superintendency نسبت به هم ضعیف تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. King thunder thunder is between lieutenancy, more it is business of responsible and wireless appreciation.
[ترجمه گوگل]رعد و برق پادشاه بین ستوانی است، بیشتر کار قدردانی مسئولانه و بی سیم است
[ترجمه ترگمان]رعد و برق شاه بین lieutenancy است، و بیشتر به خاطر مسئولیت پذیری و قدردانی بی سیم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. That day, the inaugural ceremony of 2 lieutenancy is in American president Bushendi Washington is held.
[ترجمه گوگل]در آن روز مراسم تحلیف ستوان 2 در واشنگتن بوشندی رئیس جمهور آمریکا برگزار می شود
[ترجمه ترگمان]در آن روز مراسم افتتاحیه ۲ lieutenancy در Bushendi واشنگتن برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There are occasional signs of attempts by Downing Street to infiltrate a new type of person into the ranks of the lieutenancy.
[ترجمه گوگل]گاه نشانه هایی از تلاش های داونینگ استریت برای نفوذ نوع جدیدی از افراد به صفوف ستوان دیده می شود
[ترجمه ترگمان]نشانه هایی از تلاش در خیابان داونینگ برای نفوذ به نوع جدیدی از فرد در صفوف \"lieutenancy\" وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Board of directors of golden hill software thankses to the contribution inside its lieutenancy.
[ترجمه گوگل]هیئت مدیره نرم افزار گلدن هیل با تشکر از مشارکت در داخل ستوان آن
[ترجمه ترگمان]هیات مدیران نرم افزار تپه طلایی به سهم خود در داخل lieutenancy کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some cadres are eager to be in short-term gain perhaps gives inside lieutenancy .
[ترجمه گوگل]برخی از کادرها مشتاق هستند که در کوتاه مدت به دست بیاورند، شاید در داخل ستوانی می دهد
[ترجمه ترگمان]بعضی از کادر مشتاق هستند که در کوتاه مدت بودن، شاید به lieutenancy دست یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Actually the board of directors does not have special obligation to my lieutenancy, because want to control and buy overall situation, I should continue to work in sina for certain.
[ترجمه گوگل]در واقع هیأت مدیره تعهد خاصی در قبال ستوان من ندارد، چون بخواهم وضعیت کلی را کنترل و بخرم، باید به طور قطعی به کار در سینا ادامه دهم
[ترجمه ترگمان]در واقع هییت مدیران ملزم به کنترل و خرید شرایط کلی نیستند، من باید به طور حتم به کار در سینا ادامه دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Laura. Bush had realized the influence in him hand greatly, as Bushendi of 2 lieutenancy position firm, laura showed an object to ask for gradually ' the ascendancy like queen ' the demand of dress.
[ترجمه گوگل]لورا بوش نفوذ در دست خود را به شدت متوجه شده بود، به عنوان بوشندی از 2 شرکت موقعیت ستوان، لورا یک شی نشان داد که به تدریج تقاضای لباس "تعالی مانند ملکه" را بکند
[ترجمه ترگمان]لو را بوش تا حد زیادی نفوذ در دست او را به عنوان Bushendi از شرکت موضع ۲ lieutenancy دریافته بود، laura یک شی را نشان داد که تقاضا کرد به تدریج این سلطه را مانند ملکه مد نظر بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

درجه ستوانی (اسم)
lieutenancy

نیابت (اسم)
representation, subrogation, lieutenancy, officiacion

ناوبانی (اسم)
lieutenancy

قلمرو ستوانی (اسم)
lieutenancy

انگلیسی به انگلیسی

• rank or commission of lieutenant (military); position or duties of a lieutenant

پیشنهاد کاربران

بپرس