lief

/ˈliːf//liːf/

متمایل، خواهان، (قدیمی)، عزیز، محبوب، ارجمند، گرانبها، مطبوع، دلپذیر، مطلوب، مایل، اماده، از روی میل، محبوبه

جمله های نمونه

1. would (or had) as lief
با کمال میل

2. I would as lief go there as anything .
[ترجمه گوگل]من مثل هر چیزی دوست دارم به آنجا بروم
[ترجمه ترگمان]من می خوام به عنوان چیزی به اونجا برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Today is the best day of your lief, because yesterday was and tomorrow may only be.
[ترجمه گوگل]امروز بهترین روز زندگی شماست، زیرا دیروز بود و فردا فقط ممکن است باشد
[ترجمه ترگمان]امروز بهترین روز of است، چون دیروز بود و فردا ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I had as lief go there as anywhere.
[ترجمه گوگل]من مثل هرجای دیگری به آنجا رفتم
[ترجمه ترگمان]من هم همان طور که هر جا می رفتم، به آنجا می رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As for us, we would as lief Simonize our grandmother as personalize our writing.
[ترجمه گوگل]در مورد ما، همانطور که نوشته هایمان را شخصی سازی می کنیم، مادربزرگ خود را شبیه سازی می کنیم
[ترجمه ترگمان]اما در مورد ما، ما به عنوان شخصی از مادربزرگم به عنوان شخصی برای شخصی کردن our استفاده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As lief have a child to a rabbit!
[ترجمه گوگل]برای خرگوش فرزندی داشته باش!
[ترجمه ترگمان]همان طور که من یک بچه برای خرگوش دارم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Let lief beautiful like summer flowers and death like autumn leaves.
[ترجمه گوگل]بگذار زندگی مثل گل های تابستان زیبا باشد و مرگ مثل برگ های پاییزی
[ترجمه ترگمان]بگذارید مثل برگ های تابستانی و مرگ مثل برگ های پاییزی زیبا باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was his be- lief that men lived senseless lives.
[ترجمه گوگل]اعتقاد او این بود که مردها زندگی بیهوده ای دارند
[ترجمه ترگمان]این کار او بود که مردان در زندگی بی معنی زندگی می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It reminds me of my college lief .
[ترجمه گوگل]من را به یاد دروغ دانشگاهی ام می اندازد
[ترجمه ترگمان]منو یاد دانشگاه my میندازه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Life is not importance for one lief. . .
[ترجمه گوگل]زندگی برای یک زندگی مهم نیست
[ترجمه ترگمان]زندگی برای یک lief اهمیت ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She spent her lief campaigning for women's rights.
[ترجمه گوگل]او عمر خود را صرف مبارزات انتخاباتی برای حقوق زنان کرد
[ترجمه ترگمان]او فعالیت های انتخاباتی خود را برای حقوق زنان سپری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Do not listen to the whispers of Satan, or give way to unbe ?lief and sloth.
[ترجمه گوگل]به زمزمه های شیطان گوش نده و به کفر و تنبلی راه نده
[ترجمه ترگمان]به نجوای شیطان گوش ندهید، یا راه رفتن به unbe را بدهید؟ lief و تنبل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Rule No. 9: Lief is not divided into semesters and you don't get summers off. Not even Easter break.
[ترجمه گوگل]قانون شماره 9: زندگی به ترم تقسیم نمی شود و تابستان تعطیل نمی شود نه حتی تعطیلات عید پاک
[ترجمه ترگمان]قانون نه ۹: lief در این ترم تقسیم نشده و تو هم تابستان را مرخصی نمی گیری حتی تعطیلات عید پاک هم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I would as lief kill myself as betray my master.
[ترجمه گوگل]من همانقدر که به اربابم خیانت می کنم با دروغ خود را می کشم
[ترجمه ترگمان]من خودم را به عنوان خیانت به اربابم خواهم کشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• willingly, gladly

پیشنهاد کاربران

بپرس