1. The ship is now lying off, ready to load up.
[ترجمه گوگل]کشتی اکنون دراز کشیده و آماده بارگیری است
[ترجمه ترگمان]کشتی اکنون دراز کشیده است و آماده است تا بار را پر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کشتی اکنون دراز کشیده است و آماده است تا بار را پر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The workers had to lie off 3 days because of the bad weather.
[ترجمه گوگل]کارگران به دلیل بدی آب و هوا مجبور شدند 3 روز دراز بکشند
[ترجمه ترگمان]کارگران به خاطر آب و هوای بد، باید ۳ روز استراحت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کارگران به خاطر آب و هوای بد، باید ۳ روز استراحت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The doctor advised me to lay off cigarettes.
[ترجمه گوگل]دکتر به من توصیه کرد سیگار را کنار بگذارم
[ترجمه ترگمان]دکتر به من توصیه کرد که سیگار بکشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دکتر به من توصیه کرد که سیگار بکشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I've smoked cigarettes for years, but now I'm going to lay off .
[ترجمه گوگل]من سال ها سیگار می کشیدم، اما حالا می روم ترک می کنم
[ترجمه ترگمان]سال ها سیگار کشیدم، اما حالا می خواهم دراز بکشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سال ها سیگار کشیدم، اما حالا می خواهم دراز بکشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Lay off him! Can't you see he's badly hurt?
[ترجمه گوگل]اخراجش کن! آیا نمی بینید که او به شدت آسیب دیده است؟
[ترجمه ترگمان]! ولش کن نمی بینی بدجوری صدمه دیده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]! ولش کن نمی بینی بدجوری صدمه دیده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I had to lay off running for several months.
[ترجمه گوگل]مجبور شدم چند ماه دویدن را کنار بگذارم
[ترجمه ترگمان]مجبور شدم چند ماه دیگه فرار کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مجبور شدم چند ماه دیگه فرار کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She forced her husband to lay off smoking and drinking.
[ترجمه گوگل]او شوهرش را مجبور کرد سیگار و نوشیدنی را کنار بگذارد
[ترجمه ترگمان]شوهرش را مجبور کرد که سیگار بکشد و مشروب بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شوهرش را مجبور کرد که سیگار بکشد و مشروب بخورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I wish he'd lay off me!
[ترجمه گوگل]کاش مرا اخراج می کرد!
[ترجمه ترگمان]کاش دست ازسر من بر می داشت!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کاش دست ازسر من بر می داشت!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I wish you would lay off!
10. The ship had to lie off because of the storm.
[ترجمه گوگل]کشتی مجبور شد به دلیل طوفان دراز بکشد
[ترجمه ترگمان]کشتی به خاطر طوفان دراز کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کشتی به خاطر طوفان دراز کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Lay off me will you-it's nothing to do with me.
[ترجمه گوگل]خواهش میکنی من را کنار بگذار - به من ربطی ندارد
[ترجمه ترگمان]- دست ازسر من بردار - کاری نیست که با من بکنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]- دست ازسر من بردار - کاری نیست که با من بکنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Lay off! You're messing up my hair!
[ترجمه گوگل]اخراج کنید! داری موهامو خراب میکنی
[ترجمه ترگمان]! بکش کنار داری موهای منو خراب می کنی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]! بکش کنار داری موهای منو خراب می کنی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He decided to lie off because he had other business to deal with.
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت دروغ بگوید زیرا کار دیگری داشت
[ترجمه ترگمان]اون تصمیم گرفت دراز بکشه چون کار دیگه ای داشت که باه اش کنار بیاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون تصمیم گرفت دراز بکشه چون کار دیگه ای داشت که باه اش کنار بیاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The gas companies are having to lay off staff in the face of stiff competition from oil.
[ترجمه گوگل]شرکت های گاز مجبور به اخراج کارکنان خود در مواجهه با رقابت شدید نفت هستند
[ترجمه ترگمان]شرکت های گازی مجبور هستند کارکنان را در مواجهه با رقابت شدید نفتی رها کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شرکت های گازی مجبور هستند کارکنان را در مواجهه با رقابت شدید نفتی رها کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I think you'd better lay off fatty foods for a while.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم بهتر است غذاهای چرب را برای مدتی کنار بگذارید
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم بهتر باشد برای مدتی غذاهای چرب را کنار بگذاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم بهتر باشد برای مدتی غذاهای چرب را کنار بگذاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید