دور و بر ولو شدن
مثال:
Look at all these people lying around
این همه آدمو ببین که دور و بر ولو شدن.
مثال:
این همه آدمو ببین که دور و بر ولو شدن.
پخش و پلا بودن
استراحت کردن
دور و بر انداختن، پخش و پلا کردن
قرار دادن در جای نامناسب یا قرار دادن در جایی غیر از جای واقعی و در نظر گرفته شی
( بیکار و عاطل و باطل ) لم دادن
لش کردن
وقت خود را به بطالت گذراندن
پخش و پلا _ نامرتب
قرار داشتن در جایی که نباید. یا در جایی که انتظار نمی رود