1. flames were licking the logs
شعله های آتش بر هیزم ها زبانه می کشیدند.
2. waves were licking about her feet
موج ها به آهستگی به پایش می خوردند.
3. her father gave her a good licking
پدرش کتک حسابی به او زد.
4. the puppy was frisking its tail and licking my hand
توله سگ دم خود را تکان می داد و دست مرا می لیسید.
5. The steak is so delicious that he's licking his lips.
[ترجمه گوگل]استیک آنقدر خوشمزه است که لب هایش را می لیسد
[ترجمه ترگمان]استیک خیلی خوش مزه است که لب هایش را می لیسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The little boy is licking the ice - cream cone.
[ترجمه گوگل]پسر کوچولو در حال لیسیدن بستنی است
[ترجمه ترگمان]پسر کوچولو مخروط cream را لیس می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The cat sat licking its paws.
[ترجمه گوگل]گربه نشسته بود و پنجه هایش را می لیسید
[ترجمه ترگمان]گربه روی پنجه هایش نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He has an endearing habit of licking his lips when he'snervous.
[ترجمه گوگل]او یک عادت دوست داشتنی دارد که وقتی عصبی است لب هایش را لیس بزند
[ترجمه ترگمان]او عادت بسیار خوبی دارد که لب هایش را لیس بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The dog bounded up to me and started licking my hand.
[ترجمه گوگل]سگ به من نزدیک شد و شروع به لیسیدن دستم کرد
[ترجمه ترگمان]سگ به طرف من آمد و شروع به لیسیدن دستم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I'm tired of licking envelopes.
[ترجمه گوگل]از لیسیدن پاکت ها خسته شده ام
[ترجمه ترگمان]از لیس زدن نامه ها خسته شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The flames were licking out of the door and windows.
[ترجمه گوگل]شعله های آتش از در و پنجره بیرون زده بود
[ترجمه ترگمان]شعله های آتش از در و پنجره ها زبانه می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The dog sat licking its chops.
[ترجمه گوگل]سگ نشسته بود و تکه هایش را می لیسید
[ترجمه ترگمان]سگ نشست و chops را لیس زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The waves were licking the seawall.
[ترجمه گوگل]امواج دیواره دریا را می لیسیدند
[ترجمه ترگمان]امواج دیواره ساحلی را می لیسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The home team were given a good licking.
[ترجمه گوگل]تیم میزبان به خوبی لیس زد
[ترجمه ترگمان]تیم خانگی لیسیدن خوبی به آن ها داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The cat was licking its fur.