licensee

/ˌlaɪsənˈsiː//ˌlaɪsənˈsiː/

معنی: لیسانسیه، دارنده پروانه، صاحب جواز
معانی دیگر: دارنده ی جواز (یا پروانه یا گواهینامه و غیره)، پرگدار، پروانه دار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one to whom a license is given or issued.

جمله های نمونه

1. The ITV licensee lost its franchise to Carlton TV.
[ترجمه گوگل]دارنده مجوز ITV حق امتیاز خود را به تلویزیون کارلتون از دست داد
[ترجمه ترگمان]The ITV franchise را به تلویزیون کارلتون از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Advances was publicly identified as the licensee for mifepristone.
[ترجمه گوگل]Advances به طور عمومی به عنوان دارنده مجوز برای mifepristone شناسایی شد
[ترجمه ترگمان]پیشرفت ها در ملا عام به عنوان the برای mifepristone شناخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. No licensee may sell liquor without a licence; to do so is a criminal offence.
[ترجمه گوگل]هیچ دارنده مجوز نمی تواند مشروب را بدون مجوز بفروشد انجام این کار جرم است
[ترجمه ترگمان]ممکن است کسی بدون جواز مجاز مشروب بفروشد و چنین کاری را مرتکب شده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Microport thinks it is the first Unix Labs licensee to make the compiler available in shrinkwrapped form.
[ترجمه گوگل]Microport فکر می‌کند که اولین دارنده مجوز آزمایشگاه یونیکس است که کامپایلر را به شکل shrinkwrapped در دسترس قرار می‌دهد
[ترجمه ترگمان]Microport فکر می کند که این اولین آزمایشگاه یونیکس برای ساختن کامپایلر موجود در فرم shrinkwrapped است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Where the licensee holds a residential or restaurant licence it can lead to disqualification of the licensee.
[ترجمه گوگل]در صورتی که دارنده مجوز دارای مجوز اقامت یا رستوران باشد، می تواند منجر به سلب صلاحیت دارنده پروانه شود
[ترجمه ترگمان]در جایی که the دارای مجوز مسکونی یا رستورانی است، می تواند منجر به رد صلاحیت باطل اینترنتی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We'd clear them out for the licensee if he was having trouble.
[ترجمه گوگل]اگر مشکلی برای دارنده مجوز داشت، آنها را پاک می کنیم
[ترجمه ترگمان]اگر او دچار مشکل شده بود آن ها را برای داشتن پروانه آزاد می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. One software licensee inadvertently neglected to en crypt the " key " that unlocks DVD movie disks.
[ترجمه گوگل]یکی از دارندگان مجوز نرم افزار به طور ناخواسته از رمزگذاری "کلید" که دیسک های فیلم DVD را باز می کند غفلت کرد
[ترجمه ترگمان]یک نرم افزار licensee به طور غیر عمد تا en \"کلید\" که دیسک های فیلم دی وی دی را ضبط می کرد، غفلت شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. While licensee pays the license fee but obtains the right to implement the patent.
[ترجمه گوگل]در حالی که دارنده مجوز هزینه مجوز را می پردازد اما حق اجرای پتنت را به دست می آورد
[ترجمه ترگمان]در حالی که پروانه امتیاز مجاز را پرداخت می کند، اما حق اجرای حق ثبت اختراع را به دست می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As the licenser and licensee, the legal subjects in the copyright license contracts under the network environment have new characters.
[ترجمه گوگل]به عنوان صاحب مجوز و صاحب امتیاز، موضوعات حقوقی در قراردادهای مجوز کپی رایت تحت محیط شبکه دارای شخصیت های جدیدی هستند
[ترجمه ترگمان]به عنوان the و licensee، موضوعات قانونی در قراردادهای مجوز کپی رایت در زیر محیط شبکه دارای نویسه های جدید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As the licensee, it is your responsibility ensure that these violations have been rectified.
[ترجمه گوگل]به عنوان دارنده مجوز، این مسئولیت شماست که اطمینان حاصل کنید که این تخلفات اصلاح شده است
[ترجمه ترگمان]به عنوان the، مسیولیت شما تضمین این است که این تخلفات اصلاح شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Licensor desires to grant to the licensee for agreed sum of money as provided herein, and Licensee desires to obtain from Licensor, non-assignable, geographically restrictive license.
[ترجمه گوگل]مجوزدهنده مایل است به دارنده مجوز برای مبلغ مورد توافقی که در اینجا آمده است اعطا کند، و دارنده مجوز می‌خواهد مجوز غیرقابل واگذاری و از نظر جغرافیایی محدودکننده را از مجوز دهنده دریافت کند
[ترجمه ترگمان]licensor خواهان اعطای حق امتیاز برای مبلغی که در اینجا فراهم شده است، و licensee مایل به اخذ مجوز از licensor، non، و مجوز محدود به لحاظ جغرافیایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Licensee shall keep the Licensed Materials free and clear of all claims, liens and encumbrances.
[ترجمه گوگل]دارنده پروانه باید مطالب دارای مجوز را عاری از هرگونه ادعا، حق حبس و تحمیل کند
[ترجمه ترگمان]licensee باید مواد Licensed عاری از هرگونه ادعا، liens و encumbrances را آزاد نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Our company as the licensee the MM 2 H programme, can as the sponsor.
[ترجمه گوگل]شرکت ما به عنوان دارنده مجوز برنامه MM 2 H، می تواند به عنوان حامی
[ترجمه ترگمان]شرکت ما به عنوان the the ۲ H، می تواند به عنوان اسپانسر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Licensee: A person, company, etc. to a license is granted.
[ترجمه گوگل]دارنده پروانه: به شخص، شرکت و غیره مجوز اعطا می شود
[ترجمه ترگمان]licensee: یک فرد، شرکت و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The transferee must be an existing licensee of the same fish culture zone as the applicant.
[ترجمه گوگل]انتقال گیرنده باید دارای مجوز موجود در همان منطقه پرورش ماهی با متقاضی باشد
[ترجمه ترگمان]انتقال دهنده باید یک امتیاز existing موجود از یک منطقه کشت ماهی به عنوان متقاضی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لیسانسیه (اسم)
graduate, bachelor, licentiate, licensee

دارنده پروانه (اسم)
licentiate, licensee

صاحب جواز (اسم)
licensee

تخصصی

[حقوق] دارنده پروانه

انگلیسی به انگلیسی

• one who holds a licence, one who has been granted a license
a licensee is a person who has been given a licence, especially a licence to sell alcoholic drinks.

پیشنهاد کاربران

جوازداران
صاحب چیزی . مالک چیزی بودن
گیرنده امتیاز ( علاوه بر کلیه معانی ذکر شده در بالا )

بپرس