1. library books are shelved in their own places
کتاب های کتابخانه را در محل های خودشان می گذارند.
2. a library numbering twenty thousand volumes
کتابخانه ای که بالغ بر 20 هزار کتاب است.
3. the library carefully accessions all books
کتابخانه با دقت همه ی کتاب های جدید را فهرست می کند.
4. this library houses millions of books
این کتابخانه میلیون ها کتاب دارد.
5. this library includes many rare books
این کتابخانه دارای کتاب های نادر زیاد می باشد.
6. a mobile library
کتابخانه ی سیار
7. a school library
کتابخانه ی مدرسه
8. instruction in library usage
تعلیم در استفاده از کتابخانه
9. this new library is a testimony to his career as a great statesman
این کتابخانه ی جدید یادآور دوران خدمت او به عنوان یک دولتمرد بزرگ است.
10. to classify library books according to subject
رده بندی کردن کتاب های کتابخانه بر حسب موضوع
11. he left the library with an armful of books
با یک بغل کتاب کتابخانه را ترک کرد.
12. he took his library to his large bedroom
او مجموعه ی کتاب های خود را به اتاق خواب بزرگ خود برد.
13. to shelve a library
کتابخانه ای را قفسه بندی کردن
14. for a while, the library became his haunt
چند صباحی کتابخانه ی دانشگاه پاتوق او بود.
15. processing books for the library
پردازش کتاب ها برای کتابخانه
16. the nucleus of a library
مرکز اصلی کتابخانه
17. to inaugurate a new library
کتابخانه ی جدیدی را افتتاح کردن
18. a secluded corner of the library
گوشه ی دنج کتابخانه
19. afternoons he goes to the library
بعد از ظهرها به کتابخانه می رود.
20. the periodical room in a library
اتاق مجلات در کتابخانه
21. the town boasts a new library
شهر به کتابخانه ی جدید خود می نازد.
22. together, we entered the city library
با هم وارد کتابخانه ی شهر شدیم.
23. when i am in a library i really feel i am in my element
هنگامی که در یک کتابخانه هستم مثل این است که دنیا را به من داده اند.
24. all of the books in the library have been listed
همه ی کتاب های کتابخانه فهرست شده اند.
25. one of the patrons of the library
یکی از مراجعه کنندگان کتابخانه
26. the building and equipment of the library
ساختن و افزارمند سازی کتابخانه
27. the cupola on top of the library
قبه ی (گنبدچه ی) بالای (ساختمان) کتابخانه
28. you are welcome to use my library any time you want
خواهش می کنم هر وقت خواستید از کتابخانه ی بنده استفاده فرمایید.
29. all summer he cloistered himself in the library
تمام تابستان در کتابخانه معتکف شد.
30. he donated his books to a local library
او کتاب های خود را به کتابخانه ی محل اهدا کرد.
31. information can be acquired readily in a library
در کتابخانه به آسانی می توان اطلاعات به دست آورد.
32. to subordinate the aesthetic aspects of a library to its utilitarian aspects
جنبه های زیباشناسی کتابخانه را نسبت به جنبه های عملی آن در درجه ی دوم اهمیت قرار دادن
33. a catalog of all the books in this library
فهرست تمام کتاب های این کتابخانه
34. we spent the afternoon mousing in the old library
بعد از ظهر را صرف کاوش در آن کتابخانه ی قدیمی کردیم.
35. for years his only hermitage was a corner of the library
سال ها یگانه خلوتگاه او گوشه ی کتابخانه بود.
36. i am going to check the book out of the library
خیال دارم کتاب را از کتابخانه قرض کنم.