.
فرق بین " لیبرتی" و "فریدم" :
" لیبرتی" یک وضعیت اجتمایی است. ولی "فریدم" یک وضعیت روحی و فلسفی باطنی است. "فریدم" در فطرت انسان هاست و بخاطر انسان بودنشان درذاتشان وجود دارد. اما "لیبرتی" یک ساختارسیاسی است که به مردم اجازه میدهد تا از آزادی های شخصی خود "فریدم" همچون حق مالکیت، آزادی گفتار ، آزادی همنشینی، . . . برخوردار شوند.
... [مشاهده متن کامل]
پس "فریدم" یک ساختار درونی است درصورتی که "لیبرتی" یک ساختار بیرونی است. مثلا "لیبرتی" یک حالتی است در اجتماع که انسان از محدودیت های ظالمانه ای که ممکن است توسط نیروی حاکمه بر شیوه ی زندگیش، رفتارش، یا نظرات سیاسی اش تحمیل شود آزاد است و در"لیبرتی" زندگی کردن به همه ی مردم اجازه ی استفاده کامل از آزادی های فردیشان "فریدم" را میدهد.
مثال دیگر آنکه اگر آزادی ای که مورد بحث است از شخص دیگری قراراست به شما داده شود، اسمش "لیبرتی" است، و نه "فریدم" ، مثلا شما به شخصی می گویید "ببخشید من اجازه ندارم اسم آن شخص سوم را به شما بگویم". در این حالت میتوانید از "لیبرتی" استفاده کنید. یعنی می گویید که من آزادی "لیبرتی" گفتن اسم آن شخص را ندارم.
. Sorry, but I'm not at LIBERTY to tell you his name
فرق بین " لیبرتی" و "فریدم" :
" لیبرتی" یک وضعیت اجتمایی است. ولی "فریدم" یک وضعیت روحی و فلسفی باطنی است. "فریدم" در فطرت انسان هاست و بخاطر انسان بودنشان درذاتشان وجود دارد. اما "لیبرتی" یک ساختارسیاسی است که به مردم اجازه میدهد تا از آزادی های شخصی خود "فریدم" همچون حق مالکیت، آزادی گفتار ، آزادی همنشینی، . . . برخوردار شوند.
... [مشاهده متن کامل]
پس "فریدم" یک ساختار درونی است درصورتی که "لیبرتی" یک ساختار بیرونی است. مثلا "لیبرتی" یک حالتی است در اجتماع که انسان از محدودیت های ظالمانه ای که ممکن است توسط نیروی حاکمه بر شیوه ی زندگیش، رفتارش، یا نظرات سیاسی اش تحمیل شود آزاد است و در"لیبرتی" زندگی کردن به همه ی مردم اجازه ی استفاده کامل از آزادی های فردیشان "فریدم" را میدهد.
مثال دیگر آنکه اگر آزادی ای که مورد بحث است از شخص دیگری قراراست به شما داده شود، اسمش "لیبرتی" است، و نه "فریدم" ، مثلا شما به شخصی می گویید "ببخشید من اجازه ندارم اسم آن شخص سوم را به شما بگویم". در این حالت میتوانید از "لیبرتی" استفاده کنید. یعنی می گویید که من آزادی "لیبرتی" گفتن اسم آن شخص را ندارم.