liberal art


هنرها یا فنون آزاد، فنون ذوقی

جمله های نمونه

1. Perhaps the present concern with the values of liberal arts education portends an intellectual anemia.
[ترجمه گوگل]شاید توجه کنونی به ارزش‌های آموزش هنرهای لیبرال یک کم خونی فکری را نشان دهد
[ترجمه ترگمان]شاید نگرانی کنونی با ارزش های تحصیل هنرهای لیبرال باعث کم خونی ذهنی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The setting is a Vermont liberal arts college where Sarah Matthews is dean of students.
[ترجمه گوگل]مکان، یک کالج هنرهای لیبرال در ورمونت است که سارا متیوز در آن رئیس دانشجویان است
[ترجمه ترگمان]این مجموعه از کالج هنرهای آزاد ورمونت است که در آن سارا متیوز، رئیس دانش آموزان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. By organizing computer training for liberal arts students generally, significant economies of scale can be achieved.
[ترجمه گوگل]با سازماندهی آموزش کامپیوتر برای دانشجویان هنرهای آزاد به طور کلی، می توان به صرفه جویی در مقیاس قابل توجهی دست یافت
[ترجمه ترگمان]با سازماندهی آموزش کامپیوتر برای دانشجویان علوم لیبرال به طور کلی، اقتصادهای بزرگ مقیاس را می توان به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There were no liberal arts, no research, no experimental sciences.
[ترجمه گوگل]نه هنرهای آزاد، نه تحقیق و نه علوم تجربی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]هیچ هنری لیبرال، هیچ پژوهشی، و هیچ علوم تجربی وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The first is to promote liberal arts higher education, both at general degree and sub-degree levels.
[ترجمه گوگل]اولین مورد ترویج آموزش عالی هنرهای آزاد، هم در سطوح عمومی و هم در سطوح فرعی است
[ترجمه ترگمان]اولین هدف ترویج آموزش عالی هنرهای آزاد، هم در درجه کلی و هم در سطوح زیر درجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the public sector, many managers have liberal arts degrees in public administration or one of the social sciences.
[ترجمه گوگل]در بخش دولتی، بسیاری از مدیران دارای مدرک هنرهای آزاد در مدیریت دولتی یا یکی از علوم اجتماعی هستند
[ترجمه ترگمان]در بخش عمومی، بسیاری از مدیران در مدیریت عمومی یا یکی از علوم اجتماعی مدرک هنرهای آزاد دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. What to do? Liberal art science department? These two major the comparison of what school is good?
[ترجمه گوگل]چه باید کرد؟ بخش علوم هنر لیبرال؟ این دو عمده مقایسه کدام مدرسه خوب است؟
[ترجمه ترگمان]چه باید کرد؟ دپارتمان علوم هنر لیبرال؟ این دو مقایسه مهم کدام مدرسه خوب است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And liberal art manages kind of Master that waits for major difference of unripe, undergraduate students is not big.
[ترجمه گوگل]و هنر لیبرال، استادی را مدیریت می کند که منتظر تفاوت عمده دانشجویان نارس و کارشناسی باشد، بزرگ نیست
[ترجمه ترگمان]و هنر لیبرال، نوعی از استاد را مدیریت می کند که منتظر تفاوت اساسی بین دانش آموزان دوره کارشناسی است و دانش آموزان دوره کارشناسی بزرگ نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In small class settings, liberal art students are more likely to be required to write papers, give class presentations and collaborate with their classmates and professors.
[ترجمه گوگل]در کلاس‌های کوچک، دانشجویان هنر لیبرال بیشتر ملزم به نوشتن مقاله، ارائه کلاس و همکاری با همکلاسی‌ها و اساتید خود هستند
[ترجمه ترگمان]در محیط های کلاس کوچک، دانشجویان هنر لیبرال به احتمال بیشتری برای نوشتن مقالات، ارایه سخنرانی ها و هم کاری با همکلاسی ها و استادان آن ها نیاز به کار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. As a result he says he is liberal art, this respect foundation is no good.
[ترجمه گوگل]در نتیجه او می‌گوید که هنر لیبرال است، این پایه احترام خوب نیست
[ترجمه ترگمان]در نتیجه او می گوید که او هنر لیبرال است، این پایه احترام خوب نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Pen - Emblematic of the liberal art of writing and of learned employments.
[ترجمه گوگل]قلم - نماد هنر آزاد نویسندگی و مشاغل آموخته شده است
[ترجمه ترگمان]قلم - Emblematic از هنر لیبرال نوشتن و کاره ای learned
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I'm grade 2 of art of liberal art and science College of Bohai University .
[ترجمه گوگل]من درجه 2 هنر لیبرال هنر و علم کالج دانشگاه بوهای هستم
[ترجمه ترگمان]من کلاس دوم هنر لیبرال و کالج علوم دانشگاه Bohai هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Besides, the liberal art and science students have the extremely remarkable difference in learning interests of chemistry, which the science student is obviously strong to the liberal art student.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، دانشجویان آزاد هنر و علوم تفاوت بسیار چشمگیری در علایق یادگیری شیمی دارند، که مشخصاً دانشجوی علوم برای دانشجوی هنر لیبرال قوی است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، هنر لیبرال و دانش آموزان علوم، تفاوت بسیار قابل توجهی در زمینه علم شیمی دارند که دانش آموزان علوم مشخصا به دانشجویان هنر لیبرال قوی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I am Henan liberal art is born took an examination of 536 minutes, by the which school of Xinjiang can you admit? Help me, thanked.
[ترجمه گوگل]من هنر لیبرال هنان هستم 536 دقیقه امتحان گرفت، توسط کدام مدرسه سین کیانگ می توانید قبول کنید؟ کمکم کن ممنون
[ترجمه ترگمان]من می دانم که یک هنر لیبرال Henan در یک امتحان شماره ۵۳۶ به دنیا آمده است، که در آن مدرسه of می توان آن را تصدیق کرد؟ به من کمک کنید، تشکر می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Students at the baccalaureate level also are paying more attention to applied fields of study than to a general liberal arts education.
[ترجمه گوگل]دانشجویان در مقطع کارشناسی نیز بیشتر به رشته های تحصیلی کاربردی توجه می کنند تا به آموزش عمومی هنرهای آزاد
[ترجمه ترگمان]دانشجویان در سطح کارشناسی همچنین توجه بیشتری به حوزه های کاربردی تحصیل نسبت به تحصیلات عمومی آزاد دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران