صفت ( adjective )
• (1) تعریف: held responsible by law.
• مترادف: responsible
• متضاد: unaccountable
• مشابه: accountable, amenable, answerable, at fault, chargeable
• مترادف: responsible
• متضاد: unaccountable
• مشابه: accountable, amenable, answerable, at fault, chargeable
- You will be liable for any damage to the car.
[ترجمه پویا شفیعی] شما مسئول هر گونه خسارت وارده به خودرو خواهید بود.|
[ترجمه گوگل] شما مسئول هر گونه خسارت به خودرو خواهید بود[ترجمه ترگمان] شما برای خسارتی که به ماشین حمل می کنید، ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: open or subject as to a risk; susceptible.
• مترادف: subject, susceptible, vulnerable
• متضاد: invulnerable, unsusceptible
• مشابه: accessible, open
• مترادف: subject, susceptible, vulnerable
• متضاد: invulnerable, unsusceptible
• مشابه: accessible, open
- Any human is liable to error.
[ترجمه ممد] انسان ممکن الخطاست.|
[ترجمه گوگل] هر انسانی در معرض خطا است[ترجمه ترگمان] هر انسانی ممکن است اشتباه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: likely to happen, do, or be.
• مترادف: apt, likely
• متضاد: unlikely
• مشابه: inclined, probable, prone
• مترادف: apt, likely
• متضاد: unlikely
• مشابه: inclined, probable, prone
- The river is liable to overflow with all this recent rain.
[ترجمه گوگل] رودخانه با این همه باران اخیر ممکن است طغیان کند
[ترجمه ترگمان] رودخانه ممکن است با تمام این باران اخیر طغیان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] رودخانه ممکن است با تمام این باران اخیر طغیان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید