lexicography

/ˌleksɪˈkɒɡrəfi//ˌleksɪˈkɒɡrəfi/

معنی: فرهنگ نویسی، واژه نگاری، لغت نویسی
معانی دیگر: واژه نامه نویسی، دیکسیونرنگاری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: lexicographic (adj.), lexicographical (adj.), lexicographically (adv.)
• : تعریف: the study and practice of principles of dictionary writing and compiling.

جمله های نمونه

1. his genius was in lexicography
نبوغ او در فرهنگ نگاری بود.

2. dehkhoda was a forerunner of lexicography in iran
دهخدا پیشگام فرهنگ نویسی در ایران بود.

3. the late dehkhoda was the father of lexicography in iran
شادروان دهخدا پدر فرهنگ نویسی در ایران بود.

4. dehkhoda was a pioneer in the art of lexicography
دهخدا در هنر فرهنگ نویسی پیش قدم بود.

5. Researchers within computational lexicography have attempted to exploit this style to extract semantic information.
[ترجمه گوگل]محققان در فرهنگ‌نویسی محاسباتی سعی کرده‌اند از این سبک برای استخراج اطلاعات معنایی استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]محققان در حوزه محاسباتی computational تلاش کرده اند تا از این سبک برای استخراج اطلاعات معنایی استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ilson, Robert ( ed. ), Lexicography : An emerging international profession . Manchester : Manchester University Press. 198
[ترجمه گوگل]ایلسون، رابرت (ویرایش)، فرهنگ شناسی: یک حرفه بین المللی در حال ظهور منچستر: انتشارات دانشگاه منچستر 198
[ترجمه ترگمان]Ilson، رابرت (اد)، Lexicography: یک حرفه بین المللی در حال ظهور منچستر: انتشارات دانشگاه منچستر ۱۹۸
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. With the interpenetration of pragmatic theory in bilingual lexicography, the pragmatic information in bilingual dictionary has become a focus in recent years.
[ترجمه گوگل]با نفوذ متقابل نظریه عمل گرایانه در فرهنگ لغت دوزبانه، اطلاعات کاربردی در فرهنگ لغت دو زبانه در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]با the نظریه عمل گرایانه در lexicography دو زبانه، اطلاعات واقع گرایانه در فرهنگ لغت دو زبانه در سال های اخیر به یک تمرکز تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This book fills a major gap in lexicography.
[ترجمه گوگل]این کتاب خلأ بزرگی را در فرهنگ نویسی پر می کند
[ترجمه ترگمان]این کتاب شکاف بزرگی را در lexicography پر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Again and again these feminist lexicographers refuse and indeed poke fun at the authoritative pronouncements of mainstream lexicography.
[ترجمه گوگل]این فرهنگ نویسان فمینیست بارها و بارها اظهارات معتبر فرهنگ نویسی جریان اصلی را رد می کنند و در واقع به تمسخر می پردازند
[ترجمه ترگمان]دوباره و دوباره این lexicographers فمینیستی رد می شوند و در عین حال به اظهارات معتبر of های اصلی ضربه می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He has won considerable attention from Chinese and international lexicographers for his original thinking, innovative insights and theorisation in bilingual and historical lexicography.
[ترجمه گوگل]او به دلیل تفکر اصیل، بینش‌های بدیع و نظریه‌پردازی در فرهنگ‌نویسی دوزبانه و تاریخی مورد توجه فرهنگ‌نویسان چینی و بین‌المللی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]او توجه قابل ملاحظه ای را از lexicographers های چینی و بین المللی برای تفکر اصلی، بینش مبتکرانه و theorisation در lexicography دو زبانه و تاریخی جلب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There are 2000 entries based on the editors'experience on teaching and lexicography in LDCE, Wwhich stands for the work on defining metalanguage in English.
[ترجمه گوگل]2000 مدخل بر اساس تجربه ویراستاران در زمینه آموزش و فرهنگ نویسی در LDCE وجود دارد، که مخفف کار در تعریف فرازبان در انگلیسی است
[ترجمه ترگمان]۲۰۰۰ ورودی براساس تجربه editors در زمینه تدریس و lexicography در LDCE وجود دارد، Wwhich برای کار بر روی تعریف metalanguage در زبان انگلیسی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To compare the words of allotropy and "Dictionary" have been found, make it as a valuable example of lexicography.
[ترجمه گوگل]برای مقایسه واژه های آلوتروپی و «فرهنگ» یافت شده است، آن را به عنوان نمونه ای ارزشمند از فرهنگ شناسی قرار دهید
[ترجمه ترگمان]برای مقایسه کلمات \"فرهنگ لغت\" و \"فرهنگ\" پیدا شده است، آن را به عنوان مثال ارزشمندی از lexicography در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Leipian inherits the achievement in the Fanqie phonetic transcription in Jiyun with innovation, showing the progress in language research and lexicography in the Tang and Song Dynasty.
[ترجمه گوگل]لیپیان دستاورد رونویسی آوایی Fanqie را در Jiyun با نوآوری به ارث می برد، که نشان دهنده پیشرفت در تحقیقات زبان و فرهنگ نویسی در سلسله تانگ و سونگ است
[ترجمه ترگمان]Leipian این دستاورد را در the phonetic transcription در Jiyun با نوآوری inherits و پیشرفت در پژوهش زبان و lexicography در سلسله تانگ و سانگ را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As a special kind of bilingual dictionary, bilingualized dictionary has drawn more and more attention from the scholars and exports of lexicography.
[ترجمه گوگل]فرهنگ لغت دوزبانه به عنوان نوع خاصی از فرهنگ لغت دوزبانه، بیش از پیش مورد توجه محققان و صادرات فرهنگ نویسی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک نوع خاص از فرهنگ لغت دو زبانه، فرهنگ لغت bilingualized توجه بیشتری را از جانب محققان و صادرات of جلب کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فرهنگ نویسی (اسم)
lexicography

واژه نگاری (اسم)
lexicography

لغت نویسی (اسم)
lexicography

تخصصی

[ریاضیات] به صورت الفبایی

انگلیسی به انگلیسی

• process of writing or compiling a dictionary
lexicography is the activity or profession of writing and editing dictionaries.

پیشنهاد کاربران

lexicography ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: فرهنگ‏نگاری
تعریف: دانش و فن تدوین فرهنگ لغت

بپرس