صفت ( adjective )
مشتقات: lewdly (adv.), lewdness (n.)
مشتقات: lewdly (adv.), lewdness (n.)
• (1) تعریف: characterized by vulgarity or offensively explicit sexual references; bawdy.
• مترادف: bawdy, dirty, licentious, lubricious, prurient, salacious, vulgar
• متضاد: chaste, clean
• مشابه: foulmouthed, horny, indecent, lustful, obscene, offensive, randy, ribald, smutty
• مترادف: bawdy, dirty, licentious, lubricious, prurient, salacious, vulgar
• متضاد: chaste, clean
• مشابه: foulmouthed, horny, indecent, lustful, obscene, offensive, randy, ribald, smutty
- They were offended by the song's lewd lyrics.
[ترجمه Master assasin] ان ها از اشعار شهوت امیز اهنگ خوششان نیامد|
[ترجمه گوگل] آنها از اشعار وقیحانه آهنگ آزرده شدند[ترجمه ترگمان] آن ها از ترانه lewd song
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He couldn't resist making a lewd comment.
[ترجمه Master assasin] او نتنواست در مقابل سخنان شهوت امیز مقاومت کند|
[ترجمه گوگل] او نتوانست در برابر اظهار نظر زشت مقاومت کند[ترجمه ترگمان] او نمی توانست در برابر این سخنان lewd مقاومت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: tending to behave in an obsessively sexual and offensive manner.
• مترادف: lecherous, libidinous, lustful, lusty, priapic, satyric
• مشابه: abandoned, hircine, licentious, promiscuous, wanton
• مترادف: lecherous, libidinous, lustful, lusty, priapic, satyric
• مشابه: abandoned, hircine, licentious, promiscuous, wanton
- A lewd drunken sailor followed her down the street.
[ترجمه گوگل] یک ملوان مست بدجنس او را در خیابان تعقیب کرد
[ترجمه ترگمان] یک ملوان مست هرزه او را تا پایین خیابان دنبال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] یک ملوان مست هرزه او را تا پایین خیابان دنبال کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید