levels

جمله های نمونه

1. levels of income
سطوح درآمد

2. levels of promotion
مدارج ترفیع

3. love levels all ranks
عشق همه را در در یک سطح قرار می دهد.

4. at record levels
به مقدار بی سابقه

5. the low levels in a mine
طبقات زیرین معدن

6. the houses were built on ascending levels on the slope of the hill
خانه ها در سطوح فرازنده بر شیب تپه ساخته شده بودند.

7. the novel is structured on three levels
این رمان در سه سطح ساخته شده است.

8. from the top down to the most menial levels of the staff
از بالا تا دون ترین سطوح کارمندان

پیشنهاد کاربران

امتحاناتی که دانش آموزان انگلستان در سال آخر مدرسه شرکت می کنند.
mixing levels:
آمیزش سطوح
Several levels چندین سطح
ظاهر فرد
در پژوهش:
درجات، سطوح، مقاطع، مراحل
مراحل

بپرس