1. About 70. 6% of the patients showed leukocytosis.
[ترجمه گوگل]حدود 70 6 درصد از بیماران لکوسیتوز را نشان دادند
[ترجمه ترگمان]حدود ۷۰ ۶ % بیماران leukocytosis را نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Blood examination showed leukocytosis, thrombocytopenia, and positive urinary protein, hematuria, urine inside membrane-like manifestations such as renal dysfunction.
[ترجمه گوگل]معاینه خون نشان دهنده لکوسیتوز، ترومبوسیتوپنی و پروتئین ادراری مثبت، هماچوری، ادرار در داخل غشا مانند اختلال عملکرد کلیه بود
[ترجمه ترگمان]آزمایش خون leukocytosis، thrombocytopenia، و پروتیین ادراری مثبت، hematuria، ادرار را در manifestations like مانند اختلال عملکرد کلیه نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Lab data showed mild leukocytosis and mild increased CRP. Increased Cr level was also noted.
[ترجمه گوگل]داده های آزمایشگاهی لکوسیتوز خفیف و افزایش خفیف CRP را نشان داد افزایش سطح کروم نیز مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]داده های آزمایشگاهی نشان دادند که CPR mild و CRP ملایم را افزایش می دهد افزایش سطح Cr نمایش داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In our study, the incidence of leukocytosis and leukopenia was independent of the degree of plasma concentration.
[ترجمه گوگل]در مطالعه ما، بروز لکوسیتوز و لکوپنی مستقل از درجه غلظت پلاسما بود
[ترجمه ترگمان]در مطالعه ما، وقوع of و leukopenia از میزان غلظت پلاسما مستقل بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Metabolic acidosis, leukocytosis, high C-reactive protein and blood urea nitrogen levels were all poor prognostic factors.
[ترجمه گوگل]اسیدوز متابولیک، لکوسیتوز، پروتئین واکنشی C بالا و سطوح نیتروژن اوره خون، همه عوامل پیش آگهی ضعیف بودند
[ترجمه ترگمان]- های متابولیک، leukocytosis، پروتئین بالا - واکنش پذیری بالا و سطح نیتروژن اوره، همه عوامل تشخیصی ضعیف هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Leukocytosis and eosinophil granulocytosis were 7 3% and 7 9% respectively. 1 4% of all cases were complicated with Mycoplasma pneumoniae and Chlamydi trachomatis infection.
[ترجمه گوگل]لکوسیتوز و گرانولوسیتوز ائوزینوفیل به ترتیب 3/7 درصد و 9/7 درصد بود 1/4% موارد با عفونت مایکوپلاسما پنومونیه و کلامیدی تراکوماتیس عارضه داشتند
[ترجمه ترگمان]Leukocytosis و eosinophil granulocytosis به ترتیب ۷ و ۷ % بودند ۱ درصد از همه موارد با Mycoplasma pneumoniae و عفونت trachomatis trachomatis پیچیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The neutrophilic leukocytosis is consistent with the presence of CM infection, although the absence of atypical lymphocytes is less typical.
[ترجمه گوگل]لکوسیتوز نوتروفیل با وجود عفونت CM سازگار است، اگرچه عدم وجود لنفوسیت های آتیپیک کمتر معمول است
[ترجمه ترگمان]The leukocytosis با حضور عفونت CM سازگاری دارد، اگر چه فقدان of غیر معمول کم تر معمول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Objective To determine the clinic value of leukocytosis in patients with acute myocardial infarction(AMI), unstable angina pectoris(UA)and stable angina pectoris(SA).
[ترجمه گوگل]هدف: تعیین ارزش کلینیکی لکوسیتوز در بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد (AMI)، آنژین صدری ناپایدار (UA) و آنژین صدری پایدار (SA)
[ترجمه ترگمان]هدف مشخص کردن ارزش درمانگاه of در بیماران با infarction قلبی حاد، آنژین ناپایدار (UA)و گلودرد پایدار (SA)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. All had cardiac murmur and seven had leukocytosis.
[ترجمه گوگل]همه سوفل قلبی و هفت نفر لکوسیتوز داشتند
[ترجمه ترگمان]همه murmur قلبی بود و هفت ضربه قلبی داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In recent studies, it has antitumor, and leukocytosis properties, and has an irritant effect on the urinary tract.
[ترجمه گوگل]در مطالعات اخیر خاصیت ضد توموری و لکوسیتوزی دارد و بر مجاری ادراری اثر تحریک کننده دارد
[ترجمه ترگمان]در مطالعات اخیر، این اثر دارای خاصیت ضد توموری بوده و دارای خاصیت محرک بیشتری در مجرای ادرار می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Fever, leukocytosis and abnormal liver function were the most common clinical features.
[ترجمه گوگل]تب، لکوسیتوز و عملکرد غیر طبیعی کبد شایع ترین علائم بالینی بودند
[ترجمه ترگمان]تب، leukocytosis و عملکرد غیرطبیعی کبد، شایع ترین ویژگی های بالینی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Abnormalities initially detected on CBC included heterophilic leukocytosis and anemia; lymphocytosis and monocytosis were detected later.
[ترجمه گوگل]ناهنجاری هایی که در ابتدا در CBC شناسایی شدند شامل لکوسیتوز هتروفیل و کم خونی بود لنفوسیتوز و مونوسیتوز بعداً تشخیص داده شد
[ترجمه ترگمان]Abnormalities در ابتدا بر روی CBC عبارت بود از heterophilic leukocytosis و کم خونی، lymphocytosis و monocytosis بعدا تشخیص داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Laboratory tests show polymorphonuclear leukocytosis.
[ترجمه گوگل]آزمایشات آزمایشگاهی لکوسیتوز پلی مورفونوکلئر را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]تست های آزمایشگاهی نشان می دهند که polymorphonuclear leukocytosis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Conclusion The risks of suffered cerebral infarction in acute leukemias are related with leukocytosis and the age of patients, but not with the types of acute leukemias and therapies.
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری خطرات ناشی از انفارکتوس مغزی در لوسمیهای حاد با لکوسیتوز و سن بیماران مرتبط است، اما نه با انواع لوسمیهای حاد و روشهای درمانی
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری خطرات ناشی از infarction مغزی در leukemias حاد با leukocytosis و سن بیماران مرتبط است، اما نه با انواع of و درمان های حاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Chronic poisoning: long-term exposure product can be caused by corneal opacities, secondary anemia, leukocytosis, neurasthenia syndrome, the workers place the skin dry, chapped, dermatitis.
[ترجمه گوگل]مسمومیت مزمن: محصول قرار گرفتن در معرض طولانی مدت می تواند ناشی از کدورت قرنیه، کم خونی ثانویه، لکوسیتوز، سندرم نوراستنی باشد، کارگران پوست را خشک، ترک خورده، درماتیت قرار می دهند
[ترجمه ترگمان]مسمومیت مزمن: در اثر corneal opacities، کم خونی ثانویه، کم خونی، سندروم neurasthenia، کارگران پوست خشک، ترک دار و درماتیت، ایجاد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید