lettering

/ˈletərɪŋ//ˈletərɪŋ/

روش نگاشتن یا حک (و غیره ی) حروف، وات گذاری، حروف گذاری، علامت گذاری باحروف

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the process, act, or art of forming letters by printing or writing.

(2) تعریف: letters, as on a sign or poster.

جمله های نمونه

1. i liked the book's binding and gilt lettering
از صحافی و حروف مطلای کتاب خوشم آمد.

2. The black lettering really stands out on that orange background.
[ترجمه گوگل]حروف سیاه واقعاً روی آن پس زمینه نارنجی برجسته است
[ترجمه ترگمان]حروف سیاه واقعا روی آن پس زمینه نارنجی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The lettering is fuzzy and indistinct.
[ترجمه گوگل]حروف مبهم و نامشخص است
[ترجمه ترگمان] حروف نامشخص و نامفهوم هستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The lettering on the gravestone was badly worn and almost illegible.
[ترجمه گوگل]حروف روی سنگ قبر به شدت فرسوده و تقریباً ناخوانا بود
[ترجمه ترگمان]حروف روی سنگ قبر سخت فرسوده و تقریبا ناخوانا بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You can superimpose the lettering directly onto one of your pictures.
[ترجمه گوگل]می توانید حروف را مستقیماً روی یکی از تصاویر خود قرار دهید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید حروف را مستقیما روی یکی از تابلوهای شما اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The lettering stood out well against the dark background.
[ترجمه گوگل]حروف در پس زمینه تاریک به خوبی خودنمایی می کرد
[ترجمه ترگمان]همه چیز در پس زمینه تاریک حک شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The book's cover has white lettering on a blue background.
[ترجمه گوگل]جلد کتاب دارای حروف سفید در زمینه آبی است
[ترجمه ترگمان]پوشش کتاب حروف سفید روی یک پس زمینه آبی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His name was picked out in gold lettering.
[ترجمه گوگل]نام او با حروف طلایی انتخاب شده بود
[ترجمه ترگمان]نام او با حروف طلایی چاپ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Good paint schemes and carefully chosen lettering should be your first option.
[ترجمه گوگل]طرح های رنگ خوب و حروف با دقت انتخاب شده باید اولین گزینه شما باشد
[ترجمه ترگمان]طرح های رنگ خوب و حروف با دقت انتخاب شده باید اولین گزینه شما باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The sign's lettering was crisp and distinct.
[ترجمه گوگل]حروف علامت واضح و مشخص بود
[ترجمه ترگمان]حروف درشت و واضح و مشخص بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the artnouveau style, the lettering and bronze basin showing the influence of Charles Rennie Macintosh.
[ترجمه گوگل]در سبک آرنوو، حروف و حوض برنزی که تأثیر چارلز رنی مکینتاش را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]در سبک artnouveau، the و basin برنزی تاثیر چارلز Rennie مکینتاش را نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It was carved with very competent lettering, but all it said was 15 April 1945 and a list of names.
[ترجمه گوگل]با حروف بسیار مناسب حک شده بود، اما تمام چیزی که می گفت 15 آوریل 1945 و لیستی از اسامی بود
[ترجمه ترگمان]حروف بسیار با صلاحیت نوشته شده بودند، اما همه آن ها ۱۵ آوریل ۱۹۴۵ و فهرستی از اسامی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A poster, white lettering on red background, blared from the gloom of the opposite wall.
[ترجمه گوگل]پوستری با حروف سفید روی پس‌زمینه قرمز، که از تاریکی دیوار روبه‌رو بلند شده بود
[ترجمه ترگمان]یک پوستر، حروف سفید روی پس زمینه سرخ رنگ، از تاریکی دیوار مقابل به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Good, snappy headlines and bold lettering help.
[ترجمه گوگل]سرفصل های خوب و تند و حروف درشت کمک می کند
[ترجمه ترگمان]خبره ای خوب، سر تی تر درشت و حروف پررنگ با حروف پررنگ کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This includes checking the numbering and lettering of paragraphs for consistency throughout the document.
[ترجمه گوگل]این شامل بررسی شماره گذاری و حروف پاراگراف ها برای سازگاری در سراسر سند است
[ترجمه ترگمان]این شامل چک کردن تعداد و حروف متن برای ثبات در سراسر سند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] حروف گذاری ،علامت گذاری باحروف، فرآیند طراحی و قرارگیری متن روی نقشه.

انگلیسی به انگلیسی

• act of writing out letters, act of marking with letters; written or printed letters
lettering is writing, especially when you are describing the type of letters used.

پیشنهاد کاربران

"حروف نگاری" / هنر یا فرآیند ایجاد حروف که اغلب در طراحی، هنر و تایپوگرافی استفاده می شود. این شامل رسم، طراحی یا نوشتن حروف به یک سبک خاص است.
نمایش دقیق و هنری متن، اغلب برای افزایش جذابیت بصری یک طراحی یا پیام
...
[مشاهده متن کامل]

حروف نگاری یک مهارت اساسی در طراحی گرافیک، نقاشی علائم و انواع بیان هنری است. این کار شامل درک سبک ها و تکنیک های مختلف برای ایجاد متنی جذاب و موثر است. حروف نگاری می تواند هم کاربردی باشد، مانند در علائم، و هم تزئینی، مانند در آثار هنری.
مترادف: Typography, calligraphy, typesetting.
متضاد: Plain text, unstyled text.
مثال؛
The artist specialized in vintage lettering for posters and signs.
She took a lettering course to improve her graphic design skills.
The unique lettering on the storefront caught everyone's attention.

حروفی که روی چیزی نوشته یا حک شده باشد
کسب عنوان

بپرس