1. letter box
(انگلیس) صندوق پست
2. letter of condolence
نامه ی تسلیت (آمیز)
3. letter of recommendation
توصیه نامه
4. letter of the law
نص قانون
5. letter writing
نامه نگاری
6. (a letter of) invitation
دعوتنامه
7. letter bomb
نامه یا بسته ی پستی که در آن بمب باشد
8. a letter by our learned and lamented friend
نامه ی دوست دانمشند و مرحوم ما
9. a letter destined for kashan
نامه ای که به مقصد کاشان ارسال شده بود
10. a letter from mehri
نامه ای از مهری
11. a letter full of menace
نامه ای پر از تهدید
12. a letter is waiting for you on the table
نامه ای روی میز در انتظار شماست.
13. a letter of complaint
شکایت نامه
14. a letter of introduction
معرفی نامه
15. a letter of recommendation
توصیه نامه
16. a letter shot through with kindness
نامه ای آکنده از محبت
17. a letter that purports to express public opinion
نامه ای که ادعا می شود بیانگر افکار عمومی است
18. arianne's letter rejoiced my heart
نامه ی آرین قلبم را شاد کرد.
19. capital letter
حرف بزرگ
20. his letter arrived yesterday
نامه ی او دیروز رسید.
21. his letter infuriated me
نامه ی او مرا بسیار عصبانی کرد.
22. his letter offended the country's religious hierarchy
نامه ی او موجب رنجش بلندپایگان مذهبی کشور شد.
23. his letter showed his detestation of his brother's actions
نامه ی او تنفر او از اعمال برادرش را آشکار می کرد.
24. his letter was full of misspellings
نامه ی او پر از غلط املایی بود.
25. the letter "b" in "debt" is silent
حرف "b" در "debt" ناآوا (ناملفوظ) است.
26. the letter "e" in "mouse" is mute
حرف "e" در (واژه ی) "mouse" غیر ملفوظ است.
27. the letter bears the seal of the queen
نامه دارای لاک و مهر ملکه است.
28. the letter bore his signature
نامه امضای او را داشت.
29. the letter is in my father's handwriting
نامه به خط پدرم است.
30. the letter is in the mail and he will get it tomorrow
نامه پست شده است و فردا به دستش خواهد رسید.
31. the letter of recommendation i have been requested to write
توصیه نامه ای که از من درخواست شده است بنویسم
32. the letter reached me yesterday
نامه دیروز به من رسید.
33. the letter was brimful of complaints and threats
نامه پر بود از شکوه و تهدید.
34. the letter was directed to me
نامه به من نوشته شده بود.
35. the letter was on the desk but its date and signature had been deleted
نامه روی میز بود ولی تاریخ و امضای آن حذف شده بود.
36. this letter shows hassan's claims to be false
این نامه دروغ بودن ادعاهای حسن را ثابت می کند.
37. this letter was mailed two weeks ago
این نامه دو هفته پیش پست شده بود.
38. to letter a poster
پوستری را دارای حروف (الفبا) کردن
39. to letter one's name
نام خود را با حروف نگاشتن
40. a blind letter
نامه ی ناخوانا،حرف الفبای ناخوانا
41. a business letter
نامه ی بازرگانی
42. a half-finished letter
نامه ی نیمه تمام
43. a pencil-written letter
نامه ای که با مداد نوشته شده
44. a postmarked letter
نامه ی دارای مهر ابطال (که ضمنا تاریخ انداختن آن در پست را هم نشان می دهد)
45. a ten-line letter
نامه ی ده سطری
46. a thank-you letter
نامه ی سپاس (سپاس آمیز)
47. address the letter with a red pen
نشانی را با قلم قرمز روی (پاکت) نامه بنویس.
48. an open letter
نامه ی سر گشاده
49. answer my letter at your earliest convenience
نامه مرا در اولین فرصتی که برایتان ممکن است پاسخ دهید.
50. duplicate this letter and put it in the file
یک نسخه از این نامه تهیه کن و در پرونده بگذار.
51. her insulting letter filled me with indignation
نامه ی توهین آمیز او خلق مرا بسیار تنگ کرد.
52. her mischievous letter
نامه ی فتنه انگیز او
53. the initial letter of your name
نخستین حرف نام شما
54. the purloined letter
نامه ی دزدیده شده
55. to the letter
دقیقا،حرف به حرف،کلمه به کلمه،طابق النعل بالنعل
56. a badly drafted letter
نامه ای که بد نوشته شده است
57. a beautifully phrased letter
نامه ای که زیبا عبارت پردازی شده است
58. contained in his letter
مندرج در نامه ی او
59. cyrus put the letter in an envelope and sealed it
سیروس نامه را در پاکت گذاشت و در آن را چسباند.
60. he copied the letter
او نامه را رونوشت کرد.
61. he crumpled the letter and pitched it
نامه را مچاله کرد و دور انداخت.
62. he expedited a letter under the cover of night to amir arsalan
او شبانه نامه ای برای امیر ارسلان فرستاد.
63. he folded the letter in an envelope and mailed it
نامه را در پاکت گذاشت و پست کرد.
64. he read the letter three times over
او نامه را سه بار خواند.
65. he stuffed the letter through the door and rushed away
نامه را از در تو انداخت و با شتاب رفت.
66. he wrote a letter to his new love
نامه ای به یار تازه اش نوشت.
67. i dictated the letter to the secretary
من نامه را به منشی دیکته کردم.
68. i drafted the letter and gave it to them to make the necessary changes and type it
نامه را پیش نویس کردم و به آنها دادم تا پس از اعمال تغییرات لازم آن را ماشین کنند.
69. i photocopied the letter
نامه را فتوکپی کردم.