بیخیالم شو
ولم کن
ترک کردن یا رها کردنِ چیزی یا کسی
تعریف در دیکشنری انگلیسی :
ترجمه : دست کشیدن از نگه داشتن کسی یا چیزی ( همون معنای ول کردن و ترک کردن )
... [مشاهده متن کامل]
مثال:
ترجمه : ترکم نکن
ترجمه:تنهام بذار ( دست از سرم بردار_برو_رهام کن_ولم کن )
اگر انیمیشن Frozen و دیده باشید میبینید که در بخشی از این انیمیشن آهنگی با نام Let it go خونده میشه که در ورژن دوبله " رها شو " ترجمه شده
ترجمه: رهاش کن
ترجمه:دستمو ول نکن
ترجمه: افرادی که شما را دوست دارند حتی اگر هزاران دلیل داشته باشند هرگز ترکتان نخواهند کرد.
ترجمه:من عاشق ماهیگیری هستم اما از کشتن حیوانات متنفرم ، پس هر چیزی که گرفته بودمو رها کردم
ترجمه : نگران اینم که بعد از اتمام این پروژه ی ویژه اخرجم کنن ( گفتیم به معنای مرخص کردن و اخراج کردن هم هست )
ترکم نکن