let into


(در چیزی) قرار دادن یا قرار گرفتن یا وارد شدن یا کردن

جمله های نمونه

1. The media let into the government for its hasty decision.
[ترجمه گوگل]رسانه ها به دلیل تصمیم عجولانه دولت را به راه انداختند
[ترجمه ترگمان]رسانه ها به خاطر تصمیم عجولانه خود به دولت تسلیم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Two large windows were let into the wall each side of the door.
[ترجمه گوگل]دو پنجره بزرگ در هر طرف در به دیوار گذاشته شد
[ترجمه ترگمان]دو پنجره بزرگ به دیوار چسبیده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A skylight had been let into the roof.
[ترجمه گوگل]یک نورگیر به پشت بام راه اندازی شده بود
[ترجمه ترگمان]یک پنجره سقفی روی بام گذاشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Already a delegation of illegal immigrants has been let into the courtyard at Strasbourg.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر هیئتی از مهاجران غیرقانونی به حیاط استراسبورگ راه یافته اند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر هیئتی از مهاجران غیرقانونی وارد حیاط استراسبورگ شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She has been let into the secret.
[ترجمه گوگل]او به راز رها شده است
[ترجمه ترگمان]به این راز اجازه داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The banker is let into his house by the maid.
[ترجمه گوگل]خدمتکار بانکدار را به خانه اش راه می دهد
[ترجمه ترگمان]بانک دار به خانه خود وارد خانه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. No visitors are let into the committee meetings.
[ترجمه گوگل]هیچ بازدید کننده ای اجازه ورود به جلسات کمیته را ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ بازدید کنندگان اجازه ورود به جلسات کمیته را نمی دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The water is let into the tank.
[ترجمه گوگل]آب وارد مخزن می شود
[ترجمه ترگمان]آب به داخل مخزن ریخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. "The Downer is a person you have to let into your life with care because this trait can be contagious, " Yager says.
[ترجمه گوگل]یاگر می گوید: «داونر فردی است که باید با احتیاط وارد زندگی تان شود، زیرا این ویژگی می تواند مسری باشد
[ترجمه ترگمان]Yager می گوید: \" The فردی است که باید با دقت به زندگی خود اجازه دهید، زیرا این ویژگی می تواند مسری باشد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The figure stood on a shelf let into the study wall.
[ترجمه گوگل]شکل روی قفسه ای ایستاده بود که به دیوار مطالعه راه داده شده بود
[ترجمه ترگمان]پیکر روی قفسه ای قرار داشت که به دیوار اتاق مطالعه اجازه می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In order to save space, the back of the boiler had been let into the wall.
[ترجمه گوگل]به منظور صرفه جویی در فضا، پشت دیگ به دیوار گذاشته شده بود
[ترجمه ترگمان]برای صرفه جویی در فضا، پشت دیگ بخار به دیوار نصب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He told the representative body that the talks were too confidential for us to be let into the secret.
[ترجمه گوگل]او به هیئت نمایندگی گفت که مذاکرات آنقدر محرمانه است که ما نمی توانیم راز آن را مخفی کنیم
[ترجمه ترگمان]او به هیات نمایندگی گفت که مذاکرات برای ما بسیار محرمانه بوده و ما اجازه ورود به این راز را نمی دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If Friedman had a history of mental instability, why was he let into the army?
[ترجمه گوگل]اگر فریدمن سابقه بی ثباتی روانی داشت، چرا او را به ارتش راه دادند؟
[ترجمه ترگمان]اگر فریدمن دارای سابقه بی ثباتی ذهنی بود، چرا او اجازه ورود به ارتش را می داد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Carla Bonheur is a professor visiting for a lecture and needs to be accompanied and let into any gates and buildings she encounters.
[ترجمه گوگل]کارلا بونهور پروفسوری است که برای یک سخنرانی به بازدید می‌آید و باید همراهی شود و به دروازه‌ها و ساختمان‌هایی که با آن برخورد می‌کند، راه یابد
[ترجمه ترگمان]کارلا bonheur یک استاد در حال بازدید از یک کنفرانس است و باید همراه شود و اجازه ورود به هر گیت و ساختمان ها را بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

در میان گذاشتن - مثلا رازی را با کسی در میان گذاشتن
جایگذاری کردن.

بپرس