من هرگز تو را رها نمیکنم، هرگز. .
کنار گذاشتن
دست برداشتن از
دست کشیدن از
رها کردن
دست برداشتن از
دست کشیدن از
رها کردن
تفاوت let go با let go of:
let go زمانی استفاده میشه که به چیزی یا کسی ( به طور ضمنی ) اجازه رها شدن داده بشه و در واقع آزاد گذاشته بشه اما
let go of زمانی استفاده میشه که چیزی یا کسی ( مثلا با دست ) نگه داشته شده و سپس ولش میکنن.
let go زمانی استفاده میشه که به چیزی یا کسی ( به طور ضمنی ) اجازه رها شدن داده بشه و در واقع آزاد گذاشته بشه اما
let go of زمانی استفاده میشه که چیزی یا کسی ( مثلا با دست ) نگه داشته شده و سپس ولش میکنن.
ول کردن
let go of my arm != بازومو ول کن!
دست بردار بودن
رها کردن
وِل کردن ( چیزی که آن را در دست گرفته بودیم )
بیخیالِ چیزی شدن
دست از چیزی کشیدن
قطع امید کردن از چیزی
به عنوان نمونه :
دست کشیدن
رها کردن چیزی را که گرفته ایم
مثال The little girl let go of his mother's hand and ran across the playground
دختر کوچولو دست مادرشو رها کرد و به سمت زمین بازی دوید
مثال The little girl let go of his mother's hand and ran across the playground
دختر کوچولو دست مادرشو رها کرد و به سمت زمین بازی دوید
رها کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)