less of

پیشنهاد کاربران

less of . . . than کمتر از . . .
 The map covered less of the area than I'd thought.
نقشه کمتر از آن چیزی که فکر می کردم، منطقه را پوشش می داد.
 Flying is not less of a risk than driving.
...
[مشاهده متن کامل]

پرواز خطرش کمتری از رانندگی نیست.
It is less of a problem than I'd expected.
این مشکلی کمتری از آن چیزی است که من انتظار داشتم.

Less of مقدار کمتری از ( pr onoun )
دو طرف of اسم یا ضمیر نیاز دارد لذا "مقدار کمتری" ترجمه می کنیم
She spends less of her time at home او مقدار کمتری از وقتش را در خانه سپری می کند
Less کمتر ( quantifire )
She spends less time at home او وقت کمتری در خانه سپری می کند

بپرس