less of

پیشنهاد کاربران

می توان گفت که “less of a/an …” یک الگوی رایج در انگلیسی است که زیاد استفاده می شود، مخصوصاً وقتی می خواهید “شدت، میزان، یا اهمیت” چیزی را کم تر نشان دهید.
به تفاوت این دو جمله در معنی دقت کنید:
Meat is less important in Japan.
...
[مشاهده متن کامل]

گوشت در ژاپن اهمیت کمتری دارد.
Meat plays less of an important role in Japan.
گوشت نقش کم اهمیت تری در ژاپن دارد.
و مثال های بیشتر :
This job is less of a challenge than I expected.
این کار کمتر از چیزی که فکر می کردم چالش برانگیز است.
His comment was less of a joke and more of a criticism.
حرف او کمتر شوخی و بیشتر انتقاد بود.
The city is less of a tourist attraction in winter.
این شهر در زمستان کمتر یک جاذبه گردشگری است.
Online shopping is less of a hassle now.
خرید آنلاین حالا دردسر کمتری دارد.
Public transport is less of a problem in this area.
حمل و نقل عمومی در این منطقه کمتر مشکل ساز است.

less of . . . than کمتر از . . .
 The map covered less of the area than I'd thought.
نقشه کمتر از آن چیزی که فکر می کردم، منطقه را پوشش می داد.
 Flying is not less of a risk than driving.
...
[مشاهده متن کامل]

پرواز خطرش کمتری از رانندگی نیست.
It is less of a problem than I'd expected.
این مشکلی کمتری از آن چیزی است که من انتظار داشتم.

Less of مقدار کمتری از ( pr onoun )
دو طرف of اسم یا ضمیر نیاز دارد لذا "مقدار کمتری" ترجمه می کنیم
She spends less of her time at home او مقدار کمتری از وقتش را در خانه سپری می کند
Less کمتر ( quantifire )
She spends less time at home او وقت کمتری در خانه سپری می کند

بپرس