less and less


کمتر و کمتر، (به طور) کاهنده، کم شونده

جمله های نمونه

1. As time went by we saw less and less of each other.
[ترجمه گوگل]با گذشت زمان کمتر همدیگر را می دیدیم
[ترجمه ترگمان]با گذشت زمان کم تر و کم تر همدیگر را می دیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Important people, less and less people left more and more important.
[ترجمه گوگل]افراد مهم، افراد کمتر و کمتری ترک کردند و مهمتر شدند
[ترجمه ترگمان]افراد مهم، کم تر و کم تر مهم تر و مهم تر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He comes here less and less.
[ترجمه گوگل]او کمتر و کمتر به اینجا می آید
[ترجمه ترگمان]اون کم تر و کم تر میاد اینجا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I think I miss you less and less as every day goes by.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم هر روز کمتر و کمتر دلم برایت تنگ می شود
[ترجمه ترگمان]فکر کنم دلم واسه تو کم تر و کم تر از هر روز تنگ میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The noise became less and less.
[ترجمه گوگل]سر و صدا کمتر و کمتر شد
[ترجمه ترگمان]صدا کم تر و کم تر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He played the piano less and less as he grew older.
[ترجمه گوگل]با بزرگتر شدن او کمتر و کمتر پیانو می نواخت
[ترجمه ترگمان]کم تر و کم تر پیانو می نواخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Their love-making became less and less frequent.
[ترجمه گوگل]عشق ورزی آنها کمتر و کمتر شد
[ترجمه ترگمان]عشق آن ها کم تر و کم تر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The band was doing less and less of that kind of music.
[ترجمه گوگل]گروه کمتر و کمتر از این نوع موسیقی کار می کرد
[ترجمه ترگمان]گروه موسیقی کم تر و کم تر از آن نوع موسیقی را انجام می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They began spending less and less time together.
[ترجمه گوگل]آنها شروع به گذراندن زمان کمتر و کمتر با هم کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها شروع به صرف زمان کم تر و کم تر با هم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She found the job less and less attractive.
[ترجمه گوگل]او کار را کمتر و کمتر جذاب می یافت
[ترجمه ترگمان] اون شغل رو کم تر و کم تر جذاب پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She looks less and less beautiful.
[ترجمه گوگل]او کمتر و کمتر زیبا به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]به نظر کم تر و کم تر زیبا به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Smoking in the workplace is becoming less and less acceptable.
[ترجمه گوگل]استعمال دخانیات در محل کار کمتر و کمتر قابل قبول است
[ترجمه ترگمان]سیگار کشیدن در محل کار کم تر و کم تر قابل قبول می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He's less and less able to look after himself.
[ترجمه گوگل]او کمتر و کمتر می تواند از خود مراقبت کند
[ترجمه ترگمان]کم تر و کم تر می تواند مراقب خودش باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She wrote less and less often, and eventually she stopped altogether.
[ترجمه گوگل]او کمتر و کمتر می نوشت و در نهایت به کلی متوقف شد
[ترجمه ترگمان]او کم تر و کم تر می نوشت، و سرانجام به کلی متوقف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس