lenin

/ˈlenən//lenin/

لنین (رهبر انقلاب کبیر روسیه و اولین نخست وزیر شوروی سابق)

جمله های نمونه

1. Lenin carried Marx's ideas a stage further by putting them into practice.
[ترجمه گوگل]لنین ایده های مارکس را با عملی ساختن آنها به مرحله ای فراتر برد
[ترجمه ترگمان]لنین ایده های مارکس را یک مرحله جلوتر برد و آن ها را عملی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In 1980, strikes at the Lenin shipyards gave birth to the Solidarity trade union.
[ترجمه گوگل]در سال 1980، اعتصاب در کارخانه‌های کشتی‌سازی لنین باعث ایجاد اتحادیه کارگری همبستگی شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸۰، اعتصاب ها در همان زمان اتحادیه صنفی همبستگی را به دنیا آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The theory was advanced by the great Lenin.
[ترجمه گوگل]این نظریه توسط لنین بزرگ مطرح شد
[ترجمه ترگمان]لنین بزرگ در این تئوری پیشرفت کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He bears a striking resemblance to Lenin.
[ترجمه گوگل]او شباهت زیادی به لنین دارد
[ترجمه ترگمان]شباهت قابل توجهی به لنین دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Lenin was the great orator of the Russian Revolution.
[ترجمه گوگل]لنین خطیب بزرگ انقلاب روسیه بود
[ترجمه ترگمان]لنین خطیب بزرگ انقلاب روسیه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Statues of Lenin were torn down all across Eastern Europe.
[ترجمه گوگل]مجسمه های لنین در سراسر اروپای شرقی فرو ریختند
[ترجمه ترگمان]مجسمه لنین در سراسر اروپای شرقی پاره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Politics, Lenin thought, could be replaced by technocracy.
[ترجمه گوگل]لنین فکر می کرد سیاست را می توان با تکنوکراسی جایگزین کرد
[ترجمه ترگمان]لنین فکر کرد که سیاست می تواند با technocracy جایگزین شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Police picture, Lenin, full face and profile.
[ترجمه گوگل]عکس پلیس، لنین، تمام رخ و پروفایل
[ترجمه ترگمان]تصویر پلیس، لنین، چهره و نیم رخ کامل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In 1909 Lenin succeeded in having Bogdanov expelled from the Bolshevik faction.
[ترجمه گوگل]در سال 1909 لنین موفق شد بوگدانف را از جناح بلشویک ها اخراج کند
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۰۹ بود که لنین موفق شد از جناح بلشویک اخراج شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. With the death of Lenin, the Leninists soon found themselves in a minority in the Bolshevik party they had created.
[ترجمه گوگل]با مرگ لنین، لنینیست ها به زودی خود را در اقلیت حزب بلشویکی که خود ایجاد کرده بودند، یافتند
[ترجمه ترگمان]با مرگ لنین، Leninists به زودی خود را در اقلیتی که Bolshevik خلق کرده بودند در اقلیت یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Soviet leader Vladimir Lenin was helpful toward that end and pledged monetary support.
[ترجمه گوگل]رهبر شوروی، ولادیمیر لنین، در این راستا کمک کرد و متعهد به حمایت پولی شد
[ترجمه ترگمان]ولادیمیر لنین رهبر شوروی به این هدف کمک کرد و وعده حمایت مالی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To preserve the system, Lenin argued, concessions had to be granted to the proletariat at home.
[ترجمه گوگل]لنین استدلال می‌کرد که برای حفظ نظام، باید امتیازاتی در داخل به پرولتاریا داده شود
[ترجمه ترگمان]لنین گفت که برای حفظ این سیستم امتیازی باید به پرولتاریا در خانه داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We used to make a detour going down Lenin Avenue.
[ترجمه گوگل]از خیابان لنین انحرافی می کردیم
[ترجمه ترگمان]ما یه مسیر انحرافی در خیابان لنین پیدا کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Several Bolshevik commissars favoured such a compromise, but Lenin and Trotsky were adamantly opposed and negotiations broke down.
[ترجمه گوگل]چند کمیسر بلشویک طرفدار چنین مصالحه ای بودند، اما لنین و تروتسکی سرسختانه مخالف بودند و مذاکرات شکست خورد
[ترجمه ترگمان]چند حزب بلشویک در Bolshevik به چنین سازشی دست یافتند، اما لنین و تروتسکی به شدت مخالف بودند و مذاکرات به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• vladimir ilyich lenin (1870-1924), russian revolutionary, founder of bolshevism, leader of the bolshevik revolution, soviet premier (1918-24)

پیشنهاد کاربران

ولادیمیر لنین، سیاست مدار انقلابی و نظریه پرداز سیاسی روس

بپرس