lengthwise

/ˈleŋˌθwaɪz//ˈleŋθwaɪz/

معنی: دراز، از طول، از درازا
معانی دیگر: از طول (lengthways هم می گویند)، بلند

بررسی کلمه

صفت و ( adjective, adverb )
• : تعریف: in the direction of the longer or longest dimension.
متضاد: crosswise

جمله های نمونه

1.
از درازا

2. the lengthwise seam of women's stockings
خط سراسری جوراب زنانه

3. Peel the onion and cut it in half lengthwise.
[ترجمه گوگل]پیاز را پوست گرفته و از طول نصف کنید
[ترجمه ترگمان]از روی زمین پیاز را بردار و آن را تا نیمه دیگر ببر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The strip of mahogany has the grain running lengthwise.
[ترجمه گوگل]نوار چوب ماهون دارای دانه های درازی است
[ترجمه ترگمان]نواری از چوب ماهون در حال فرار کردن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Use scissors to cut the carnation stem lengthwise into three.
[ترجمه گوگل]با استفاده از قیچی ساقه میخک را از طول به سه قسمت تقسیم کنید
[ترجمه ترگمان]استفاده از قیچی برای بریدن میخک از طول به سه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She cut lengthwise along the arm and missed the main arteries.
[ترجمه گوگل]او از طول در امتداد بازو برید و شریان های اصلی را از دست داد
[ترجمه ترگمان]آن را از درازی در بازو برید و arteries اصلی را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Now cut the zucchini in half lengthwise, the same way you cut the carrot.
[ترجمه گوگل]حالا کدو سبز را از طول نصف کنید، همان طور که هویج را برش داده اید
[ترجمه ترگمان]حالا نصف راهو از طول بکش همون طوری که هویج رو بریدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Then fold the paper in half lengthwise and write a separate list of solutions.
[ترجمه گوگل]سپس کاغذ را از وسط تا کنید و یک لیست جداگانه از محلول ها بنویسید
[ترجمه ترگمان]سپس کاغذ را از طول نیم تا کرده و یک فهرست جداگانه از راه حل ها بنویسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Cut one of the index cards in half lengthwise.
[ترجمه گوگل]یکی از کارت های شاخص را از طول نصف کنید
[ترجمه ترگمان]یکی از کارت های فهرست را از طول از طول جدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Lay the bricks lengthwise.
[ترجمه گوگل]آجرها را از طول بچینید
[ترجمه ترگمان] bricks دراز بکش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Split potato in half lengthwise with a fork.
[ترجمه گوگل]سیب زمینی را با چنگال از طول به دو نیم کنید
[ترجمه ترگمان]سیب زمینی رو با چنگال نصف کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Halve the potatoes lengthwise.
[ترجمه گوگل]سیب زمینی ها را از طول نصف کنید
[ترجمه ترگمان]سیب زمینی را از طول میکشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Halve the eggplant lengthwise and hollow out the center.
[ترجمه گوگل]بادمجان را از طول نصف کرده و مرکز آن را خالی کنید
[ترجمه ترگمان]با Halve بادمجان را از طول و خالی در مرکز قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Cut the carrots lengthwise.
[ترجمه گوگل]هویج ها را از طول برش دهید
[ترجمه ترگمان]the را از طول ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Cut the pineapples lengthwise, without removing the tops.
[ترجمه گوگل]آناناس ها را از طول برش دهید، بدون اینکه سرشان را بردارید
[ترجمه ترگمان]the را از درازا ببرید، بی آن که تهش را بردارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دراز (صفت)
long, lengthy, prolix, linear, lengthwise, oblong, prolate, verbose, longish

از طول (قید)
endways, endwise, lengthwise, lengthways

از درازا (قید)
lengthwise, lengthways

تخصصی

[ریاضیات] طولی، در امتداد طول

انگلیسی به انگلیسی

• along the length

پیشنهاد کاربران

بپرس