lengthening


معنی: تطویل

جمله های نمونه

1. they tried to buy time by lengthening the negociations
آنان کوشیدند با کش دادن مذاکرات وقت اضافی به دست آورند.

2. The council does not support lengthening the school day to fit in other activities.
[ترجمه گوگل]شورا از طولانی شدن روز مدرسه برای تناسب با سایر فعالیت ها حمایت نمی کند
[ترجمه ترگمان]این شورا از افزایش طول روز مدرسه برای تناسب با فعالیت های دیگر پشتیبانی نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The evening shadows were lengthening.
[ترجمه گوگل]سایه های عصر درازتر می شدند
[ترجمه ترگمان]سایه ها دراز می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He thought for a moment, the silence lengthening.
[ترجمه گوگل]لحظه ای فکر کرد، سکوت طولانی شد
[ترجمه ترگمان]لحظه ای فکر کرد و سکوت همه جا را فرا گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The animal responded at once, quickly lengthening its stride into a gallop.
[ترجمه گوگل]حیوان فوراً پاسخ داد و به سرعت قدم های خود را درازتر کرد
[ترجمه ترگمان]حیوان بلافاصله جواب داد و به سرعت به سرعت خود را به چهار نعل کج و معوج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We find out that days are lengthening, why April has fools and how to slow time to a stop.
[ترجمه گوگل]ما متوجه می شویم که روزها در حال طولانی شدن هستند، چرا آوریل احمقانه دارد و چگونه می توان زمان را کاهش داد تا متوقف شود
[ترجمه ترگمان]ما متوجه می شویم که روزها طولانی هستند، چرا آوریل احمق ها و چطور زمان کند تا توقف کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Lengthening sales cycles, project deferrals and their negative impact on utilisation rates could see downward pressure on margins.
[ترجمه گوگل]طولانی شدن چرخه های فروش، به تعویق انداختن پروژه ها و تأثیر منفی آنها بر نرخ بهره برداری می تواند فشار نزولی بر حاشیه سود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]چرخه های فروش Lengthening، deferrals پروژه و تاثیر منفی آن ها بر نرخ استفاده می تواند فشار رو به پایین را بر حاشیه ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The crimson rivulets were lengthening, tracing lines down his throat and soaking into the collar of his overalls.
[ترجمه گوگل]نهرهای سرمه‌ای بلند می‌شدند، خط‌هایی روی گلویش می‌کشیدند و در یقه لباس‌هایش فرو می‌رفتند
[ترجمه ترگمان]The سرخ رنگ دراز کشیده بود و خطوط روی گلویش را رد می کرد و یقه لباس his را خیس می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The shadows were rapidly lengthening, and in the air there was the crisp, metallic scent of winter.
[ترجمه گوگل]سایه‌ها به سرعت درازتر می‌شدند، و در هوا بوی تند و فلزی زمستان به مشام می‌رسید
[ترجمه ترگمان]سایه ها به سرعت از هم باز می شدند و در هوا بوی خشک و فلزی زمستان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In other environments the raising and lengthening rule does not apply.
[ترجمه گوگل]در محیط های دیگر قانون افزایش و افزایش طول اعمال نمی شود
[ترجمه ترگمان]در محیط های دیگر، قانون بزرگ کردن و بلند کردن اعمال نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Colin Campbell strode through the lengthening shadows, pausing now and then to try a door handle before moving on.
[ترجمه گوگل]کالین کمپبل از میان سایه های درازتر گام برداشت و هرازگاهی مکث می کرد تا قبل از حرکت، دستگیره در را امتحان کند
[ترجمه ترگمان]کالین Campbell بل با گام های بلند از میان سایه ها بیرون آمد و لحظه ای مکث کرد و قبل از حرکت دستگیره در را امتحان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Finally, I think I detected a lengthening of some waterproof jackets - fashion or function?
[ترجمه گوگل]در نهایت، فکر می‌کنم طولانی شدن برخی از ژاکت‌های ضدآب را شناسایی کردم - مد یا عملکرد؟
[ترجمه ترگمان]در نهایت، من فکر می کنم که یک پرش از چند جلیقه ضد آب - مد یا عملکرد را تشخیص دادم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Quinn walked home the way he had come, lengthening his strides with each new block.
[ترجمه گوگل]کوین از راهی که آمده بود به خانه رفت و با هر بلوک جدید گام هایش را طولانی تر کرد
[ترجمه ترگمان]کویین از همان راهی که امده بود به خانه قدم گذاشت و با هر بند جدیدی گام برمی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective To practice and evaluate callus lengthening for humeral nonunion with large segment defect.
[ترجمه گوگل]هدف: تمرین و ارزیابی افزایش طول کالوس برای جوش نخوردن استخوان بازو با نقص قطعه بزرگ
[ترجمه ترگمان]هدف تمرین و ارزیابی callus lengthening با نقص بخش بزرگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تطویل (اسم)
lengthening, prolongation

انگلیسی به انگلیسی

• act or process of making longer; act of becoming longer
causing to increase in length

پیشنهاد کاربران

کش دادن
امتداد
پیوستگی
مترادف: protraction
افزایش طول
طول دادن چیزی ، بیش از حد کش دادن ،

بپرس