lending

/ˈlendɪŋ//ˈlendɪŋ/

وام دهی، قر­، عاریه

جمله های نمونه

1. Thanks a lot for lending me the money.
[ترجمه گوگل]خیلی ممنون که پول را به من قرض دادید
[ترجمه ترگمان] خیلی ممنون که پول قرض دادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She beguiled me into lending her money.
[ترجمه گوگل]او مرا فریب داد تا به او پول قرض بدهم
[ترجمه ترگمان]مرا فریب داد تا به او پول قرض بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. My heart misgave him about lending him the money.
[ترجمه گوگل]دلم برای قرض دادن این پول به او بد شد
[ترجمه ترگمان]قلب من به او قدرت می داد که پول را به او قرض بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The bank is reassessing its criteria for lending money.
[ترجمه گوگل]این بانک در حال ارزیابی مجدد معیارهای خود برای وام دادن پول است
[ترجمه ترگمان]بانک معیارهای خود برای وام دادن را نادیده می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A cut in lending rates would give a fillip to the housing market.
[ترجمه گوگل]کاهش نرخ وام به بازار مسکن پر می شود
[ترجمه ترگمان]کاهش نرخ وام، تلنگری به بازار مسکن خواهد زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It calls for the exclusion of all commercial lending institutions from the college loan program.
[ترجمه گوگل]خواستار حذف تمامی مؤسسات وام دهی تجاری از برنامه وام کالج است
[ترجمه ترگمان]این برنامه خواستار حذف همه موسسات وام دهنده تجاری از برنامه وام دانشگاه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She beguiled me into lending her my car.
[ترجمه گوگل]او مرا فریب داد تا ماشینم را به او قرض بدهم
[ترجمه ترگمان]مرا واداشت تا اتومبیلم را به او قرض دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She doesn't like lending her books.
[ترجمه گوگل]او دوست ندارد کتاب هایش را امانت بدهد
[ترجمه ترگمان]اون دوست نداره کتاب هاش رو به من قرض بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. German banks are more generous in their lending.
[ترجمه گوگل]بانک های آلمانی در وام دادن سخاوتمندانه تر هستند
[ترجمه ترگمان]بانک های آلمانی نسبت به وام دادن سخاوتمندانه تر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I was taking a big risk in lending her the money.
[ترجمه گوگل]من در قرض دادن پول به او ریسک بزرگی می کردم
[ترجمه ترگمان]من ریسک بزرگی کردم که بهش پول قرض دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He's very stingy about lending money.
[ترجمه گوگل]او در مورد قرض دادن پول بسیار خسیس است
[ترجمه ترگمان]از قرض دادن پول خیلی خسیس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He talked his father into lending him the car.
[ترجمه گوگل]او از پدرش خواست تا ماشین را به او قرض دهد
[ترجمه ترگمان]با پدرش صحبت کرد تا ماشین را به او قرض بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You're lending them money? You must be out of your tiny mind!
[ترجمه گوگل]به آنها پول قرض می دهید؟ شما باید از ذهن کوچک خود خارج شده باشید!
[ترجمه ترگمان]داری به اونا پول قرض میدی؟ حتما عقلت را از دست دادی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Banks have brought trouble on themselves by lending rashly.
[ترجمه گوگل]بانک ها با اعطای وام های عجولانه برای خود مشکل ایجاد کرده اند
[ترجمه ترگمان]بانک ها با اعطای rashly به خود دردسر درست کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The banks are lending money at a competitive rate of interest.
[ترجمه گوگل]بانک ها با نرخ بهره رقابتی پول وام می دهند
[ترجمه ترگمان]بانک ها به نرخ رقابتی بهره وام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• act of giving something with the understanding that it will be returned; giving money as a loan; giving; imparting

پیشنهاد کاربران

موجب
قرض دادن
اعطای تسهیلات
قرض دادن
موجب
اعطای وام

بپرس