فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: lends, lending, lent
حالات: lends, lending, lent
• (1) تعریف: to give (something) temporarily on the understanding that it will be returned.
• مترادف: loan
• مشابه: accommodate
• مترادف: loan
• مشابه: accommodate
- He lent me his car for a week.
[ترجمه مانی امید] او یک هفته ماشین خود را به من قرض داد|
[ترجمه t.nn] او برای یک هفته ماشینش را به من قرض داد.|
[ترجمه گوگل] ماشینش را برای یک هفته به من قرض داد[ترجمه ترگمان] او برای یک هفته ماشینش را به من قرض داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to give (money) temporarily, usu. in consideration of payment of interest.
• مترادف: loan
• مشابه: accommodate
• مترادف: loan
• مشابه: accommodate
- The bank will lend the money for the construction.
[ترجمه گوگل] بانک پول ساخت و ساز را قرض می دهد
[ترجمه ترگمان] بانک پول ساخت را وام خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] بانک پول ساخت را وام خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: to give in a helpful way.
• مشابه: contribute, extend, give, offer, volunteer
• مشابه: contribute, extend, give, offer, volunteer
- They lent their support to the cause.
[ترجمه گوگل] آنها حمایت خود را از آرمان کردند
[ترجمه ترگمان] آن ها حمایت خود را به این دلیل وام دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] آن ها حمایت خود را به این دلیل وام دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: lender (n.)
مشتقات: lender (n.)
• : تعریف: to give a loan.
• مترادف: loan
• مترادف: loan