• : تعریف: sweetened lemon juice diluted with water.
جمله های نمونه
1. draw the cork gently and pour some lemonade
یواش چوب پنبه را بکش و قدری لیموناد بریز.
2. hossein raised the glass to his mouth and tossed the lemonade off
حسین لیوان را به دهان برد و لیموناد را فرو داد.
3. If life deals you lemons, make lemonade.
[ترجمه گوگل]اگر زندگی به شما لیمو می دهد، لیموناد درست کنید [ترجمه ترگمان] اگه زندگی برات لیمو درست کنه، لیموناد درست کن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He was pouring ice and lemonade into tall glasses.
[ترجمه ترجمه زهرا] او یخ ولیموناد را در لیوان های بلند ریخت
|
[ترجمه Mahrokh] او یک و لیموناد را در لیوانی استوانه ای ریخت
|
[ترجمه گوگل]یخ و لیموناد را در لیوان های بلند می ریخت [ترجمه ترگمان]او داشت یخ و لیموناد در لیوان های بلند می ریخت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The best-before date on the lemonade is 10 May .
[ترجمه گوگل]بهترین تاریخ قبل از لیموناد 10 می است [ترجمه ترگمان]بهترین - قبل از تاریخ لیموناد، ۱۰ می است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She was sitting on the grass sucking lemonade through a straw.
[ترجمه گوگل]او روی علف ها نشسته بود و لیموناد را از میان نی می مکید [ترجمه ترگمان]روی علف ها نشسته بود و لیموناد می نوشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Bottles of lemonade doctored with rat poison were discovered in the kitchen.
[ترجمه گوگل]بطری های لیموناد حاوی سم موش در آشپزخانه کشف شد [ترجمه ترگمان]بطری های لیموناد با مرگ موش در آشپزخانه کشف شده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Fresh lemonade is a great way to beat the heat.
[ترجمه گوگل]لیموناد تازه یک راه عالی برای غلبه بر گرما است [ترجمه ترگمان]لیموناد تازه راهی خوب برای غلبه بر گرما است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A glass of lemonade will cool you down.
[ترجمه سارا] یک لیوان لیموناد شماراخنک خواهد کرد
|
[ترجمه مهسا] یک لیوان لیموناد تو را خنک میکنه
|
[ترجمه گوگل]یک لیوان لیموناد شما را خنک می کند [ترجمه ترگمان] یه لیوان لیموناد آرومت میکنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I let some lemonade fall on my clothes, and I'm not sure if I can wash it off.
[ترجمه گوگل]اجازه دادم مقداری لیموناد روی لباسم بریزد و مطمئن نیستم بتوانم آن را بشوییم یا نه [ترجمه ترگمان]گذاشتم چند تا لیموناد روی لباس هایم بیفتد، و مطمئن نیستم بتوانم آن را تمیز کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Fizzy lemonade can be very gassy.
[ترجمه گوگل]لیموناد گازدار می تواند بسیار گازدار باشد [ترجمه ترگمان] لیموناد \"Fizzy\" میتونه پر باد باشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This lemonade has lost its fizz.
[ترجمه پینار نجفی] این لیموناد گازش را از دست داده است
|
[ترجمه گوگل]این لیموناد رنگ خود را از دست داده است [ترجمه ترگمان]این لیموناد گازش رو از دست داده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I'm going to get you a lemonade.
[ترجمه امیر محمد] من قصد دارم برای تو لیموناد بگیرم
|
[ترجمه گوگل]من برات لیموناد بیارم [ترجمه ترگمان]میرم برات لیموناد بیارم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I like this homemade lemonade, it's real good!
[ترجمه ????] من از این لیموناد خونگی خوشم اومد. این واقعا خوبه!
|
[ترجمه گوگل]من این لیموناد خانگی را دوست دارم، واقعاً خوب است! [ترجمه ترگمان]! من این لیموناد خونگی رو دوست دارم، واقعا خوبه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
لیموناد (اسم)
soda, soda water, lemonade, sherbet
شربت ابلیمو (اسم)
lemonade, limeade
انگلیسی به انگلیسی
• beverage made from lemon juice and sugar mixed with water lemonade is a clear, sweet, fizzy drink. in the united states, lemonade is a drink which is made from fresh lemons with water and sugar added.
پیشنهاد کاربران
لیموناد / شربت لیمو - ( نوشیدنی خنک و شیرین که با آب لیمو، شکر و آب درست می شود ) - اسم I ordered a glass of lemonade.