[ترجمه گوگل] با سرعتی آرام راه می رفتیم [ترجمه ترگمان] با قدم های آهسته راه رفتیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
قید ( adverb )مشتقات: leisureliness (n.)
• : تعریف: in a slow or unhurried manner. • مترادف: easy, relaxedly • متضاد: hurriedly, quickly • مشابه: deliberately, lingeringly, slow, slowly
جمله های نمونه
1. he made a leisurely tour of the palace and its gardens
او در کاخ و باغ های آن با آسودگی به گردش پرداخت.
2. After lunch we went for a leisurely stroll.
[ترجمه گوگل]بعد از ناهار به گردشی آرام رفتیم [ترجمه ترگمان]بعد از ناهار، برای قدم زدن به گردش رفتیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. All happiness depends on a leisurely breakfast!
[ترجمه گوگل]همه شادی ها به یک صبحانه آرام بستگی دارد! [ترجمه ترگمان]همه سعادت بستگی به یک صبحانه با فراغت دارد! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We walked in a leisurely manner, looking in all the windows.
[ترجمه محمد خادم] به آهستگی رفتیم و به همه پنجره ها نگاه کردیم.
|
[ترجمه گوگل]آرام راه می رفتیم و به تمام پنجره ها نگاه می کردیم [ترجمه ترگمان]با عجله راه رفتیم و به تمام پنجره ها نگاه کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Lucy set off at a leisurely pace back to the hotel.
[ترجمه گوگل]لوسی با سرعتی آرام به سمت هتل برگشت [ترجمه ترگمان]لوسی با تانی قدم به هتل گذاشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They took a leisurely stroll along the river bank.
[ترجمه گوگل]آنها با آرامش در کنار رودخانه قدم زدند [ترجمه ترگمان]با تانی در امتداد ساحل رودخانه قدم زدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They set off at a leisurely pace.
[ترجمه گوگل]آنها با سرعتی آرام به راه افتادند [ترجمه ترگمان]به سرعت به راه افتادند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. We went for a leisurely ride along the canal.
[ترجمه گوگل]رفتیم کنار کانال سواری تفریحی [ترجمه ترگمان]به سرعت در امتداد نهر حرکت کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There's nothing I enjoy more than a leisurely amble across the moor.
[ترجمه گوگل]از هیچ چیز بیشتر از یک کوهپیمایی آرام در کنار ساحل لذت نمی برم [ترجمه ترگمان]چیزی نیست که من از آن لذت ببرم، نه در آن سوی خلنگ زار [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We were enjoying a leisurely drink before dinner.
[ترجمه گوگل]قبل از شام در حال خوردن یک نوشیدنی آرام بودیم [ترجمه ترگمان]قبل از شام از یک نوشیدنی leisurely لذت می بردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. We enjoyed a leisurely picnic lunch on the lawn.
[ترجمه گوگل]ما از یک ناهار پیک نیک آرام در چمن لذت بردیم [ترجمه ترگمان]ما از یک پیک نیک بدون برنامه تفریحی در چمن لذت بردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The whole family was enjoying a leisurely stroll in the sunshine.
[ترجمه گوگل]همه خانواده از قدم زدن آرام زیر نور آفتاب لذت می بردند [ترجمه ترگمان]همه خانواده از قدم زدن در زیر نور آفتاب لذت می بردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Tweed walked at a leisurely pace.
[ترجمه گوگل]توید با سرعتی آرام راه می رفت [ترجمه ترگمان]Tweed با قدم های آهسته راه می رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. We made a leisurely circuit of the city walls before lunch.
[ترجمه گوگل]قبل از ناهار یک دور آرام از دیوارهای شهر ایجاد کردیم [ترجمه ترگمان]قبل از ناهار، به راحتی از دیواره ای شهر عبور کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. We walked leisurely into the hotel.
[ترجمه گوگل]آرام وارد هتل شدیم [ترجمه ترگمان]با عجله وارد هتل شدیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
باهستگی (قید)
slowly, leisurely
تفریحانه (قید)
leisurely
با فراغت خاطر (قید)
leisurely
انگلیسی به انگلیسی
• unhurried, done in a relaxed and deliberate manner in an unhurried manner, without haste, in a deliberate manner a leisurely action is done in a relaxed and unhurried way. adjective here but can also be used as an adverb. e.g. he strolled leisurely away from the bar.
پیشنهاد کاربران
Slowly
از سر حوصله
- با فراغت بال و آسودگی خیال - به آهستگی
آسودگی خاطر
خرامان
فارغانه. [ رِ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ، ق مرکب ) در حال فراغت و آسایش خاطر : داشت از تیغ و تیغبازی دست فارغانه به رود و باده نشست. نظامی.
Slow آهسته
Relaxing
تفریحانه با فراغت خاطر Good day with family روز خوب با خانواده